• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
چهار شنبه 15 اردیبهشت 1400
کد مطلب : 129899
+
-

مجمع مترجمان پیشکسوت

نگاهی به ترجمه‌های آثار هرمان هسه به زبان فارسی

مجمع مترجمان پیشکسوت

مرتضی کاردر- روزنامه‌نگار

آثار هرمان هسه، نوبلیست آلمانی ادبیات، در سال‌های دور و نزدیک مورد‌توجه و اقبال مترجمان و خوانندگان فارسی بوده است. در یک نگاه کلی می‌توان ترجمه آثار او به زبان فارسی را به سه دوره تقسیم کرد؛ سال‌های دهه40 که سال‌های نخستین ترجمه‌ها و آغاز آشنایی خوانندگان فارسی با هرمان هسه است، سال‌های دهه60 که سال‌های اقبال عمومی به آثار او است و تا میانه‌های دهه70 امتداد می‌یابد، سال‌های دهه90 که سال‌های ترجمه آثار کمتر شناخته‌شده او برای خوانندگان فارسی‌زبان است. برنده نوبل ادبیات در سال ۱۹۴۶ ده‌ها اثر ادبی دارد که تنها شماری از آنها به فارسی درآمده‌اند. او به جز رمان، شعرهای بسیاری سروده و به جز ادبیات به نقاشی نیز مشغول بوده است. ترجمه آثار هرمان هسه با نام شماری از مترجمان پیشکسوت زبان فارسی پیوند خورده است، از داریوش شاهین، پرویز داریوش و کیکاوس جهانداری تا خسرو رضایی، سروش حبیبی و عبدالحسین شریفیان.
از میان آثار هرمان هسه سه اثر «دِمیان» و «گرگ بیابان» و «سیذارتا» برای خوانندگان فارسی‌زبان آشناترند و هر کدام چندبار به فارسی درآمده‌اند. «گرگ بیابان» را کیکاوس جهانداری و «دمیان» را خسرو رضایی برای نخستین‌بار به فارسی برگرداندند و بنگاه ترجمه و نشر کتاب در سال ۱۳۴۶ هر دو را منتشر کرد. نوبلیست آلمانی در سال‌های دهه40 نویسنده‌ مورد‌توجه مترجمان ایرانی بوده است. ترجمه خسرو رضایی از زبان فرانسه و ترجمه جهانداری از متن اصلی آلمانی انجام شده است.
اما پیش از این دو، امیرفریدون گرگانی «سیذارتا» را در سال‌های پایانی دهه30 شمسی به فارسی ترجمه کرد. نکته جالب توجه ترجمه او این است که با رضایت نویسنده انجام شده. یعنی در سال‌هایی که هنوز خبری از بحث کپی‌رایت و حق مالکیت معنوی نبود او رضایت هرمان هسه را برای ترجمه اثرش به فارسی جلب کرد. «سیذارتا» را همان سال‌ها پرویز داریوش و بعدها سروش حبیبی به فارسی برگرداندند که ترجمه سروش حبیبی به‌دلیل شهرت او در ترجمه فارسی در سال‌های اخیر بیشتر جا افتاده است. البته سهم سروش حبیبی در ترجمه آثار هرمان هسه بیشتر است. او مترجم «سفر شرق»، «خواب نی‌لبک» و «کنولپ (داستان دوست من)» و «نرگس و زرین‌دهن» و... است که بعضی از آنها در سال‌های اخیر تجدید‌چاپ شده‌اند.
«گرگ بیابان» را نیز به جز کیکاوس جهانداری، داریوش شاهین و قاسم کبیری به فارسی برگردانده‌اند. ترجمه کیکاووس جهانداری بیشتر مورد‌اتفاق بوده و در همه این سال‌ها بارها تجدید‌چاپ شده است. اما «دمیان» را که به‌خاطر اقتباس سینمایی محل بحث امروز است به جز خسرو رضایی، عبدالحسین شریفیان، محمد بقایی (ماکان) و لیلی بوربور نیز به فارسی ترجمه کرده‌اند. عبدالحسین شریفیان آثار دیگر هسه از جمله «گرترود» و «اعجوبه» و «خاطرات زندگی» را نیز به فارسی برگردانده است. نکته اینجاست که هیچ‌کدام از ترجمه‌های دمیان از زبان آلمانی نبوده‌اند و مترجمان به سراغ ترجمه اثر او به زبان‌های دیگر رفته‌ بودند تا زمانی که رضا نجفی دست به‌ کار شد و «دمیان» را در سال‌های اخیر از زبان آلمانی به فارسی برگرداند. مقایسه ترجمه‌هایی که از آثار هرمان هسه از زبان‌های دیگر به فارسی انجام شده‌اند با ترجمه‌هایی که از زبان آلمانی انجام شده است، برای دوستداران آثار او درس‌آموز است. در سال‌های اخیر رضا نجفی و علی عبداللهی شعرهای هرمان هسه را نیز از آلمانی به فارسی برگردانده‌اند که آشنایی خوانندگان فارسی‌زبان با آثار هسه به رمان محدود نماند. در مجموع به‌رغم اینکه آثار هرمان هسه در دو سه دهه اخیر هیچ‌گاه مورد اقبال بسیار نبوده‌اند اما ترجمه آثار او از دهه‌های 30 و 40 شمسی تا به امروز از بسیاری از نویسندگان نامدار ادبیات جهان و نویسندگان آلمانی‌زبان بیشتر است.

این خبر را به اشتراک بگذارید