خندهرو هر که نیست از ما نیست
از «دو کلمه حرف حساب» تا «هفتهنامه گلآقا»
محمدناصر احدی
نخستین باری که نام مستعار «گلآقا» در مطبوعات دهه60 رویت شد، 23دی 1363در ستون «دو کلمه حرف حساب» روزنامه «اطلاعات» بود. صاحب این نام مستعار کیومرث صابری فومنی ـ از بازماندگان نشریه طنز «توفیق» ـ بود که حتما خوب میدانست اگر بخواهد همینطور خشکوخالی حرف حساب بزند، نه گوش شنوایی پیدا میکند و نه میتواند مدت زیادی به نوشتن حرفهای حساب، آنهم در دهه60، ادامه دهد. بالاخره نویسنده حرف حساب باید حسابوکتاب پس دهد و حسابش را صاف میکنند. با علم بر این موضوع بود که توانست این ستون را تا 6سال بعد از آن ادامه دهد. مردم که از شنیدن حرف حساب ذوق کرده بودند، نامه پشت نامه برایش فرستادند. یکبار گفته بود:«حدود 50کیلو نامه از مردم دارم، فقط از کسانی که به روزنامه اطلاعات نامه نوشتهاند». گلآقا شوخطبع بود و از کسی چیزی به دل نمیگرفت و حتی جواب انتقادها را با طنز و شوخی میداد. برای نمونه، یکی از خوانندگان ستون «دو کلمه حرف حساب» در تذکری ویرایشی برایش نوشت: «از گلآقا بعید است و جای تأسف که واژه مندرآوردی «گاهاً» را استعمال میکند. «گاه» فارسی است و کلمات فارسی تنوین نمیپذیرد!» برای کسی که شب و روز با نوشتن سروکار دارد و از اصول درستنویسی هم بیخبر نیست، چنین تذکری حکم ترقه درکردن جلوی توپچی را دارد و حتی ممکن است برای تازهویراستاران سر از تخم درآورده، با کتککاری مفصل و یک قتل «جُزمی» (همان «جزئی» از زیر دست ویراستار قسر دررفته) همراه باشد. اما برای گلآقا این تذکر مجالی برای مزه ریختن و شوخی کردن بود:«گلآقا: از شما بعید است و هیچ هم جای تأسف نیست. بنده گاهاً از این واژه استفاده میکنم! اگر همیشه استفاده میکردم حق با شما بود!» مدتی زمان برد تا معلوم شد این گلآقای بامزه و خوشمشرب کیست. صابری در اینباره گفته«گلآقا در ابتدا فقط یک اسم بود. یک اسم مستعار برای خودم تا مدتها کسی نمیدانست که کیست. تا یک سال حتی خانوادهام هم صددرصد نمیدانستند که گلآقا منم؛ اما حدسهایی میزدند که من انکار میکردم. گلآقا خصوصیات اخلاقی من را ندارد؛ یعنی تیپی جدا از کیومرث صابری است». صابری که در طنزنویسی تأیید استادی همچون محمدعلی جمالزاده را داشت، در آبان1369 هفتهنامه طنز «گلآقا» را منتشر کرد که تا مدتها تنها نشریهای بود که حق شوخی و سر به سر گذاشتن با مسئولان مملکتی را داشت. کار گلآقا گرفت و چنان بین مردم گل کرد که حتی شمارههای نایاب نخستش تجدید چاپ شد. جدا از این، اهمیت هفتهنامه گلآقا را باید در تربیت نسلی از طنزپردازان دانست که طی بیش از یک دهه شاکله جریان رسمی ادبیات طنز و البته کارتون را شکل دادند. سال1370 «ماهنامه و سالنامه گلآقا» از راه رسید و سال1378 «هفتهنامه بچهها گلآقا» برای مخاطبان کم سنوسالتر منتشر شد که پیشتر علاقهشان را به گلآقای بزرگسالان نشان داده بودند. البته دوران فعالیت هفتهنامه گلآقا همیشه با ستایش همراه نبود و برخیها جنس طنز این هفتهنامه را قدیمی و بیش از حد محافظهکارانه میدانستند. صابری سال1381 انتشار هفتهنامه گل آقا را خودخواسته متوقف کرد و هرگز توضیح روشنی درباره دلیل آن نداد؛ هرچند اطرافیان و دوستانش در اینباره حدسهایی میزدند که به دلخوری او از برخی جریانهای سیاسی بازمیگشت. جمعه 11اردیبهشت1383، «گل آقای ملت ایران» وقتی که مرگ به سراغش آمد، نتوانست قالش بگذارد و جای بهتری از روی تخت بیمارستان باشد. بعید نیست فرشته مرگ با لبخند سراغش رفته باشد، چون حتما میدانست که شعار هفتهنامه گلآقا این بیت بود: خنده رو هر که نیست از ما نیست، اخم در چنته گل آقا نیست.