• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
شنبه 9 دی 1396
کد مطلب : 2581
+
-

در گفت‌وگوی همشهری با کارشناسان عنوان شد:

جامعه بدون امید از حرکت باز می‌ایستد

امید موتور محرک هر جامعه‌ای برای حرکت و ادامه مسیر است، جامعه نا امید، تلاش نمی کند و جامعه‌ای که تلاش نکند ، نمی‌تواند آینده‌اش را بسازد

امید در جامعه
جامعه بدون امید از حرکت باز می‌ایستد

بخش مهمی از زندگی افراد به‌دلیل نداشتن برنامه و امید به آینده، هیچگاه به سر منزل مقصود نمی‌رسد. داشتن برنامه و هدف در زندگی کمک می‌کند که فرد بتواند به راه خود در زندگی ادامه دهد و دچار سرگشتگی و ناامیدی نشود.

زمانی که فرد در راه رسیدن به هدف خود با موانعی رو به‌رو می‌شود، کم‌کم ناامیدی در وی شکل می‌گیرد. در این بین رهبر معظم انقلاب در سخنان روز چهارشنبه‌خود فرمودند: مهم‌ترین طراحی جبهه مقابل کشورمان ناامید کردن مردم از آینده و گرفتن اعتماد به نفس آنان است. ایشان در سخنانی عنوان کردند: «انتشار آمارهای بی‌پایه، ادعاهای دروغ، تخریب چهره‌های مورد قبول مردم و انکار موفقیت‌های انقلاب اسلامی، بخش‌هایی از اقدامات در فضای مجازی برای بدبین کردن مردم به‌ویژه جوانان و نوجوانان است که متأسفانه برخی افراد بی‌تقوا در داخل با متهم کردن افراد و دستگاه‌ها و تلاش برای صحیح جلوه دادن دروغ‌های شاخدار بیگانگان، همان کار دشمن را انجام می‌دهند.»

امید، موتور محرکه جامعه است

عضو شورای شهر تهران با اشاره به اینکه جامعه بدون امید، جامعه‌ای است که از حرکت باز می‌ایستد، گفت: هر جامعه‌ای که می‌خواهد به آینده نگاه داشته باشد، برای رسیدن به وضع مطلوب نیازمند یک موتور محرکه است که این موتور محرکه همان امید است که می‌تواند باعث زنده ماندن جامعه شود.

محمد جواد حق شناس، به همشهری گفت: جامعه بدون امید، جامعه‌ای است که از حرکت باز می‌ایستد و امکان اینکه بتواند به زندگی خود ادامه دهد را از دست می‌دهد و تبدیل به جامعه راکدی می‌شود که چند صباحی بیشتر زنده نیست و در نهایت به سمت انحطاط و زوال پیش می‌رود. وی تأکید کرد: ما نمی‌توانیم از جامعه زنده‌ای صحبت کنیم که در آن امید وجود ندارد و ناامیدی در میان مردم موج می‌زند.

حق‌شناس با اشاره به علائم وجود ناامیدی در یک جامعه گفت: ناامیدی نشانه‌های مختلفی دارد، یکی از آنها احساس عدم‌امنیت در میان مردم است و یا اینکه مردم تصور کنند که هیچ پیشرفتی نداشته‌اند و حرمت و زایندگی و بالندگی از آنها گرفته می‌شود و نمی‌توانند برای بروز و ظهور استعدادهایشان، به خواسته‌هایشان برسند. در این مقطع است که باید شاهد فرار مغزها و مهاجرت مردم در درجه وسیع هم بود. عضو شورای شهر تهران گفت: دولت هم از جامعه نقش می‌گیرد و هم می‌تواند به جامعه تحرک دهد. دولت با سیاستگذاری درست می‌تواند جامعه را به سمت مطلوب هدایت کند. در وضعیت مطلوب بین دولت و جامعه شاهد روابطی هستیم که بر همدیگر اثر‌گذار هستند و آثار آن در جامعه مشاهده می‌شود.

اثر نامطلوب بحران‌های اقتصادی و اجتماعی بر امیدواری مردم

یک جامعه شناس نیز با اشاره به اینکه امید به آینده و نداشتن ناامیدی وابسته به عوامل متعددی ازجمله مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است، به همشهری گفت: متأسفانه ما اکنون در شرایطی قرار داریم که ایجاد امید برای مردم سخت است؛ چرا که گرفتار بحران‌های اقتصادی و اجتماعی هستیم. همچنین شرایط منطقه‌ای که کشورمان در آن واقع شده چندان مناسب نیست و کشورهای اطرافمان همچون افغانستان و عراق و... دچار بحران و مشکل هستند و همین مسئله روی مسئله امید به آینده در کشورمان و زندگی روزمره مردم تأثیر می‌گذارد.

 حسین ایمانی جاجرمی گفت: از سوی دیگر اقلیم سرزمین‌مان هم با ما سازگار نیست و در سال‌های اخیر دچار تغییرات اقلیمی شدیدی شده‌ایم که روی درک مردم از کیفیت زندگی و امیدشان به آینده تأثیر گذاشته است. وی تأکید کرد: اگر می‌خواهیم امید به زندگی را در میان مردم بالا ببریم باید سیاست جامعی را در این زمینه داشته باشیم و حاکمیت نیز در همه رده‌ها اراده داشته باشد که بتواند امید به زندگی را در میان مردم بالا ببرد و گرنه توصیه و بحث‌های کارشناسی صرف، اثری ندارد. در گذشته مردم با یک سخنرانی اقناع شده و امیدوار می‌شدند اما اکنون دیگر سخنرانی و تبلیغ روی آنها اثری ندارد و شیوه‌های تبلیغاتی، کارآمدی خود را از دست داده است.

جاجرمی با اشاره به اینکه اکنون 80درصد جمعیت کشورمان در شهرها زندگی می‌کنند، گفت: با وجود این هنوز سیاست‌های توسعه شهری مشخص نیست و اشکال بنیادین در این مسائل این است که اقدامات دستگاه‌های اجرایی بدون توجه به ابعاد زندگی مردم صورت می‌گیرد. این جامعه شناس با انتقاد از اینکه متخصصان علوم اجتماعی جایی درتصمیم‌گیری‌های کشوری ندارند، گفت: علاوه بر بی‌مهری به متخصصان، از مشارکت مردم هم کمتر در کشورداری استفاده می‌شود که همین مسئله روی کیفیت زندگی اثر گذاشته و باعث می‌شود تا شاهد نارضایتی‌ها در جامعه باشیم.

این جامعه شناس با اشاره به گسترش استفاده از شبکه‌های اجتماعی گفت: یک مسئله مهم این است که چرا شبکه‌های ارتباطی گسترش پیدا کرده اما به علل آن توجه نمی‌شود؟ ‌در کشورهای توسعه‌یافته آدم‌ها سرشان توی گوشی هست اما برای درد دل و بحث‌های سیاسی از آن کمتر استفاده می‌کنند. اما در کشور ما بر عکس است؛ یعنی چون فضاهای گفت‌وگوی اجتماعی را در شهرها از دست داده‌ایم و مردم با یکدیگر رو در رو گفت‌وگو نمی‌کنند، شبکه‌های اجتماعی باعث سوء تعبیر و سوء برداشت شده و ناامیدی را تشدید کرده و می‌تواند نقش تخریبی در این زمینه داشته باشد. به همین دلیل توصیه می‌شود تا فضاهای گفت‌وگوهای اجتماعی در اماکن عمومی دوباره بازسازی شده و مردم در فضایی دوستانه بتوانند رو در رو با یکدیگر و مسئولان گفت‌وگو کرده و مسائل و مشکلات خود را بیان کنند.

دولت عضوی است از مردم

سیدرضا اکرمی، عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز :  جامعه ما اجتماعی پویا، شاداب و از همه مهم‌تر مطالبه‌گر و فعال است. ما نباید این ویژگی‌های باارزش جامعه‌مان را نادیده بگیریم و مردم را به‌خاطر پویایی‌شان سرزنش کنیم. اجازه بدهیم جمعیت‌ها در گوشه و کنار کشور با دولت حرف بزنند. این جامعه همان اجتماع 40میلیونی است که پای صندوق‌های رأی حاضر می‌شوند و با برنامه رأی می‌دهند. اگر بخواهیم در مورد ملت ایران صحبت کنیم باید این اجتماع 40میلیونی را مثال بزنیم اما درخواست و انتقادهایی که در قالب تجمعات مطرح می‌شود نیز مهم است.

باید به خواسته‌های این افراد هم توجه و رسیدگی شود. نکته مهم دیگر در مورد نحوه انتقاد و اعتراض است. عده‌ای از بیکاری و گرانی گلایه‌مند هستند اما صرف اینکه انتقاد و اعتراض شود کاری از پیش نمی‌رود. باید در کنار انتقادات، راه‌حل‌ها و راهکارها نیز ارائه شود. دولت عضوی است از خود مردم، نه از جای دیگر آمده و نه از جهانی دیگر. جزو همین جامعه و از همین ملت است. دولت هم اعلام می‌کند و هم اشراف دارد که ما در کشور با گرانی و بیکاری دست‌و‌پنجه نرم می‌کنیم. اما واقعیت این است که بخشی از گره‌ها به‌دست خود مردم باز می‌شود؛ مثلا انتقال نقدینگی‌های سرگردان به بخش صنعت کشاورزی و گردشگری یکی از صدها راه‌حلی است که با همت همین مردم قابل اجراست. ما باید با اقتصاد مقاومتی خون را به جامعه تزریق کنیم تا گرانی و بیکاری کاهش پیدا کند. این اجتماعات در گوشه و کنار کشور درست مانند زلزله‌های اخیری بود که در تهران رخ داد. زلزله یک امر طبیعی است اما درس‌های آموزنده‌ای دارد که می‌گوید اگر نمی‌توان زلزله را درمان کرد، باید با اقدامات پیشگیرانه و با رعایت قواعد و قوانین از آسیب آن در امان بمانیم. نقد و انتقاد را باید پذیرفت اما در کنار هر نقد منطقی باید یک راه‌حل منطقی هم ارائه شود.

این خبر را به اشتراک بگذارید