• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
پنج شنبه 30 بهمن 1399
کد مطلب : 124744
+
-

گفت‌وگو با «بهرنگ مافی»، مترجم مجموعه‌رمان «چرخ زمان»

چرخ زمان آغاز و پایان ندارد

چرخ زمان آغاز و پایان ندارد

برای ما فانتزی‌بازها، دیدن مجموعه‌ی‌کتاب «چرخ‌ زمان» اثر «رابرت جردن» با چاپ انتشارات پریان (77457547) در قفسه‌ی کتاب‌فروشی، شبیه برآورده‌شدن یک آرزوست. حالا که رؤیای در دست‌ گرفتن و خواندن یکی از بزرگ‌ترین مجموعه‌های تاریخ ادبیات فانتزی تعبیر شده، با «بهرنگ مافی»، مترجم این مجموعه‌کتاب گفت‌وگو کرده‌ام. 

چگونه با این مجموعه آشنا شدید و چرا آن ‌را ترجمه کردید؟
آشنایی من با این مجموعه به حدود ۲۰ سال پیش برمی‌گردد. آن‌زمان دسترسی چندانی به اینترنت وجود نداشت و کتاب‌های خارجی هم در ایران پیدا نمی‌شد. از دوستانی که به خارج از ایران سفر می‌کردند، خواهش‌کردم که این مجموعه را برایم بیاورند. دوست داشتم ترجمه‌ای از این اثر به زبان فارسی و برای کتاب‌خوان‌های ایرانی وجود داشته باشد.
چه چالش‌هایی برای ترجمه‌ی این اثر مقابلتان قرار داشت؟
این داستان مجموعه‌ی عظیمی است؛ حدود 14جلد، به‌علاوه‌ی یک کتاب پیش‌زمینه و به زبان انگلیسی قرن هفدهم میلادی نوشته شده که در آن کلمات و اصطلاحات زیادی معنای دیگری دارند. ترجمه‌ی چنین اثری، اگر از روی علاقه نباشد، کاری طاقت‌فرساست. گاه پیش می‌آید برای ترجمه‌ی یک جمله یا عبارتی کوتاه بیش از دو روز وقت بگذارم و ترجمه‌اش را بارها تغییر بدهم، زیرا برایم مهم است که کتاب به اصلش وفادار باشد. از طرفی هم، نویسنده در متن کتاب نکات ظریفی را پنهان کرده که بعدها به آن برمی‌گردد. مثلاً رویدادی که در جلد دوم شاید چندان مهم نباشد، در جلد دهم نقش برجسته‌ای دارد و اگر از چنین مواردی صرف‌نظر شود، بعدها حفره‌ای در درک خواننده به‌وجود می‌آید. مخاطب باید با زیروبم داستان آشنا باشد و مهیاکردن چنین بستری وظیفه‌‌ی مترجم است. از طرفی هم تلاش کردم تا متن، سنگین نشود و روان باشد تا مخاطب بتواند در داستان غرق شود و از آن لذت ببرد. 
بعضی‌ها معتقدند که رابرت جردن از کتاب «ارباب حلقه‌ها» الهام گرفته. نظر شما چیست؟
شکی نیست که ارباب حلقه‌ها در ادبیات انگلیسی جایگاه ویژه‌ای دارد و الهام‌بخش نویسندگان زیادی بوده، ولی این شباهت فقط در همان جلد نخست محسوس است، زیرا جردن در ادامه‌‌ی کتاب مسیر متفاوتی را پیش می‌گیرد و علاوه‌بر استفاده از اِلِمان‌های شمشیر و جادو، ایده‌هایی مثل سفر در زمان و سفر در جهان‌های موازی را هم به‌کار می‌گیرد که با توجه به فیزیک‌دان‌‌بودنش، علاقه‌‌اش به این موارد عجیب نیست. 
چه چیزی چرخ زمان را از مجموعه‌های مشابه فانتزی متمایز می‌‌کند؟
در چرخ‌ زمان همه‌چیز مدام پیچیده‌تر و عمیق‌تر می‌شود. در این‌جا قهرمان‌ها سیاه و سفید نیستند که در طول داستان بخواهند به اشتباهاتشان پی ببرند و به چیزی که ایده‌آل است نزدیک شوند. این کتاب در تلاش است به مخاطبانش بگوید که سعی نکنید ماهیت خود را به‌خاطر چیزی که دیگران دوست دارند تغییر بدهید، بلکه اشتباه‌هایتان را به‌عنوان بخشی از شخصیتتان و بخشی از چیزی که شما را تبدیل به یک قهرمان می‌کند بپذیرید. نمی‌توانم راحت مثال بزنم که داستان لو نرود، ولی در دنیای چرخ زمان، جهان‌هایی وجود دارد که به آن «دنیاهای ممکن» می‌گویند؛ با این فلسفه که اگر به‌جای رویدادهای به‌وقوع پیوسته، اتفاق دیگری شکل می‌گرفت، دنیا چه شکلی می‌شد. هرکدام از این دنیاها، قوانین و موجودات مخصوص خودش‌ را دارد و خیلی از داستان‌های کتاب درباره‌ی سفر بین این جهان‌هاست. چنین مواردی را در هیچ کتاب  فانتزی‌ دیگری ندیده‌ام.
سیدمحمدصادق کاشفی‌مفرد از کرج

این خبر را به اشتراک بگذارید