شعر نو در ترانه
استفاده از شعر «زمستان» برای ساخت ترانه
حسین عصاران
از بررسی مجلات و نشریات فرهنگی و هنری اواسط دهه 40چنین برمیآید که مقوله «شعر نو» و زیرشاخههای آن، نهتنها از مراحل ناباوری ادیبان گذشتهگرا به آن عبور کرده، بلکه با انتشار پرحجم اشعار تازهاش، در کنار مباحث نظری چهرههای شناخته شدهای چون رضا براهنی، اسماعیل نوری علا، یدالله رؤیایی و نادر نادرپور، مورد استقبال طیفی از طبقه متوسط شهری نیز قرار گرفته است.
بررسی متمرکز کلام ترانههای آن دوره، بهویژه در تجربهورزیهای پردامنه پرویز وکیلی نیز چنین میرساند که این هوای تازه به کلام ترانهها نیز نشت کرده و همگام با حرکت پرشتاب شعر فارسی به سمت تغییر معیارها و چهارچوبها، سلیقهای تازه در ساخت و پرداخت کلام و شعر ترانهها نیز شکل گرفته است.
یکی از نمودهای این نوجویی را میتوان در انتخاب شعر شناختهشده «زمستان»، سروده مهدی اخوانثالث، توسط امینالله رشیدی (الف. آشنا) و آهنگسازی روی آن در سال 1346 ردگیری کرد. هر چند که تصویب آن برای اجرا منوط به اعمال تغییرات موردنظر دکتر نیرسینا (رئیس شورای شعر رادیو) میشود: «پیرهن چرکین» به «میفروش»، «سرت خوش باد» به «دلت خوش باد»، «سنگ تیپاخورده» به «دیوانه سرگشته» و «دشنام پست آفرینش» به «در جلوههای آفرینش»؛پس از موافقت اخوانثالث با اعمال این تغییرات، ترانه زمستان با تنظیم سیروس شهردار، توسط ارکستر رادیو و صدای پروین اجرا و بهدلیل یا بهانه گذشتن از فصل زمستان، 2سال بعد در سال1348 از رادیو پخش میشود.
دستمایه شدن شعر زمستان را میتوان یکی از نخستین انتخابهای آهنگسازان ایرانی از گستره رو به گسترش «شعر نو» برای ساخت ترانه حساب آورد؛ اتفاقی که در دهههای بعدی در گونهها و فضاهای متفاوت بارها تجربه شد، هر چند که در بیشتر موارد، برحسب سلیقه و توانایی آهنگسازان و خوانندگان، ترانههای ساخته و پرداخته شده همتراز با شعر انتخاب شده قرار نگرفته یا دستکم ارزشافزودهای بر آن نشده است.