تیشه کرونا بر گیشه
سینماها با صندلیهای خالی و سانسهای خلوت به مرور از دور خارج میشوند
مسعود پویا ـ روزنامهنگار
اگر برای خرید مثلا لوستر سری به خیابان لالهزار بزنید، با انبوه سینماهای تعطیل شده مواجه میشوید که به جراحتی کهنه بر پیکر این خیابان قدیمی پایتخت میمانند. باورش سخت است که این بازار مکاره سیم و کابل و لوستر، روزگاری پایتخت سینما در تهران بوده است. کمتر نقطهای از خیابانها قدیمی تهران را میشود سراغ گرفت که روزی روزگاری سینمایی در آنجا روشنی چراغ نبوده و حالا به مکانی متروکه تبدیل نشده. همه این سینماهای خاک گرفته، ویران شده و از بین رفته، با تعطیلیشان انبوهی خاطره را با خود به دیار فراموشی بردهاند. سینماهایی که به هزار و یک دلیل از رونق افتادند، سکانس افتتاحیه فیلم انهدامشان این بود؛ صندلیهای خالی، سانسهای خلوت. این شروع قصه تلخی است که با تعطیلی سینما به پایان میرسد. حالا بیش از ۶ماه است که کرونا مهمان ما شده و همهچیز را بر هم زده، از جمله روال معمول سینماها را. پردیسهای شیک و مدرنی که بهنظر میرسید سلطنتشان بر اکران و گیشه طولانی خواهد بود، چندماه تعطیل شدند و در بازگشت هم نتوانستند به روزهای قبل از کرونا بازگردند. سینماهایی که از پس هزینههای جاریشان هم برنمیآیند؛ سود پیشکش.
سینما رفتن خطرناک است یا نه؟ ریسک حضور در مکانی بسته چقدر بالاتر از این تجمعات گسترده مردم در میادین اصلی شهر است و انبوهی سؤالات مشابه، فارغ از هر پاسخی، فعلا یک نتیجه در پی داشته است: مردم در ایام کرونا بسیار کمتر سینما میروند.
مردمی که شبجمعهها در میدان تجریش پای بساط دستفروشان حاضرند، اگر به سینمای همان حوالی بروند، احتمالا کمتر در معرض ابتلا به کرونا قرارمیگیرند. اما ظاهرا تفرج در خیابان تفریح جذابتری است تا حضور در سالن سینما.
و یک احتمال. آن گروه تقریبا ثابت دنبالکننده سینمای ایران که میزان حضورشان در پردیسها و سینماها، نقش تعیینکننده در سرنوشت اقتصادی سینماها دارد، جزو آن طیفی هستند که بیشترین احتیاط و مراقبت را از خود در ایام کرونا به عمل میآورند. این گروه بعد از بازگشایی سینماها کمتر حاضر شدهاند فیلمها را مثل سابق در اکران عمومی ببینند. در نتیجه سینماها مشتریان پر وپاقرص و ثابتشان را از دست دادهاند. مردم کوچه و خیابان که در بساط دستفروشان دنبال لباس ارزان هستند و با ماسک و بیماسک در هر مکان شلوغی حاضرند، سالهاست که مخاطب هدف سینمای ایران نیستند. قبل از آمدن کرونا هم آنها خیلی اهل سینما رفتن نبودند. و شاید فقط سالی یکی، دو بار مجاب میشدند تا برای فیلمی اغلب کمدی، بهخودشان زحمت سینما رفتن را بدهند. این البته فقط یک احتمال است. چون مخاطبشناسی جدی و روشمندی در مورد سینمای ایران وجود ندارد و نمیتوان با قاطعیت حکم صادر کرد.
بیشتر سینماها یا عملا ورشکسته شدهاند یا در آستانه ورشکستگی قرار دارند. آیا این انتهای خط است؟ آیا کرونا تشییع جنازه سینماها را هم برگزار خواهد کرد؟ روزی که کرونا بالاخره برود، میشود تماشاگر دیروز را به عادتها و علقههای گذشتهاش بازگرداند؟ تا آن روز چند سینما تعطیل خواهند شد؟ این سینماهای بدهکار و ورشکسته تا کی میتوانند دوام بیاورند؟ در این فضای پر از تشویش و ابهام که کرونا تیشه بر گیشه سینماها زده، به سختی میتوان پاسخ دقیقی به این پرسشها داد.
سینماروها احتیاط میکنند
گروه تقریبا ثابت دنبالکننده سینمای ایران که میزان حضورشان در پردیسها و سینماها، نقش تعیینکننده در سرنوشت اقتصادی سینماها دارد، جزو آن طیفی هستند که بیشترین احتیاط و مراقبت را از خود در ایام کرونا به عمل میآورند