از وسوسه تا اخاذی

دختر ماساژور طعمه‌ای برای اخاذی میلیونی از مرد پولدار بود. مرد پولدار وقتی به دعوت دختر جوان قدم به خانه‌اش گذاشت، خبر نداشت که این قرار دامی برای باج‌گیری میلیونی از اوست. به گزارش همشهری، چند وقت پیش صاحب یکی از حجره‌های بازار میوه‌فروشان به اداره پلیس رفت و گفت در دام یک دختر و 2پسر باج‌گیر گرفتار شده است. وی در توضیح ماجرا گفت: مدتی قبل دختری ٢٥ساله به نام آتوسا به مغازه‌ام آمد و سفارش میوه داد. او سر صحبت را باز کرد و گفت دوره‌های ماساژ را در یکی از کشورهای خارجی گذرانده و گاهی در مراکز ماساژ کار می‌کند. آتوسا چندبار دیگر هم برای خرید به مغازه‌ام آمد تا اینکه یک روز از من خواست میوه‌هایی را که سفارش داده به خانه‌اش ببرم. من هم قبول کردم و راهی خانه‌اش شدم. آن روز آتوسا تعارف کرد که وارد خانه‌اش شوم اما به محض ورود به آپارتمان 2پسر جوان که از قبل در آن خانه پنهان شده بودند از اتاق خواب بیرون آمدند. آنها با تهدید چاقو لباس‌هایم را درآوردند و از من فیلم سیاه گرفتند. بعد هم تهدید کردند که اگر تن به خواسته‌شان ندهم فیلم را در فضای مجازی منتشر کرده و یک نسخه از آن را برای خانواده‌ام می‌فرستند.  شاکی ادامه داد: از ترس آبروریزی یک چک ٢٠٠ میلیونی در وجه حامل برایشان نوشتم و ساعت و انگشتر طلایم را به آنها دادم. اما باج‌گیری‌های آنها تمامی نداشت. پسران جوان در مجموع حدود ٣٥٠ میلیون تومان گرفتند و من از ترس آبروریزی شکایت نکردم اما آنها دست‌بردار نبودند. مجددا به من زنگ زدند و این‌بار درخواست ٥٠٠ میلیون تومان کردند و گفتند که باید این مبلغ را تبدیل به دلار کرده و به آنها بدهم. پس از آن بود که برای رهایی از این کابوس تصمیم گرفتم شکایت کنم.

رویای ازدواج
با این شکایت، پرونده‌ای در شعبه هفتم دادسرای جنایی تهران تشکیل شد و قاضی عباس بخشوده، دستور بازداشت متهمان را صادر کرد. کارآگاهان در نخستین اقدام دختر جوان را دستگیر کردند و او در بازجویی‌ها گفت: مدتی قبل عاشق جوانی به نام شهاب شدم. هر چند قرار بود با هم ازدواج کنیم اما او مرا رها کرد تا اینکه چند روز پیش مجددا به من زنگ زد. او گفت هنوز هم به من علاقه دارد و قصدش ازدواج است اما برای اینکه مرا به عقد خود در بیاورد، شرطی گذاشت. من هم که آرزویم ازدواج با شهاب بود بدون چون و چرا پذیرفتم. شرط شهاب این بود که طعمه‌ای برای اخاذی از مرد پولدار شوم. با اینکه ابتدا شوکه شدم اما وقتی شهاب برایم توضیح داد که قصدش رسیدن به پول برای تأمین هزینه ازدواج و زندگی است، پذیرفتم. به این ترتیب وارد بازی شهاب و دوستش شدم و به‌عنوان طعمه‌ راهی حجره میوه‌فروشی شده و صاحب حجره را به خانه‌ای که شهاب تهیه کرده بود کشاندم تا او و دوستش بتوانند نقشه اخاذی را عملی کنند. پس از اعترافات دختر 25ساله، شهاب نیز دستگیر شد و در بازجویی‌ها گفت: شاکی پرونده را می‌شناختم. من در بازار دیگری غرفه میوه‌فروشی داشتم و از همکارانم شنیده بودم شاکی خیلی پولدار است. از سوی دیگر ورشکست شده بودم و به همین دلیل فکر اخاذی از شاکی به سرم زد. براساس این گزارش، 2 متهم دستگیر شده برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند و تلاش برای دستگیری متهم ردیف سوم که دوست شهاب است، ادامه دارد.



زنی که مسافر نبود
یکی از ترفندهای زن‌هایی که می‌خواهند برای مردان دام پهن کنند، سوار شدن به‌ خودروی آنها به‌عنوان مسافر است. شاید این کار در نگاه اول هیچ مشکل و دردسری نداشته باشد اما تاکنون برای خیلی از مردها دردسرساز شده است. نمونه آن مردی مشهدی بود که مدتی قبل زنی را که کنار خیابان ایستاده بود سوار خودروی خود کرد اما مدتی بعد مجبور شد چندین میلیون تومان به او باج بدهد. او به مأموران گفت: فکرش را هم نمی‌کردم کار به اینجا کشیده شود. من و زن جوان به‌طور پنهانی دوست شدیم اما او بعد از مدتی ادعا کرد که یکی از دوستانش به‌طور مخفیانه از ما فیلمبرداری کرده و حتی نشانی خانه و محل کارم را هم می‌داند. او شروع به تهدید کرد و با این ترفند چندبار از من اخاذی کرد اما بعد تصمیم به شکایت از او گرفتم. با آغاز تحقیقات پلیس در این‌باره معلوم شد که متهم سرکرده یک باند از زنان خیابانی است‌که با این ترفند از چندین مرد اخاذی کرده است. او بعد از دستگیری در اعترافاتش گفت: به دختران جوانی که با من کار می‌کردند آموزش می‌دادم که با پوشش آراسته سوار خودروهای مدل بالا شوند و پس از دوستی با آنها و چندبار رفت‌وآمد ادعا کنند که یکی از اعضای خانواده‌شان از آنها فیلم گرفته است.

اخاذی با فیلم سیاه
«در تلگرام با زنی به‌طور اتفاقی آشنا شدم. بعد از اینکه چندبار با هم به پارک و کافی‌شاپ رفتیم، او که می‌گفت مطلقه است، من را به خانه‌اش برد اما نمی‌دانستم چه نقشه‌ای برایم کشیده. او مخفیانه از من فیلمبرداری کرده بود و با همین فیلم‌ها چندبار از من اخاذی کرد.» این حرف‌های مردی است که مدتی قبل وقتی در دام زنی گرفتار شد، برای شکایت نزد پلیس رفت. او می‌گفت که تا به حال چندین میلیون تومان باج به زن جوان داده است. در این شرایط زن جوان دستگیر شد و در بازجویی‌ها گفت، علاوه بر این مرد، تاکنون از مردان هوسران زیادی با این شیوه اخاذی کرده است. او می‌گفت چون از شوهرش جدا شده از همه مردان کینه به دل گرفته تا از آنان اخاذی کند.

ضیافتی برای سرقت
بیشتر مردانی که در دام زنان تبهکار گرفتار می‌شوند، اغلب پولدار هستند و معمولا به‌طور اتفاقی با آنها آشنا می‌شوند. مدتی قبل یکی از همین مردان ثروتمند وقتی به خانه‌اش می‌رفت به‌طور اتفاقی زنی را کنار خیابان دید و او را سوار کرد تا به مقصد برساند اما همین آشنایی اتفاقی شروع یک رابطه پنهانی بود؛ رابطه‌ای که زیاد هم طول نکشید و پایان تلخی داشت. مرد جوان می‌گوید: بعد از چندبار که یکدیگر را دیدیم زن جوان من را به‌عنوان مهمان به خانه‌اش دعوت کرد. او از من پذیرایی مفصلی کرد اما چند دقیقه بعد از آنکه شربتی را که برایم آورده بود، نوشیدم بیهوش شدم و چند ساعت بعد چند مرد قوی‌هیکل را بالای سر خودم دیدم و آنها هم به زور پول و کارت‌های بانکی‌ام را با رمزهای‌شان سرقت کردند. با شکایت این مرد،  زن شیاد و همدستانش دستگیر شدند.

ماساژی که گران تمام شد
همه زن‌هایی که برای مردان نقشه می‌کشند هم کنار خیابان نمی‌ایستند. برخی از آنها قرار است در ظاهر خدماتی ارائه دهند اما در ادامه چهره واقعی‌شان را نشان می‌دهند. نمونه آن زن جوانی بود که به‌عنوان ماساژور وارد خانه مردی شد اما در ادامه همدستانش که یک زن و 2 مرد دیگر بودند نیز وارد شدند و نقشه‌شان که سرقت اموال مرد جوان بود را اجرا کردند. شاکی در این‌باره به پلیس می‌گوید: اول نمی‌خواستم شکایت کنم چون پای آبرویم در میان بود اما بعد تصمیم گرفتم از پلیس کمک بگیرم. وی ادامه می‌دهد: در اینترنت شماره زن ماساژور را دیدم و با او تماس گرفتم. او هم چند روز بعد همراه یکی از دوستانش به خانه‌ام آمد. چند دقیقه بعد دوستش به بهانه خرید از خانه بیرون رفت اما همراه 2 مرد جوان برگشت. آنها 4 نفری دست و پایم را بستند و هرچه وسیله قیمتی در خانه داشتم با خود بردند.

سرقت به شیوه تسویه‌حساب
مکان‌های عمومی مثل کافی‌شاپ‌ها و سینماها محل مناسبی است تا زنان تبهکار طعمه‌های‌شان را به دام بیندازند. آنها اغلب باندی عمل می‌کنند و هر یک وظیفه‌ای دارند؛ مثل اعضای باندی که به تقلید از فیلم تسویه‌حساب، پس از آشنایی با مردان پولدار آنها را به مخفیگاه‌شان می‌کشاندند و از آنها اخاذی می‌کردند. اعضای این باند که 3 دختر و یک پسر بودند، شب‌ها در مکان‌های عمومی پرسه می‌زدند و بعد از آشنایی با مردان جوان پولدار آنها را به محل مورد نظرشان می‌کشاندند. در آنجا پسر جوان با همدست دیگرشان منتظر بودند تا طعمه‌شان را که از همه جا بی‌خبر است، طناب‌پیچ و دار و ندارش را سرقت کنند. اعضای این باند کارت بانکی طعمه‌های‌شان را با رمز از آنها می‌گرفتند و تا حساب را خالی نمی‌کردند حاضر نبودند صاحب کارت را رها کنند. آنها به شکل حساب شده ده‌ها نفر را با این ترفند سرکیسه کردند اما سرانجام دستگیر شدند.