پراید نوک مدادی
فرورتیش رضوانیه ـ روزنامهنگار
مشغول رانندگی هستید. ناگهان پراید نوک مدادی که مقابلتان حرکت میکند با دیدن یک مسافر روی ترمز میزند.
این را میدانید که اگر تصادفی رخ بدهد شما مقصر هستید و هرگز نمیتوانید به پلیس اثبات کنید که راننده جلویی یهو توقف کرده. سعی میکنید کمی به چپ متمایل شوید تا از برخورد پیشگیری کنید اما میبینید یک اتومبیل شاسیبلند کنارتان است. ترجیح میدهید به جای اینکه به یک خودروی لوکس بمالید، با پراید جلویی تصادف کنید. پس از برخورد، مسافرکش عصبانی پیاده میشود و شما را از اتومبیلتان بیرون میکشد و کتکتان میزند.
وسط دعوا یک مشت بهصورتش میزنید. او دور خودش میچرخد و روی زمین میافتد. میدانید که کولیبازی درمیآورد چون دیدید که جاخالی داد و دستتان فقط صورتش را لمس کرد و هیچ ضربهای به او وارد نشد. در همین لحظه چند مسافرکش دیگر به طرفداری از همکارشان جلو میآیند و شما را مورد ضرب و شتم قرار میدهند. وقتی بهخودتان میآیید، داخل آمبولانس هستید. صدای تکنیسین را میشنوید که با همکارش حرف میزند: «امیدوارم تا قبل از اینکه برسیم، تمام نکند!» میترسید. دلتان نمیخواهد بمیرید. در همین لحظه آمبولانس دوبار با چیزی برخورد میکند. تکنیسین به سمت جلو پرتاب میشود و از هوش میرود. نمیتوانید بفهمید که چرا دوبار ضربه را احساس کردید.
چند دقیقه بعد یک آمبولانس دیگر سراغ شما میآید. صدای تکنیسینهای تازه از راه رسیده را میشنوید: «یه مسافرکش زده روی ترمز، آمبولانس از پشت زده بهش، بعد یک مسافرکش دیگه که انداخته بوده دنبال این آمبولانس، اونم از پشت زده بهش! از جلو و عقب صافش کردهاند!» در بیمارستان به پلیس میگویید از مسافرکشی که ابتدا مقابل اتومبیلتان ترمز کرد، شکایت دارید. پلیس میگوید هیچ تصادفی در آن نقطه گزارش نشده و شاهدان حادثه گفتهاند شما با یک وانت تصادف کردهاید. شما میگویید مطمئن هستید با یک پراید نوک مدادی تصادف کردید. اما پلیس میگوید همه مسافرکشهای آن ناحیه بهعنوان شاهد شهادت دادهاند شما با یک نیسان آبی تصادف کرده بودید که راننده آن کتکتان زده و سپس فرار کرده و کسی هم پلاکش را یادداشت نکرده.