سال آتش و خون
جنگ تبدیل به دلمشغولی بسیاری از نویسندگان جوان شده بود
حسنا مرادی
سال1360، سال دشواری برای مردم ایران بود. اتفاقاتی مانند ترور بسیاری از مسئولین کشور، فرار رئیسجمهور و جنگ تحمیلی هر روز کشور را با یک بحران جدید روبهرو میکرد. کمکم با گذشتن چندین ماه از شروع جنگ تحمیلی مشخص شد که این جنگ به این زودیها تمام نمیشود. همین شد که ادبیات جنگ که سال قبل جوانههای بیرمقی زده بود، به مرور شروع به قوت گرفتن کرد و به مرور زمان حتی زیرژانرهای مختلفی هم در ادامه این ژانر شکل گرفتند. بیشتر آثار سالهای ابتدایی جنگ، شرح مواجهه مردم عادی با جنگ و تبعات آن بود. مردمی که شهرشان اشغال شده بود، مردمی که خانهشان خراب شده بود، مردمی که عزیزانشان راهی جنگ شده بودند، همه از قهرمانان داستانهای اولیه این ژانر بودند و کمتر داستانی به تجربه یک مدافع وطن میپرداخت.
در داستانهای روزهای ابتدایی تولد ژانر ادبیات جنگ، خرمشهر نقشی اساسی داشت. سقوط خرمشهر و اشغال آن به وسیله رژیم بعثی صدام، قلبهای بسیاری از ایرانیها را به درد آورده بود. «آخرین نگاه از پل خرمشهر» از ناصر مؤذن و «روزهای مقاومت در خرمشهر» نوشته پرویز مسجدی از نخستین داستانهایی بودند که در مورد خرمشهر چاپ شدند. این آثار که از نظر ادبی نثر ضعیفی داشتند، بیشتر حاصل کنشگری نویسندگانشان نسبت به دنیای اطرافشان بودند. مجموعهداستان «شعلههای آتش در میان قیرخانه» از بهار محمد هم داستان دیگری بود که مقاومت کارگرهای پالایشگاه آبادان در برابر بمبارانها و خطرات ناشی از جنگ را روایت میکرد. مجموعهداستان «دو چشم بیسو» از محسن مخملباف، «دعای مرغ آمین» از سیروس طاهباز، «شش تابلو» از عبدالحی شماسی و «اسماعیل، اسماعیل» اثر محمود گلابدرهای هم داستانهایی بودند که زمینه وقوع اتفاقاتشان، جنگ تحمیلی بود و نشان از تلاش نویسندگانشان برای ثبت اتفاقاتی که بر مردم ایران میرفت، داشتند. داستان «آفتاب در سیاهی جنگ گم میشود» نوشته اصغر عبداللهی اثری با درونمایه متفاوت در ژانر ادبیات جنگ بود. این کتاب که ماجرای زندگی آوارگان و جنگزدگان را روایت میکرد، نثری سخت و گزارشی و به دور از پرداخت انسانی داشت و به دل نمینشست. تولد ادبیات جنگ، خیلی زود شکل گرفتن ادبیات ضدجنگ را در پی داشت. قاضی ربیحاوی که سال قبل نخستین داستان ادبیات جنگ را نوشته بود و از روزهای ابتدایی جنگ گزارش داده بود، این بار با مجموعهداستان «خاطرات یک سرباز» اثری ضدجنگ را روانه بازار نشر کرد. داستانهای خاطرات یک سرباز، از زبان سربازی روایت میشدند که برایش فرقی نداشت در ایران جمهوری اسلامی سر کار باشد یا رژیم شاهنشاهی.