رسیده بود بلایی...
شلوغترین دربی تاریخ تهران، به صورت معجزهواری بدون تلفات و در صلح کامل به پایان رسید
جواد نصرتی
استادیوم آزادی هرگز روزی عجیبتر از نیمه مهرماه62 ندیدهاست؛ فوتبال، خوششانس بود که پرتماشاگرترین دربی تاریخ ایران خونین نشد.
در آن سالها که جنگ و مسائل دیگر خلق ملت را تنگ کرده بود، دیدن بازی استقلال و پرسپولیس حکم هدیهای بهشتی را داشت اما مسئولان همین را هم از مردم دریغ میکردند و بهصورت عامدانهای نمیگذاشتند این دو تیم با هم بازی کنند. در مهرماه62 اما قرار شد دو تیم با هم بازی کنند. گفته شد که بازی پخش زنده ندارد و همین، 120هزار نفر را به آزادی کشاند. روی سکوها، دور زمین و حتی روی نورافکنها تماشاگر نشسته بود. وقتی تاریکی به آزادی رسید، نیروی انتظامی با خواهش و درگیری تماشاگران را از روی نورافکنها پایین کشید تا نورافکنها روشن شود. تماشاگران در دور زمین چنان زیاد بودند که در نیمه دوم، بازیکنان نمیتوانستند بهخاطر حضور تماشاگران دورخیز کنند. این بازی که با توجه به سابقه بازیهای پیشین میتوانست به میدان گلادیاتوری تبدیل شود، برنده هم داشت و استقلال با گل پرویز مظلومی پرسپولیس را شکست داد اما نزدیک به 80هزار تماشاگر سرخ، تنها حسرت خوردند و خبری از درگیری نشد. سعید مروتی، روزنامهنگار و منتقد سینمایی که در آن بازی یکی از هواداران مغموم پرسپولیس بوده، سالها بعد در روایتی در روزنامه همشهری نوشته است که بعد از آن باخت تلخ، همراه با حدود 20هزار هوادار، بهخاطر نبودن اتوبوس و مینیبوس و تاکسی، از ورزشگاه تا میدان آزادی پیاده رفته اما حتی یک مورد تخریب اموالعمومی هم ندیدهاست.
بازی پاییز62 میتوانست خونبارترین دربی تاریخ باشد، اما در آرامشی برگزار شد که قبلش دیده نشدهبود و بعدش هم هرگز دیده نخواهدشد.
کیهان ورزشی بعد از این بازی، به جای نوشتن گزارش آن، در اعتراض به نحوه برگزاری خطرناک دربی فقط این تیتر را زده بود: «رسیده بود بلایی...».