• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
شنبه 29 دی 1397
کد مطلب : 45126
+
-

داغ نیلوفران آبی

اردیبهشت 81 یکی از دردناک‌ترین حوادث دانش‌آموزی در پارک‌شهر تهران رخ داد و جان 6دختر دانش‌آموز را گرفت

داغ نیلوفران آبی

جواد عزیزی| دبیر گروه حوادث

10سال از حادثه دردناک ولنجک می‌گذشت؛ تصادف مینی‌بوس دانش‌آموزان دختر با دیواری در خیابان ولنجک که مرگ 14دانش‌آموز را رقم زد هنوز از خاطر شهر نرفته بود. هنوز برای خانواده‌های دانش‌آموزان غم از دست دادن عزیزانشان کهنه نشده بود که یک‌بار دیگر نام دانش‌آموزان، بر سر زبان‌ها افتاد. این بار نه خبری از تصادف سرویس مدرسه بود و نه از آتش‌سوزی. ماجرا، اردویی تفریحی بود که قرار بود یک روزه خاطره‌انگیز را در آن هوای بهاری و بارانی برای دختران مدرسه طه شماره 2 ثبت کند اما تبدیل شد به یک کابوس وحشتناک. آن روز (صبح 14اردیبهشت 81) 14دختر دانش‌‌‌آموز سوار بر قایق موتوری که تنها ظرفیت 7نفر را داشت در دریاچه مصنوعی پارک شهر تهران به حرکت درآمدند اما تنها چند دقیقه بعد، صدای خنده‌ و شادی‌هایشان تبدیل به جیغ‌ و فریادهایی شد که به دل هر رهگذری چنگ می‌انداخت. در چشم برهم‌زدنی، نه اثری از قایق بود، نه قایقران. باران بی‌امان می‌بارید و در دریاچه پارک‌شهر، دختران بی‌گناه در آب دست و پا می‌زدند تا شاید بتوانند از بزرگ‌ترین کابوس زندگی‌شان جان سالم به در ببرند؛ کابوسی که هر لحظه آنها را می‌بلعید و در آخر با مرگ 6دختربچه در اعماق دریاچه، هرگز از یاد همکلاسی‌هایشان پاک نشد.

پیش به سوی اردو

از چند روز قبل از حادثه قرار بود عده‌ای از دانش‌آموزان مدرسه راهنمایی طه شماره 2، به مناسب هفته مشاغل راهی اردو شوند. بازدید از موزه پست در حوالی پارک‌شهر تهران، همان برنامه‌ای بود که برای این اردو درنظر گرفته شده بود. بچه‌ها برگه‌های رضایتنامه را از پدر و مادرهایشان گرفته بودند و پدر و مادرها مطمئن از اینکه اتفاقی برای بچه‌هایشان رخ نمی‌دهد، روز حادثه آنها را راهی مدرسه کردند اما حوالی ظهر حادثه‌ای رخ داد که همه را شوکه کرد. آن روز بچه‌ها طبق برنامه راهی اردو شدند، بازدید از موزه اما نتوانست اندکی از شور و شوق آنها از رفتن به اردو را فروکش کند و این بود که برای تفریح راهی پارک‌شهر شدند. مدیر وقت روابط عمومی آموزش و پرورش تهران آن روز به خبرنگاران گفت: 58دانش‌آموز از موزه بازدید کردند اما پس ازبازدید به درخواست بچه‌ها به پارک شهر رفتند. طی بررسی انجام شده از دیگر دانش‌آموزان، عده‌ای از بچه‌ها تصمیم گرفتند قایق سواری کنند و به سمت دریاچه بروند که متأسفانه آن حادثه رخ داد و جان 6دانش‌آموز را گرفت.

قایق مرگ

باران شروع به باریدن کرده بود. عقربه‌های ساعت 11:15را نشان می‌داد و صدای خنده‌های دختران دانش‌آموز فضای پارک‌شهر را پر کرده بود. عده‌ای از بچه‌ها برای قایق‌سواری به سمت دریاچه مصنوعی رفتند. دریاچه‌ای که عمق آب در بعضی از نقاط آن به حدود 3متر می‌رسید. خبرنگار همشهری که آن روز به محل حادثه رفته بود گزارش می‌کند: 14دانش‌‌آموز در داخل قایقی که ظرفیت 7نفر را داشت نشسته بودند. قایق شروع به حرکت کرد اما دقایقی بعد یکباره واژگون شد و 3نفر از دانش‌آموزان و قایقران به عمق 5/2متری دریاچه فرو رفته و جان باختند. وحید علیزاده، شاهد حادثه گفت: از پنجره بانک ملت به دریاچه پارک‌شهر نگاه می‌کردم. درحالی‌ که باران می‌بارید دیدم که بچه‌ها سوار قایق شدند. با خودم گفتم چرا قایق این همه سرنشین دارد؟ قایق حرکت کرد و از همان اول تکان‌های شدید می‌خورد. با چشمان خودم دیدم که ناگهان قایق به زیر آب رفت. تامل نکردم و خودم را به سرعت به دریاچه رساندم. کسانی که آن روز در پارک بودند با دیدن حادثه به کمک بچه‌ها رفتند. تا جایی که می‌توانستم تلاش کردم و با کمک چند نفر دیگر توانستیم تعدادی از دانش‌آموزان را از آب بیرون بکشیم و نجات دهیم.

یک فاجعه 

حادثه در یک چشم برهم‌زدن رخ داد. آن روز رهگذران و کسانی که در پارک بودند، با شنیدن صدای جیغ و فریاد بچه‌ها و دیدن دست و پا زدن آنها در آب به سمت دریاچه دویدند. نه خبری از نجات غریق بود و نه جلیقه نجات. مردم وحشت‌زده و سراسیمه تلاش می‌کردند بچه‌ها را از آب بیرون بکشند. آنهایی که شنا بلد بودند به داخل دریاچه شیرجه زدند و بقیه با گرفتن دست همدیگر تلاش می‌کردند به بچه‌ها نزدیک شده و آنها را نجات دهند. تلاش‌های آنها هر چند به نجات تعدادی از دانش‌آموزان منجر شد، اما 6دختر نوجوان بی‌صدا در اعماق آب فرو رفتند و مظلومانه جانشان را از دست دادند.

حضور غواصان

خبر غرق شدن دختران دانش‌آموز به سرعت برق در شهر پیچید. چند تیم‌ غواصی برای عملیات جست‌وجو راهی پارک شهر شدند. مسئولان مدرسه تلاش می‌کردند با حضور و غیاب و چک کردن اسامی دانش‌آموزان مطمئن شوند که چند دانش‌آموز ناپدید شده‌اند. مردم در اطراف دریاچه جمع شده بودند. صدای آمبولانس‌های اورژانس فضا را پر کرده بود و دانش‌آموزان نجات یافته یکی پس از دیگری به بیمارستان منتقل می‌شدند. در این میان اما کسی از سرنوشت 6نفر از دختران و مرد قایقران خبر نداشت. کسی نمی‌دانست که آنها در اعماق دریاچه، لابه‌لای خزه‌ها و جلبک‌ها آرام گرفته‌اند و نگرانی مردم حاضر در محل وقتی به جیغ و گریه تبدیل شد که پیکر نخستین قربانی توسط غواصان بیرون کشیده شده بود و گل و لایی که روی بدنش و کاپشنش به چشم می‌خورد نشان می‌داد که هیچ امیدی به نجات بقیه گمشدگان نیست. آن روز غواصان اجساد 6دانش‌آموز و مرد قایقران را اعماق استخر بیرون کشیدند و با پیدا شدن هر جسد و انتقال آن به بیمارستان، صدای گریه خانواده‌های چشم‌انتظار و مردم نگران به هوا بلند می‌شد.



تحقیق از نجات‌یافتگان 

همزمان با مرگ 6دختر دانش‌آموز، رسیدگی قضایی به این حادثه در دادگاه جنایی سابق تهران شروع شد. قاضی جواد اسماعیلی به‌عنوان قاضی پرونده انتخاب و در نخستین اقدام برای پی بردن به ابعاد فاجعه راهی بیمارستانی شد که نجات‌یافتگان در آنجا بستری بودند.

روزنامه ایران یک روز پس از حادثه نوشت: قاضی جواد اسماعیلی، برای پی بردن به جزئیات مرگ 6دختر دانش‌آموز و مرد قایقران با حضور در بیمارستان سینا با حادثه‌دیدگان گفت‌وگو کرد. فائزه گودرزی، دانش‌آموز کلاس اول راهنمایی که هنوز وحشت‌زده بود، گفت: قایق پر از همکلاسی‌هایم بود و باران شروع به باریدن کرده بود. قایق موتوری تکان‌های شدیدی می‌خورد و بچه‌ها جیغ می‌کشیدند، هیجان همه را گرفته بود، چندمتری حرکت نکرده بودیم که از سمت راست قایق آب روی بچه‌ها ریخت، همه ترسیدیم و خود را به سمت چپ انداختیم که از همان طرف قایق واژگون شد.دومین حادثه‌دیده، دختر ۱۳ساله‌ای به نام مینا قندچی بود. وی نیز با تأیید حرف‌های همکلاسی‌اش به قاضی گفت: من چون بزرگ‌تراز بقیه بچه‌ها بودم و آشنایی با شنا داشتم برای ثانیه‌هایی توانستم خودم را روی آب نگه دارم ولی خیلی زود خسته شده و به زیرآب فرورفتم. وقتی از زنده ماندن ناامیدشدم یک مرد زیر بازویم را گرفت و مرا به حاشیه دریاچه رساند.فاطمه نیک‌پی که هنوز باورنداشت چندتن از دوستانش قربانی تفریح آبی شده‌اند، با گریه گفت: وقتی بازدید از موزه تمام شد رفتیم پارک و سوار قایق شدیم، دقایقی از حرکت قایق می‌گذشت و همه بچه‌ها فریاد می‌زدند. ناگهان قایق واژگون شد. چون شنا بلد نبودیم و کاپشن به تن داشتیم به سرعت سنگین شده و به زیر آب فرورفتیم، خیلی آب خوردم و زمانی که در حال بی‌هوش شدن بودم احساس کردم خارج از آب هستم. ما را ابتدا به مهدکودک پارک‌شهر بردند و بعد به بیمارستان آوردند، من دیدم مرد قایقران نیز درون دریاچه افتاد اما از سرنوشت بچه‌ها اطلاعی ندارم.

شایعات 

مثل هر حادثه هولناک دیگری، پس از اتفاقی که در پارک‌شهر رخ داد، شایعاتی نیز در بین خانواده‌های قربانیان پیچید. اینکه بچه‌ها قصد بازدید از موزه را داشتند اما به‌دلیل وضعیت ظاهری‌شان مسئولان موزه اجازه بازدید ندادند و به همین دلیل آنها به پارک رفتند که بازی کنند و در نهایت این اتفاق رخ داد. این شایعه اما خیلی زود در تحقیق از بقیه دانش‌آموزان و مسئولان موزه، رد شد. شواهدی که در موزه وجود داشت و حرف‌های نجات‌یافتگان نشان می‌داد که آنها ابتدا به بازدید از موزه رفته و بعد برای تفریح وارد پارک شده بودند که هنگام قایق‌سواری این حادثه رخ داد.

به‌دنبال این حادثه، مسئولان عالی‌رتبه کشور با ارسال پیام تسلیت با خانواده‌های قربانیان همدردی کردند. در مراسمی که با عنوان وداع با نیلوفران آبی در پارک شهر و در محل حادثه برگزار شد، صدها نفر از مردم پایتخت حضور یافته و مراسم یادبود جان‌باختگان را برگزار کردند. تعداد زیادی از مراکز تفریحی تهران برای مدتی تعطیل شد تا ایمن‌سازی‌ شود. آب دریاچه پارک شهر تخلیه و برای جلوگیری از تکرار چنین حادثه‌ای عمق آن کم شد. پرونده این حادثه در دادگاه پیگیری شد و در نهایت ۸ نفر از مسئولان شهرداری منطقه ۱۲ به همراه ۴نفر از مسئولان آموزش و پرورش مقصران این حادثه شناخته شده و قرار شد دیه قربانیان از بیت‌المال پرداخت شود.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :