• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
چهار شنبه 2 اسفند 1396
کد مطلب : 7414
+
-

هرچه شاعر بیشتر به شعرش بپردازد، بهتر است

گفت‌و‌گو با واهه آرمن نامزد سرو بلورین جشنواره شعر فجر

شعر
هرچه شاعر بیشتر به شعرش بپردازد، بهتر است

مرتضی کاردر|خبرنگار:

4دوره است که جشنواره شعر فجر کتاب‌های برگزیده سال را انتخاب می‌کند و در حقیقت جایگرین جایزه کتاب سال در بخش شعر شده است. در سال‌های گذشته توجه هیأت داوران بیشتر به جریان‌های شعر کلاسیک بوده است و کمتر به جریان‌های شعر امروز توجه نشان می‌دادند. گاهی ترکیب هیأت علمی و هیأت داوران جشنواره به‌گونه‌ای بود که عملا امکان انتخاب شاعرانی که در قالب‌های کلاسیک به سرودن می‌پرداختند بیشتر بود. چند روز قبل نامزدهای دوازدهمین دوره جشنواره شعر فجر اعلام شد و 7 مجموعه «بدون دریا از قایق می‌نویسم» از احمدرضا احمدی، «اشاره» از مرتضی حیدری آل‌کثیر، «‌جان‌های شیفته» از واهه آرمن، «‌چه روزگار طربناکی بود» از عبدالعظیم صاعدی، «صدای زنگ در آمد» از‌رؤیا شاه‌حسین‌زاده، «مجلس کوران» از حسین‌بیگی‌نیا و «مزارع پنبه شیلی» از محمد عسکری ساج به‌عنوان نامزدهای نهایی جایزه معرفی شدند. نگاهی به ترکیب نامزدها نشان می‌‌دهد که داوران به همه جریان‌ها توجه نشان داده‌اند و همه مجموعه‌های منتشر شده را فارغ از نام‌ها بررسی کرده‌اند. از همین روست که تقریبا نمایندگانی از همه جریان‌های شعر امروز در میان نامزدها به چشم می‌خورد، از یک‌سو احمدرضا احمدی حاضر است و از سوی دیگر عبدالعظیم ساعدی. هم شاعران جوانی مثل محمد عسکری ساج و حسین بیگی‌نیا در میان نامزدها حضور دارند و هم شاعران تثبیت‌شده‌ای مثل رؤیا شاه‌حسین‌زاده و واهه آرمن. واهه آرمن یکی از شاعرانی است که یکی دو دهه است در شعر معاصر ایران حضوری آرام و بی‌حاشیه دارد. «پس از عبور درناها»، «باران بگیرد، می‌رویم» و «دوست دارم گاهی شاعر نباشد» از مجموعه‌هایی است که در سال‌های گذشته از او منتشر شده است. او در کنار شعر مجموعه‌هایی از شعر ارمنستان را نیز به فارسی ترجمه کرده است. به بهانه نامزدی او در جشنواره شعر فجر گفت‌و‌گوی کوتاهی با او انجام داده‌ایم.

 

آیا در سال‌های گذشته پیگیر جایزه شعر فجر بوده‌اید؟

حقیقتش نه، من خیلی پیگیر جایزه‌ها و جشنواره‌ها نیستم. نمی‌خواهم اهمیت جایزه‌ها را انکار کنم، قطعا جایزه‌ها سبب تشویق شاعر و توجه بیشتر مخاطب می‌شود اما هر چه شاعر بیشتر به شعرش بپردازد و حواسش به‌کار خودش باشد طبیعتا بهتر است و به مرور زمان بیشتر پیشرفت می‌کند و مخاطب نیز به‌دنبالش می‌آید.

اما در همین دو سه روز استقبال از نامزدی شما در شبکه‌های اجتماعی بسیار خوب بوده است.

بله، دوستان در صفحه‌های من در شبکه‌های اجتماعی خیلی از ماجرا استقبال کردند. نشر چشمه هم در کانال‌ و صفحه‌های خود، خبر نامزدی را گذاشت. من هم پریشب خبر نامزدی را در صفحه‌ام گذاشتم.

از میان دیگر نامزدهای جشنواره کدام کتاب‌ها را خوانده‌اید؟

هیچ‌کدام را نخوانده‌ام، اما نخواندن من دلیل شخصی دارد. در این ایام چشمم مشکل پیدا کرده بود و مطالعه برایم سخت بود. الان هم می‌توانم با یک چشمم کتاب بخوانم و ناچارم که خیلی گزیده بخوانم. برای همین نتوانستم مجموعه‌ها را بخوانم.

 فکر می‌کنید جایزه‌هایی مثل جایزه شعر فجر برای عمومی‌تر شدن در میان شاعران چه باید بکنند؟

در سال‌های اخیر بسیاری از جایزه‌ها به همه جریان‌های شعر امروز نگاه نکرده‌اند. این رویکرد تنها شامل جایزه‌های دولتی نمی‌شود. حتی جایزه‌های خصوصی نیز در ایران همینطور بوده است. آنها هم یکطرفه به کتاب‌ها و جریان‌ها نگاه کرده‌اند. می‌دانم که نمی‌شود در ایران و در این منطقه از جهان سیاسی نبود اما اگر بخواهیم سیاست را در قضاوت‌ها و نگاهمان به شعر نیز دخالت دهیم نتیجه چندان جالب از کار درنمی‌آید. ترکیب انتخاب‌های امسال در جایزه شعر فجر نشان می‌دهد که سیاستگذاران و داوران جشنواره تلاش کرده‌اند تا به همه جریان‌ها توجه کنند.

شما در کنار سرودن شعر مجموعه‌هایی از شاعران ارمنستان را نیز به فارسی برگردانده‌اید. میزان استقبال از این کتاب‌ها چقدر بوده و به‌طور کلی وضعیت ترجمه شعر ارمنستان در ایران چگونه است؟ 

یکی از شاعرانی که تلاش بسیاری در معرفی شعر معاصر ارمنستان به زبان فارسی کرده، دکتر احمد نوری‌زاده است که کتاب صد سال شعر ارمنی را گردآوری و به فارسی ترجمه کرد. ترجمه‌هایی که من و مترجمان دیگر انجام داده‌ایم نیز با استقبال بسیار خوبی در ایران مواجه شده است. مجموعه‌هایی مثل «کلید درم نور خورشید است» و «سطر اول را نمی‌نویسم» که گزیده شعر کوتاه ارمنستان است یا «شهد زردآلو و مثلث سیاه» که شعرهای ادوارد حق‌وردیان است.

اوضاع شعر امروز ایران در ارمنستان چطور است؟ شعرهای چه شاعرانی از ایران به زبان ارمنی ترجمه شده‌اند؟ 

اشعار همه شاعران نام‌آشنای معاصر فارسی مثل احمد شاملو، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد و... به ارمنی ترجمه شده‌اند. در سال‌های اخیر نیز شعرهای شاعران بسیاری به ارمنی ترجمه شده‌اند. مترجمانی چون ادوارد حق‌وردیان و ادیک بوغوسیان کارهای بسیاری از شاعران نسل من و حتی شاعران نسل بعد از من را به ارمنی برگردانده‌اند. مترجمان دیگر نیز شعرهای بسیاری را چه در گزیده‌ها و چه در مجموعه‌های منتخب شعر ایران و چه به‌صورت مجموعه مستقل به ارمنی برگردانده‌اند. خود من از شاعرانی مثل سارا محمدی اردهالی و ساره دستاران به ارمنی ترجمه کرده‌ام.

به‌عنوان شاعری که به هر دو زبان تسلط دارید و با ادبیات هر دو کشور آشنا هستید بگویید که شعر امروز ایران و ارمنستان چه تفاوت‌ها و شباهت‌هایی با هم دارد؟ شاعران ایرانی پیشروترند یا شاعران ارمنستان؟ چقدر از یکدیگر تأثیر پذیرفته‌اند؟ 

در شعر ایران هنوز شاعرانی هستند که غزل می‌گویند؛ چه غزل‌های مدرن و چه غزل سنتی اما در ارمنستان دیگر قالب‌های سنتی را کنار گذاشته‌اند و به نوعی همه‌شان آوانگارد هستند. شاعران ارمنستان در سال‌های پس از استقلال بیشتر تحت‌تأثیر ادبیات آمریکای لاتین هستند. با توجه به تعاملات بسیاری که میان ادبیات ایران و ارمنستان برقرار است، تأثیر ادبیات ایران را می‌شود در میان شاعران ارمنستان مشاهده کرد.

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :