گلایه اهالی حکیمیه ازهمسایگی با کارخانه متروکه
دردسرهای آزمایش
مژگان مهرابی_ خبرنگار
سال 1337 که «محسن آزمایش» مجموعه صنعتی لوازم خانگی آزمایش را در جاده دماوند راهاندازی کرد، اطراف کارخانهاش تا چشم کار میکرد کوه و زمین بایر بود و چیز دیگری دیده نمیشد. مکانی دور افتاده از حریم شهر که کارگرها برای رفت و آمدشان باید راه دوری را طی میکردند. «محسن آزمایش» آن زمان گمان نمیکرد چند دهه بعد، تهران آنقدر وسعت پیدا کند که کارخانه درست وسط شهر قرار بگیرد. او حتی در مخیلهاش هم نمیگنجید جایی که باعث رونق اقتصادی کشور شده روزی به معضل بزرگ شهر تبدیل شود. کارخانه متروکه آزمایش این روزها دردسرهای زیادی را برای اهالی محله حکیمیه درست کرده است. مشکلات زیستمحیطی، ناامنی، ترویج مشاغل مزاحم در بافت شهری، نازیبایی بصری از جمله معضلاتی است که «سیدمحسن حمزهپور» شورایار محله حکیمیه به آن اشاره میکند. همراه با حمزهپور و «سیدحامد حجازی» و یکی از کارکنان سابق کارخانه آزمایش که تمایلی به گفتن نامش ندارد برای سرکشی به این مکان صنعتی میرویم.
آشفته بازار در مجموعه صنعتی آزمایش
از تعطیلی کارخانه آزمایش سالهای زیادی میگذرد، اما هنوز تابلو «کارخانههای صنعتی آزمایش تحت پوشش سازمان بازنشستگی کشور» بر سر در آن دیده میشود. کارخانه ابتدای جاده دماوند درست در ضلع جنوبی محله حکیمیه قرار دارد. وسعتش زیاد است. به گفته اهالی 14 هکتاری میشود. شمال و جنوبش به خیابان شهیدان بابائیان و جاده دماوند میرسد و در شرق و غرب آن خیابانهای پیشوا و صنعت واقع شده است. به پیشنهاد حمزهپور بازدید از کارخانه را از خیابان پیشوا شروع میکنیم. خیابان عریض و طویلی با جاده خاکی که با تردد هر خودرویی حجم بالایی از گرد و خاک برپا میشود. مرکز عرضه دام زنده و بازیافت هم در همین خیابان قرار دارد که نازیباییهای آن را بیشتر به رخ میکشد. خیابان پیشوا نسبت به کارخانه در سطح بلندتری قرار دارد و همین باعث شده خیابان به فضای کارخانه مشرف باشد. به راحتی میتوان محوطه کارخانه را دید. هریک از سولههای کارخانه از کوچک تا بزرگ تبدیل به کارگاههای صنعتی شدهاند. صافکاری، نقاشی، مکانیکی، سراجی و عرضه محصولات چوبی. نوعی آشفتگی در آن وجود دارد و بینظمی کارگاهها توی ذوق میزند. کمی پایینتر، جایی که محوطه بین سولههاست، فضای نسبتاً بزرگی با پارچه محصور شده و محل جمعآوری پسماندهای خشک است. حمزهپور میگوید: «ضلع شرقی کارخانه دیوار هم نداشت و کارتنخوابها یا معتادها به راحتی میتوانستند وارد آنجا شوند. برای امنیت شهروندان، شهرداری اقدام به دیوارکشی کرده است.» بعد هم پیشنهاد میدهد داخل کارخانه شویم و از نزدیک معضلات آن را ببینیم.
خطر حریق برای کارگاههای غیرمجاز
ورود به کارخانه آزمایش منعی برای شهروندان ندارد مشروط بر اینکه قصد خرید وسیله یا تعمیر خودرو داشته باشند. ما هم با این روش وارد کارخانه میشویم. آن هم از در اصلی که در جاده دماوند قرار دارد. کارخانه بیشتر شبیه شهر کوچکی است که همه چیز دارد. خیابانبندی منظم و فضای سبز نسبتاً خوب. تنها چیزی که این شهرک ندارد خانه است که به جای آن آلونکهای فلزی جا خوش کردهاند.
به درختهای وسط بلوار پارچههای تبلیغاتی نصب شده که تعدادشان هم زیاد است. آلونکهای فلزی با سقفهای بلند نه منفذی دارند و نه نورگیر هستند، اما داخلشان تا دلتان بخواهد پلاستیک یا الوارهای چوب انبار شده است؛ آن هم به صورت غیرمجاز. کوچکترین جرقهای میتواند باعث حریق بزرگی در شرق تهران شود. حجازی میگوید: «متأسفانه به دلیل رعایت نکردن نکات ایمنی چندین بار در اینجا آتشسوزی رخ داده است. چون مواد اشتعالزا در مکانی غیراستاندارد نگهداری میشود. آتشنشانی هم بارها به آنها تذکر داده است ولی توجهی نمیکنند.» اما وضعیت سولهها بهتر است. در واقع ساختمانهایی هستند که پیشتر کاربرد صنعتی داشتهاند. از دیدن این مکان صنعتی که روزگاری برای خودش بروبیایی داشته و حالا به فضای متروکهای تبدیل شده احساس تأسف میکنیم. در گوشه و کنار این مجموعه به اصطلاح صنعتی، ماشینهای زهوار دررفته اسقاطی زیاد دیده میشود. ماشینهایی که عمرشان به دهه 40 و 50 برمیگردد. بدتر از نازیباییهای بصری که کارخانه فراوان دارد، بوی رنگ و تینری است که مشام را میآزارد. اما وجه دیگر این مکان، سوپرمارکتهایی است که در هر خیابان یکی، 2 تا دیده میشود. اینجا آشپزخانه و نانوایی هم دارد که کارگرها به راحتی بتوانند غذای گرمی نوش جان کنند. در واقع یک مکان دنج برای کسب درآمد با همه نوع امکانات رفاهی
است.
250 مستأجر آزمایش
جای سؤال است چگونه و با چه مجوزی صاحبان کارگاهها در این مکان فعالیت میکنند و چرا کسی مانع فعالیت غیرمجاز آنها نمیشود؟ حمزهپور پاسخ میدهد: «بعد از واگذاری کارخانه آزمایش به مالک خصوصی، روز به روز از رونق اینجا کاسته شد. تا جایی که دیگر محصولی تولید نشد. مالک کارخانه به خارج از کشور سفر کرد و اداره این مکان صنعتی به دست هیئتمدیره افتاد. ناکارآمد بودن اعضای هیئتمدیره باعث شد کارخانه به ضرردهی برسد. اما دستاندرکاران امور کارخانه برای جبران خسارتهای مالی به جای استفاده از راهکارهای مناسب برای اداره کارخانه اقدام به اجاره دادن سولهها به سرمایه دارها کردند. امروز کار تا جایی پیش رفته که محوطه کارخانه را به قطعات کوچک تقسیم و به کارگاهداران اجاره دادهاند.»
کارمند سابق کارخانه آزمایش در ادامه صحبتهای حمزه لو میگوید: «اینجا 250 مستأجر دارد. حتی کمپ اعتیاد هم در آن راهاندازی شده است. البته کمپ مجوز بهزیستی دارد. ماهی بالغ بر چند صد میلیون از این مکان درآمدزایی میشود. در چنین مکانی سالن عروسی هم دایر بود که به دلیل رعایت نکردن شئونات اسلامی توسط پایگاه بسیج جمعآوری شد. اینجا نگهبان ندارد و آدمها با هر هویتی میتوانند به کارخانه رفتوآمد کنند. همین امنیت محله را به خطر میاندازد و میتواند زمینه بروز آسیبهای اجتماعی را فراهم آورد.»
ساخت سازه های فلزی
مجموعه صنعتی آزمایش آنقدر بزرگ است که برای گشتوگذار در آن چند ساعتی وقت صرف کرد. حمزهپور به ضلع غربی کارخانه هدایتمان میکند. جایی را نشان میدهد که کارگرها در آن مشغول انبار کردن مصالح ساختمانی هستند و میگوید: «عدهای سودجو در اینجا سازه فلزی ساخته بودند که ساختمانسازی کنند. شهرداری به محض آگاهی از این موضوع جلو فعالیت آنها را
گرفت.» او متذکر میشود اگر جلو آنها گرفته نشود در مدت زمان کوتاهی همه کسانی که در اینجا فعالیت میکنند خود را صاحب ملک میدانند. نکته جالب اینکه هرکدام از کارگاهها از گاز شهری بهرهمند هستند. کارمند سابق کارخانه میگوید: «کارخانه دارای یک کنتور گاز شهری است. صاحبان کارگاهها هرکدام بهطور مجزا از آن برای خود انشعاب کشیدهاند.» کمی جلوتر در یکی از فرعیها، چند کارگر مشغول بازسازی یکی از سولهها هستند. یکی، 2 نفر هم بالای داربست نمای دیوارها را سفیدکاری میکنند. جلو ساختمان طاقنمایی هم درست کردهاند که وجودش سؤال برانگیز است. حمزهپور احتمال میدهد، فضایی که آماده میکنند تالار عروسی باشد. او میگوید«اینجا را برای عروسیها اجاره میدهند.»
ظرفیتی مناسب برای ایجاد فضای گردشگری
این مکان صنعتی با توجه به وسعتی که دارد میتواند فضایی مناسب برای توسعه کارآفرینی و رونق اقتصادی شهر باشد. این امر میسر نمیشود مگر اینکه مدیران شهری و هیئتمدیره کارخانه برای آبادانی آن به تعامل برسند. حجازی میگوید: «وجود چنین فضایی در صورتی که به مکان تفریحی فرهنگی تبدیل شود، مزیتی برای اهالی مناطق 4و13 است. با کمی سرمایهگذاری میتوان اینجا را به قطب گردشگری شرق تهران تبدیل کرد و یک مرکز تجاری همراه با مکان تفریحی در آن ایجاد شود. فضایی مناسب برای گذران اوقاتفراغت خانوادهها. سولههای آن هم نیاز به بازسازی دارد که میتوان از سرمایهگذارها دعوت به همکاری کرد.»