• یکشنبه 16 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 26 شوال 1445
  • 2024 May 05
یکشنبه 13 مهر 1399
کد مطلب : 112165
+
-

جوانی که 17سال قبل مرتکب قتل شده، برای نجات از چوبه دار 17روز مهلت دارد

تاوان سخت یک اشتباه

داخلی
تاوان سخت یک اشتباه

 مرد جوانی که 17سال پیش بر سر یک اشتباه مرتکب جنایت و در دادگاه به قصاص محکوم شده بود، حالا برای فراهم‌کردن مبلغ درخواستی اولیای دم و فرار از مجازات قصاص 17روز زمان دارد.
به گزارش همشهری، آن چیزی که امروز اصغر تاوانش را پس می‌دهد، محصول اشتباه بزرگی است که سال82 مرتکب شد. او که آن زمان 30سال داشت، سوار بر موتورسیکلتش از یکی از خیابان‌های شهرستان شوشتر در استان خوزستان می‌گذشت که ناخواسته با یک خودرو تصادف کرد. راننده خودرو که از این حادثه ناراحت شده بود، به اصغر اعتراض کرد و در ادامه ماجرا به درگیری لفظی کشیده شد. وقتی کار بالا گرفت، راننده خودرو از ماشینش یک چوبدستی بیرون آورد و به سوی اصغر حمله کرد و در این کشمکش پسر جوان چوب را از راننده گرفت و با آن ضربه‌ای به او زد. با اینکه در این درگیری هر دو طرف ضرباتی به یکدیگر وارد کرده بودند، اما ضربه چوبی که اصغر زده بود، باعث شکستگی جمجمه طرف مقابل شد. مرد فورا به بیمارستان انتقال یافت و تحت درمان قرار گرفت اما شرایط طوری بود که به کما رفت. او مدام سطح هوشیاری‌اش کاهش پیدا می‌کرد تا اینکه سرانجام بعد از 17روز روی تخت بیمارستان جانش را از دست داد.

11سال زندگی مخفیانه
اصغر فکرش را هم نمی‌کرد ضربه‌ای که به راننده خودرو زده دردسرساز شود اما وقتی که فهمید او فوت شده، از ترس فرار کرد و به مکان نامعلومی گریخت. از همان زمان بود که تحقیقات پلیس برای دستگیری او آغاز شد. او هنگام فرار هیچ ردی از خود به جا نگذاشته بود. به همین دلیل تا مدت‌ها پلیس نتوانست از او سرنخی پیدا کند اما خانواده مقتول همچنان پیگیر پرونده و دستگیری قاتل بودند. هیچ‌کس نمی‌دانست اصغر بعد از فرار به تهران رفته و به‌طور مخفیانه زندگی می‌کند. او از ترس دستگیری با هیچ‌کس ارتباط نداشت و به‌عنوان کارگر ساده در ساختمان‌ها کار می‌کرد. او 11سال تمام به دور از چشم پلیس در تهران به زندگی مخفیانه‌اش ادامه داد. دیگر فکرش را هم نمی‌کرد که مأموران در تعقیبش باشند اما سرانجام سال‌93 پلیس به اطلاعاتی درباره مخفیگاه اصغر در تهران دست پیدا کرد و او در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر شد.

فقط قصاص
به‌دنبال تکمیل تحقیقات در دادسرا پرونده به دادگاه کیفری یک استان خوزستان فرستاده و اصغر به اتهام قتل عمد محاکمه شد. اولیای دم در جلسه دادگاه گفتند که در همه این سال‌ها برای محاکمه و مجازات قاتل لحظه‌شماری کرده‌اند و فقط قصاص می‌‌تواند آنها را به آرامش برساند. در این جلسه اصغر بار دیگر آنچه را که در درگیری اتفاق افتاده بود، توضیح داد و گفت که چوبدستی که با آن ضربه مرگبار را به مقتول زده، برای مقتول بوده است. او گفت: باور کنید قصد من قتل نبود و در همه این سال‌ها لحظه درگیری جلوی چشمانم است و پشیمانم که چرا عصبانی و با راننده خودرو درگیر شدم.
با وجود ابراز ندامت اصغر و با درخواست اولیای دم، قضات دادگاه مرد جوان را گناهکار تشخیص دادند و حکم قصاص وی صادر شد. این رأی مدتی بعد در دیوان‌عالی کشور نیز مهر تأیید خورد تا همه‌‌چیز برای مجازات اصغر آماده شود.

17روز حیاتی
با وجود قطعی‌شدن حکم قصاص خانواده اصغر از یک‌سو و خیران منطقه از سوی دیگر برای نجات او از چوبه دار دست به‌کار شدند. نخستین اقدام آنها دلجویی از اولیای دم و مذاکره برای جلب رضایت‌شان بود. وقتی پافشاری‌های خیران ادامه پیدا کرد، آنها اعلام کردند درصورتی که تا آخر مهرماه دیه یک میلیارد تومانی به آنها پرداخت شود، از قصاص اصغر صرف‌نظر می‌کنند. آنها گفتند بعد از این مهلت حتی یک روز هم صبر نخواهند کرد و قطعا حکم را اجرا می‌کنند. با وجود اینکه گذشتن آنها از قصاص تصمیم مهمی بود، اما فراهم‌کردن یک میلیارد تومان دیه کاری نبود که از عهده خانواده اصغر برآید. با این حال، خانواده او چوب حراج به دارایی ناچیزشان زدند و چند خیر نیز پیشقدم شدند تا دیه یک میلیاردی را فراهم کنند.
مریم کارگر دستجردی، یکی از خیرانی که پیگیر این پرونده است، در این‌باره به همشهری می‌گوید: اصغر ناخواسته مرتکب قتل شده و در 17سال گذشته روزها و شب‌های سختی را پشت سر گذاشته و به اندازه کافی تنبیه شده است. فراهم‌کردن دیه یک میلیاردی کار دشواری است که تاکنون با کمک خیران توانسته‌ایم 840میلیون تومان فراهم کنیم اما هنوز 160میلیون دیگر کم داریم و فقط 17روز فرصت داریم و اولیای دم گفته‌اند اگر این پول فراهم نشود، حکم را اجرا می‌کنند.
او ادامه می‌دهد: مادر اصغر از غصه پسرش دق کرد. در آخرین روزهای زندگی‌اش با او صحبت کردم و گفتم با کمک چند نفر به‌دنبال گرفتن رضایت اولیای دم و پرداخت دیه هستیم. او که بیمار بود، مدام اشک می‌ریخت و دعا می‌کرد و بدون اینکه آزادی پسرش را ببیند، فوت شد.

این خبر را به اشتراک بگذارید