ناصر قاسمزاد
مدیرعامل جمعیت حمایت از بهداشت و روان جامعه
کرونا روی آمار ازدواج و طلاق تأثیر دارد؟ جواب به این سؤال مثبت است اما اگر آمار ازدواج و طلاق تغییر پیدا کرده است، فقط بهخاطر شیوع ویروس کرونا نیست، این آمار بیشتر نتیجه برنامهریزی و عملکرد مسئولان است.
در هر کشوری ازدواج ارتباط مستقیمی با میزان رفاه، سطح رضایتمندی افراد از زندگی اجتماعیشان و فاکتورهایی مثل امنیت اقتصادی، امنیت شغلی، امنیت اجتماعی و... دارد. مجموع این فاکتورها باعث رضایت فرد از زندگی میشود و امید به آینده را رقم میزند و او را به میزانی از سطح پختگی و آمادگی درونی میرساند که اقدام به ازدواج میکند. با توجه به شرایط هر جامعهای فاکتورهای دیگری هم تأثیرگذار است، مثل فاکتور باورهای دینی و معنوی در جامعه ما. اما پیششرط اساسی برای ازدواج، معیشت است؛ میزان رضایتمندی فرد از وضعیت اقتصادی، شغل و درآمدش و اینکه بین دخل و خرجش توازنی باشد. وقتی مسئولان اعلام میکنند حدود 60 میلیون نفر نیاز به گرفتن یارانه دارند، یعنی سطح معیشتی دوسوم مردم جامعه نگرانکننده است و حدود دوسوم جامعه، چندان ازاستانداردهای رایج برای رضایت فردی جهت تشکیل خانواده برخوردار نیستند.
هماکنون ما با 2مسئله روبهرو هستیم؛ یکی مسائل اقتصادی است که از قبل کرونا در جامعه شاهدش بودیم و دیگری کروناست. در3 سال اخیر تحریمهای اقتصادی فشارها را بیشتر کرده است، میزان تورم و بیکاری بالا رفته، درآمدها کاهش داشته و افراد بیشتری به شغل دوم و سوم نیاز پیدا کردهاند و ساعتهایی که یک فرد درگیر کار است، بیشتر شده. باید قبول کنیم اقتصاد جامعه ما اقتصاد بیماری است. برای ازدواج و اینکه یک جوان وارد مرحله دیگری از زندگی شود، لازم است تعهداتی را به زوجه یا زوج بدهد و در دادن این تعهدات، اقتصاد در خطاول است. تعارف نداریم بیش از نیمی از هزینه سبد خانوار در تهران به هزینه مسکن اختصاص دارد. هزینه خوراک، معاش، درمان، خرجهایی هم که در ابتدای زندگی هر جوانی با آن درگیر است، به این سبد باید اضافه کرد. در مسئله کرونا نتوانستهایم تدابیر لازم را داشته باشیم. هر وقت که تهران در آستانه تعطیلی قرار میگیرد تا ویروس کرونا را کنترل کنند، بحث اقتصادی، دغدغه اصلی جامعهشناسان و روانشناسان میشود. در این مدت همیشه بحث از حمایت اقتصاد افراد مطرح بوده؛ اینکه بانکها وام بدهند و... اما کمتر وعدهای عملی شده است. ما نتوانستهایم زیرساختهای لازم را برای تامین اشتغال، تامین اقتصاد و امنیت در خور شأن جامعه جوانمان پیش ببریم.
حدود 50درصد جامعه ما جوان است و کمتر از 30سال سن دارد. بخشی از این افراد در فاصله 15 تا 30 سالگی بمبی از انرژی و بمبی از غرایز جنسی و عاطفی هستند. برای پاسخگویی به آنها در آینده با مشکل روبهرو میشویم. هرچه جلوتر میرویم، شکاف بین نسلها بیشتر میشود، طرز فکر و طرز نگرششان به زندگی، پوششان، نوع روابطشان با جنس مخالف، آیندهنگری و امید به زندگیشان، تغییر میکند. انتظار داریم با برنامهریزیهایی که مسئولان اجتماعی و آموزشی انجام میدهند، بشود روشنفکرانه و هدفمندانه به همه این مسائل نگاه و آسیبشناسی کنیم. آمار نشان میدهد در آیندهای نزدیک ما یکی از پیرترین کشورهای منطقه و حتی در جهان خواهیم بود. کاهش نرخ تولد، آینده جامعه را در معرض خطر قرار میدهد. جامعه، نیروی انسانی، نیروی خدماتی و نیروی متخصص میخواهد و برای داشتن همه اینها باید برنامهریزی کرد؛ اما میبینیم دستگاههایی که موظف هستند در زمینه ازدواج کار کنند، بیشتر نمادین عمل کردهاند و برنامهریزی خوبی نداشتهاند. این مشکل از قبل تحریمها بوده. برنامهریزی خوبی نداشتهاند. در شرایط فعلی باید کار بیشتری انجام بدهیم تا با بحران روبهرو نشویم ولی میتوانم به جرأت بگویم هیچ دستگاهی کاری نمیکند. چرا کارگاههای مشاورهای قبل از ازدواج تعطیل شدهاند؟ وزارت جوانان یا شورایعالی انقلاب فرهنگی و دستگاههای دیگر به ما بگویند چه اقداماتی انجام میدهند؟ چرا همه اقدامات متوقفشده، زندگی که از جریان نیفتاده است. برنامهریزیهای ما باید با توجه به شرایط باشد. اگر دستگاههای برنامهریز ما درست برنامهریزی کنند، شاید بتوانند از این شرایط به نفع جوانانی که در مرحله ازدواج هستند، استفاده کنند. برای جلوگیری از شیوع کرونا، جشنهای عروسی برگزار نمیشود، هزینه این جشن را میشود بهعنوان پسانداز درنظر گرفت ولی به شرطی که در قسمتهای دیگر دستگاههای اقتصادی ما درست کار کنند. در موضوع مسکن توانستهایم برای جوانان کاری کنیم؟ نه. با وام ازدواج و وام مسکنی که داده میشود، در شهری مثل تهران میشود، 10متر جایی را خرید؟ دستگاههای اجرایی ما با ایستایی روبهرو شدهاند. شاید یک بخش از مشکلات اقتصادی به خزانه دولت برمیگردد ولی چه بخواهیم و چه نخواهیم باید جامعه را پویا و زنده نگه داریم. باید راهکارهای جدید و عملیاتیتر پیدا کنیم. آمار و ارقام میگویند حالمان خوب است اما واقعیت را در سفره زندگی مردم میبینیم. ما در برنامهریزی مشکل داریم و کشور سیاستزده است. اینقدر که درباره سیاست صحبت میشود، درباره نان شب مردم صحبت نمیشود. اگر از نان هم صحبت کنیم به سیاست وصلش میکنیم. باید جلوی آسیبها را بگیریم اما کار اصلی مسئولان توجیه مشکلات است نه اقدام برای حلشان. درست است تحریم و کرونا در تغییر آمار ازدواج و طلاق جایگاه خاصی دارند، اما فقط اینها نیست. عملکرد مسئولان دستگاههای ما هم مهم است. نتایج کارهای آنها نشان میدهد آنچه ارائه میدهند با آنچه در عمل اتفاق افتاده یکی نیست. ما از استانداردها دور هستیم و بیشتر کارها سلیقهای انجام میشود. بعد از همهگیرشدن ویروس کرونا زن و مرد به اجبار ساعت بیشتری را با هم هستند و این میتواند زمینه تنش و فشار روانی را بهوجود بیاورد؛ بهویژه در زوجینی که از قبل زیرساختهای نادرست ارتباطی داشتهاند. این مسئله جهانی است و فقط مربوط به ایران نیست. کشورهای پیشرفته سبک زندگی متناسبی را با بحران دوران کرونا تبیین کردهاند؛ کاری که ما و کشورهای نظیر ما نکردهاند. یکی از موارد لازم برای حفظ زندگی زناشویی این است که زوجین ساعاتی از روز را بهخودشان اختصاص بدهند و 3-2 ساعت دور از هم باشند. در خانوادهای که ساختار سالم دارد، زن و شوهر حریم را رعایت میکنند اما در خانوادهای که از قبل روابطشان مشکل داشته، بیشتر با همبودن میزان تابآوری را پایین میآورد و تنشها را بیشتر میکند. زن و شوهر بیشتر از هم ایراد میگیرند و حتی کار به طلاق میکشد. این اتفاق حتی ممکن است در خانوادههایی که قدمت چنددههای دارند، بیفتد.
سه شنبه 4 آذر 1399
کد مطلب :
116692
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/mZ0GO
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved