• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
چهار شنبه 29 فروردین 1397
کد مطلب : 12678
+
-

من مانده‌ام تنهای تنها...

نیاز به تنهایی تا چه اندازه‌ای باشد، طبیعی است؟

من مانده‌ام تنهای تنها...

زینب رئوفی
حتما شما هم با افرادی مواجه شده‌اید که بیشتر وقت‌شان را  درتنهایی سپری کرده و چندان با دیگران ارتباط برقرار نمی‌کنند. به جز این دسته، بیشتر انسان‌‌ها از تنهایی گریزانند وبه محض اینکه تنها می‌شوند سراغ دیگران می‌روند، به کسی تلفن می‌زنند، مشغول تماشای تلویزیون یا گوش دادن به رادیو و موسیقی می‌شوند، به مطالعه کتاب پرداخته یا خود را با اینترنت سرگرم می‌کنند تا به این نحو از تنهایی دربیایند. تنهایی هم از آن پدیده‌‌هایی است که باید در آن تعادل داشته باشیم. افرادی که بیشتر وقت‌شان را در تنهایی سپری می‌کنند شاید در نگاه اول به‌نظر برسد از اطرافیان‌شان بریده‌اند و کاری به‌کار این دنیا ندارند اما بسیاری از آنها دنیا و وقت‌گذرانی با دیگران را دوست دارند و شاید چون توانایی برقراری ارتباط با دیگران را ندارند در تنهایی و خیال‌شان دنیایی پر از ارتباط، هیجان و شادی می‌سازند و به همین دلخوش می‌شوند. شاید افرادی هم که تا تنها می‌شوند کلافه و بی‌حوصله شده و به هر طریقی می‌خواهند از تنهایی دربیایند از خودشان می‌ترسند! درواقع چون وقتی تنها می‌شوند نزد خویشتن خویش حضور پیدا می‌کنند و چون تصویری مثبت از خود ندارند زیاد دوست ندارند با خود واقعی‌شان روبه‌رو شوند و حاضرند به هر طریقی راهی برای فرار از آن پیدا کنند. در این مطلب می‌خواهیم به تنهایی و انگیزه‌ها و شرایط روانی‌ای که در نهایت منجر به چنین رفتاری می‌شود بپردازیم و ببینیم اصلا تنهایی خوب است یا بد؟



تنهایی چیست و چرا به آن نیاز داریم؟

تنهایی یکی از نیازهای اساسی و فطری انسان است. در تنهایی انسان بیشتر به‌خودش توجه کرده و به‌خود نزدیک می‌شود و به درک درست‌تری از حالات و درونیات خود می‌رسد. از نظر روانشناسی تنهایی یک رفتار است به این معنی که انسان گاهی پس از حضور در اجتماع و رسیدگی و پرداختن به کارهای روزمره نیاز پیدا می‌کند که زمان‌هایی را تنها باشد. اما مانند هر پدیده دیگری اگر تنهایی از نظر شدت و فراوانی از حالت طبیعی خارج شود و استمرار داشته باشد به‌طوری‌که زندگی روزمره فرد را مختل کند می‌توان گفت اختلال روحی و افسردگی در فرد در حال پیشروی است.



تنهایی به‌عنوان یک نیاز

افراد در دوران کودکی مشغول کشف محیط و یادگیری هستند و برای رسیدن به این اهداف بازی کردن و برقراری ارتباط و تعامل با دیگران برای آنها جذاب‌تر است. افراد در دوره نوجوانی برای کشف هویت خود بیشتر به تنهایی و خلوت با خود نیاز دارند و معمولا به‌علت کم‌تجربگی و هیجانات دوره نوجوانی قادر نیستند این نیاز را به‌خوبی مدیریت کنند و بیشتر به تنهایی نیاز دارند. به همین دلیل است که بیشتر نوجوان‌ها نسبت به گذشته‌شان بیشتر تمایل به تنها بودن دارند و هیچ فرصتی را برای تنها بودن از دست نمی‌دهند.

برای همه ما پیش آمده که در مواقعی احساس کرده‌ایم به تنهایی نیاز داریم یا بدون هیچ دلیلی دلمان خواسته و آرزو کرده‌ایم کاش اطرافیان کمی دست از سرمان برمی‌داشتند و تنهایمان می‌گذاشتند. تنهایی نیازی است که افراد بسته به شخصیت، حالات، احساسات و موقعیت‌شان آن را احساس می‌کنند؛ بنابراین نباید نه برای خود فرد و نه برای اطرافیانش به یک حس آزاردهنده و تجربه دردناک تبدیل شود.




تنهایی به‌عنوا نیک دیوار دفاعی

ذهن ما به‌طور ناخودآگاه به وسیله مکانیسم‌های دفاعی از موضوع‌های اضطراب‌آور از خود دفاع می‌کند تا از میزان شدت آنها بکاهد. درواقع این مکانیسم‌ها واقعیت بیرونی را تغییر داده، دستکاری کرده یا به‌‌گونه‌ای دیگر نشان می‌دهند.

عزلت‌گزینی یکی از این مکانیسم‌های دفاعی است که فرد برای کاهش اضطراب انتخاب می‌کند؛ برای مثال فردی که در دنیای واقعی در برقراری ارتباط با دیگران توانمند نیست برای اینکه درد ناتوانی در برقراری ارتباط با دیگران را فراموش کند در ذهنش خیال‌پردازی می‌کند. در واقع چون فرد در برقراری ارتباط نزدیک با دیگران ضعف داشته و از مواجه شدن با این موضوع وحشت دارد در ذهنش مکانیسمی را انتخاب می‌کند تا با این نقطه ضعف روبه‌رو نشود. نتیجه نهایی این روش دورشدن فرد از دیگران و رو آوردن به تنهایی و عزلت‌گزینی خواهد بود.




در برابر میل به تنهایی اطرافیان چه باید کرد؟

اگر یکی از اطرافیان‌تان مثل همسر، فرزند، دوست، خواهر یا برادر در اتاقش تنها نشسته و در را بسته درواقع با این کار می‌خواهد به شما نشان دهد که هم‌اکنون مایل نیست با کسی صحبت کند. شما باید این پیام او را دریابید و درک کنید. لازم نیست دستپاچه و نگران شوید.

وارد شدن به حریم تنهایی افراد چه نوجوان و چه بزرگسال به‌طور سرزده بی‌احترامی تلقی شده و بروز این رفتار باعث می‌شود طرف مقابل نسبت به شما بی‌اعتماد شده و یک بدبینی در او ایجاد شود که شما به او، خواسته و تمایلاتش احترام نمی‌گذارید.

اگر احساس می‌کنید مدتی است فرزند، همسر یا یکی از نزدیکانتان بیش از پیش دوست دارد تنها باشد برای پیدا کردن علت و واردشدن به دنیای او باید به حریم شخصی او احترام بگذارید و با ظرافت خاصی طوری که او کلافه، ناراحت و عصبانی نشود علت این رفتار را پیدا کنید.

در واقع باید با درک و همدلی عمیق این کار را انجام دهید. به این ترتیب که

     سعی در مچ‌گیری نداشته باشید؛ مثلا سرزده برای اینکه متوجه شوید در تنهایی چه کار می‌کند وارد خلوتش نشوید یا اگر در زدید و وارد شدید و او کاری را که انجام می‌داد متوقف کرد- مثلا کتابی را که دستش بود بست و از شما پنهان کرد- هرگز برای اینکه بفهمید او به چه کاری مشغول بوده از او سؤال نکنید.

     بدون هیچ کنجکاوی‌ای و با صبر و شکیبایی گفت‌وگویی دوستانه توأم با درک و همدلی را با او شروع کنید.
 
     برخوردتان نباید طنزآمیز، طلبکارانه و قهرآمیز باشد. باید کاملا دوستانه و بدون اینکه مشکوک و مردد نگاهش کنید، علت تنها بودنش را بپرسید.



تنهایی خوب است یا بد؟

معمولا همه ما هنگامی که از تنهایی صحبت می‌کنیم یک‌بار معنایی منفی به آن می‌دهیم؛ مثلا وقتی می‌گوییم فلانی تنهاست یا احساس تنهایی می‌کند‌ در واقع به نوعی می‌خواهیم این را برسانیم که تجربه این حس جالب نیست و او از اینکه چنین احساسی دارد راضی نیست و دوست دارد هرچه زودتر تمام بشود. اما این تصور درست نیست. افراد در مواقعی بی‌دلیل به‌دنبال تنهایی می‌گردند و دوست دارند حتی برای چند دقیقه هم که شده تنها باشند. تنها درصورتی که این میل و رفتار استمرار و دوام داشته باشد می‌توان نگران شد. بنابراین در وهله اول باید نیاز به تنهایی او را مورد مشاهده قرار دهید. اگر شدت و فراوانی این رفتار و نیز استمرار و دوام آن از حد معمول بالاتر بود مثلا هر روز به‌مدت طولانی و استمرار آن به‌مدت طولانی مثلا حدود یک‌ماه، آن‌وقت باید کمی نگران شوید و برای تشخیص و حل مشکل موضوع را با روانپزشک، روانشناس یا مشاور در میان بگذارید.




آقایان بخوانند



خانم‌ها وقتی با مشکلی روبه‌رو می‌شوند، اغلب نمی‌خواهند تنها بمانند. آنها ترجیح می‌دهند مشکلشان را با کسی در میان بگذارند و درباره آن حرف بزنند. هرچند ‌این حرف‌زدن هیچ نتیجه مشهود بیرونی‌ای نداشته باشد و کمکی به حل مشکلشان نکند اما این تخلیه هیجانی آنها را آرام می‌کند تا بهتر بتوانند نسبت به حل مشکلشان اقدامات لازم و مفید انجام بدهند. معمولا این صحبت‌ها خیلی پراکنده و گاهی هم ناامیدانه خواهد بود. اما حرف زدن به‌خودی خود به آنها کمک می‌کند افکارشان را منظم کرده و احساس بهتری پیدا کنند.
به همین دلیل برای خانم‌ها، درک این نیاز به تنهایی دشوارتر است. آنها نمی‌توانند تصور کنند که افراد وقتی حالشان خوب نیست و مشکلی دارند بدون اینکه راجع به آن حرف بزنند ممکن است حالشان بهتر شود.




خانم‌ها بخوانند



معمولا آقایان ‌در مواجهه با شرایط دشوار، ناراحت‌کننده و چالش‌برانگیز دوست دارند تنها باشند. درواقع آنها وقتی مشکلی دارند برای اینکه آرام‌تر شوند و بتوانند به بهترین نحو مشکلشان را حل کنند به این تنهایی و خلوت‌کردن با خود نیاز دارند. معمولا خانم‌ها از این گرایش آقایان به تنهایی برداشت‌های اشتباهی دارند و فکر می‌کنند اگر به آنها برای تنها ماندن زمان بدهند اوضاع بدتر خواهد شد و آنها شرایط و احساسات ناراحت‌کننده و ناخوشایندی را تجربه خواهند کرد. آنها در این مواقع حرفی برای گفتن ندارند و دوست ندارند چیزی را توضیح بدهند. حتی ممکن است در این تنهایی به مشکلشان فکر هم نکنند؛ مثلا تلویزیون تماشا کنند یا روزنامه ورق بزنند یا با موبایلشان بازی کنند اما به این تنهایی نیاز دارند. آقایان برعکس خانم‌ها برای سر و سامان دادن به افکارشان و کنار آمدن با احساس کلافگی‌ای که از یک موضوع ناخوشایند دارند، نه‌تنها نیاز به حرف زدن ندارند‌ بلکه نیاز به خلوت کردن هم دارند.

این تنهایی می‌تواند خیلی هم خوب و مفید باشد. اگر بدانید وقتی این فرصت تنها بودن را به مردتان می‌دهید‌ با مردی آرام‌تر، ‌مسلط‌تر و آماده‌تر برای صحبت و حل مشکل روبه‌رو خواهید شد، قطعا برای رسیدن به این نقطه صبورتر خواهید بود.

خانم‌ها می‌توانند برای اینکه در فاصله زمانی‌ای که طرف مقابلشان به تنهایی نیاز دارد، حوصله‌شان سر نرود و مجبور نباشند بی‌جهت خلوت مردشان را به هم بزنند چاره‌ای بیندیشند؛‌ مثلا یک فعالیت هنری انجام دهند، خود را سرگرم کنند مثلا زمانشان را با یکی از دوستان یا اقوام بگذرانند یا به جای اینکه سراغ مردشان بروند و با او حرف بزنند آنچه دوست دارند به زبان بیاورند را بنویسند. اگر دوست داشتید می‌توانید بعدا در فرصت مناسب آن نوشته را به طرف مقابلتان بدهید یا برایش بخوانید.




هم خانم‌ها بخوانند و هم آقایان



همانطور که گفتیم نوع نگرش و میزان نیاز خانم‌ها و آقایان نسبت به تنهایی متفاوت است. اگر خانم و آقایی که ارتباط نزدیکی با هم دارند‌ نسبت به این تفاوت‌ها آگاهی داشته باشند در شرایط خاص بهتر می‌توانند طرف مقابلشان را درک کرده و واکنش نشان دهند؛ بنابراین بهتر است زنان و مردان درباره این تفاوت‌ها با همدیگر صحبت کنند. پس:

1- طرف مقابلتان را در جریان اخلاق‌ها و عادت‌هایتان و اینکه چه زمان‌هایی دوست دارید تنها باشید یا برعکس بگذارید.

2- با هم قرار بگذارید در شرایط بحرانی و خاص همدیگر را درک کنید. هرگاه یکی از شما احساس کرد به تنهایی نیاز دارد باید بتواند در تنهایی با خودش خلوت کند. به همدیگر قول دهید که این حق را از همدیگر نخواهید گرفت.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید