
این حضور دلنشین
نگاه نجف دریابندری به شعرهای سیما یاری

مهمترین ویژگی شعرهای سیما یاری سادگی آنهاست. اما مفهوم سادگی، خود مقوله بسیار پیچیدهای است. اگر چه بسیاری از شاعران معاصر این سادگی را هدف خود قرار دادهاند اما کمتر اثری از میان کارهای آنها بهعنوان نمونهای موفق بهیاد مانده است. مرز میان سادگی و ابتذال (بهمعنی تکراری بودن و توضیح واضحات) آنقدر باریک است که شاعر یا نویسنده با کوچکترین لغزشی تلاشهایش بیثمر میماند اما در آثار سیما یاری ما شاهد چنین خطایی نیستیم. بهگفته صاحبنظران، نگاه دقیق این شاعر هر چند روزمرهترین و عمومیترین حوادث قابل دسترس همه آدمیان را میبیند، اما در نحوه بیان و گزینش این صحنهها چنان تیزبینی بهکار میبرد که در کمتر اثر ادبی تا به امروز دیده شده است. مثلا در شعر بسیار کوتاه «سعادت» دو واژه ابلیس و خیانت این بار معنایی تازه را هوشمندانه بر دوش میکشند.
سعادت
حتی بعد از مرگ/ من/ اینجا خوشبخت خواهم بود./ اینجا که ما/ به ابلیس/ خیانت کردیم
و به یکدیگر عشق ورزیدیم.
هرچند این شاعر در هر چهار مجموعه چاپشده شعرهایش از بهکار بردن صنایع لفظی سنتی در شعر اجتناب میکند، اما با درک دستاوردهای جنبش شعر مدرن فارسی، سعی در گسترش این دستاوردها دارد. درمجموع، سیما یاری را میتوان شاعر امپرسیون نامید. اما تصویر لحظههای روزمره او، گویی، بینهایت را در خود نهفته دارد.
حضور انسان واقعیت فعالی است که در این آثار جلوهگر میشود. بهعنوان موجودی که تأثیر میگذارد و تأثیر میپذیرد و بنا به این ارتباط است که تعریف میشود و هستی مییابد. یکی از مهمترین آثار این شاعر منظومه «بینایی» در کتاب کلید است که بررسی آن به فرصتی دیگر موکول میشود.
سیما یاری با وجود جسارت در مظامین بدیع، در عرصه زبان حرکتی محتاطانه (محافظهکارانه) دارد. زبان در این آثار وسیله ارتباط بین مولف و جامعه تلقی شده و به این دلیل است که از دخل و تصرفهای خودسرانه در زبان این شاعر اثری دیده نمیشود. در این آشفته بازار انواع تجربههای بیثمر، پروراندن زبان ساده شعری و پافشاری بر آن، کار آسانی نیست. اما باید اذعان کرد که این شاعر بهخوبی از عهده این مهم برآمده است. نگاهی حتی گذرا بر شعرهای سیما یاری، او را بهعنوان صدایی تازه و مستقل در شعر فارسی نشان میدهد. این حضور دلنشین بر علاقهمندان شعر امروز فارسی مبارک باد.