• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
پنج شنبه 26 تیر 1399
کد مطلب : 104999
+
-

گفت‌وگو با «بصیر مقدسیان»، معلم و پژوهشگر توانمندسازی نوجوانان

دنبال شادى نگرد!

دنبال شادى نگرد!

نفیسه مجیدی‌زاده
بعدازظهرهای کسالت‌بار، صبح‌های بی‌هدف، هی تکرار خودت در آینه، پرسه‌زدن بین کتاب‌ها و وسایل شخصی، صحبت‌های تلفنی با دوستان، هی تمام‌شدن نت و هی تمام‌نشدن روز؛ این است قرنطینه.
آیا با انجام کار مشترک با خانواده، فیلم‌دیدن و صحبت‌کردن، می‌توان احساس بهتری به‌دست آورد؟ آیا می‌شود روزهای باکیفیت‌تر و شادتری داشته باشیم؟
«بصیرمقدسیان»، معلم و پژوهشگر توانمندسازی نوجوانان معتقد است که اصلاً لازم نیست دنبال شادی بگردیم! ادامه این متن، بخش‌هایی از گفت‌و‌گوی مقدسیان با هفته‌نامه‌ی دوچرخه است.
١. همه‌ی لحظه‌ها شاد نیستند!
آیا می‌شود همه‌ی بعدازظهرها و همه‌ی روزهایمان شاد باشیم و خوشحال شویم؟
اگر این‌طور باشد آیا این زندگی خوب خواهد بود؟ و می‌تواند برای ما بهزیستی و نیک‌زیستی به‌دنبال بیاورد؟
آیا اصلاً در زندگی می‌شود به چنین چیزی دست پیدا کرد؟ یعنی زندگی طوری پیش برود که لحظه‌های زیادی خوب باشد یا حداقل آن‌موقع‌هایی که ما اراده می‌کنیم، شادی به زندگی ما بیاید؟

٢.در تله‌ی شادمانی
گروهی از روان‌شناسان روی این بحث تکیه دارند که اگر قرار باشد دنبال شادی (شادی آنی و زودگذر) بگردیم و تلاش کنیم لحظه‌های شادی برای خودمان بسازیم، در راهی می‌افتیم که «تله‌ی شادمانی» نام دارد. در این تله دنبال شادی می‌گردیم، اما به‌جای این‌که تجربه‌های بهتری داشته باشیم، مشکلات بیش‌تری داریم.خوب است بدانید کتابی هم با همین عنوان هست، نوشته‌ی دکتر «راس هریس».
حالا در این شرایط چه کار می توانیم بکنیم؟ اگر بتوانیم تلاش کنیم که زندگی را همان‌طور که هست تجربه کنیم، اگر ناخوشی و غم یا تنگنایی هست؛ سعی نکنیم آن را به‌سرعت کنار بگذاریم و سعی نکنیم آن را نبینیم! بلکه بپذیریم ناراحت یا دل‌تنگ هستیم و سعی کنیم باوجود آن ناراحتی، زندگی را ادامه بدهیم.
3. نسبت سه به یک
در پژوهش‌های روان‌شناسی مثبت‌گرا، بحث «نسبت مثبت‌گرایی» را داریم. در این نسبت مثبت‌گرایی، می‌گویند اگر نسبت هیجانات مثبت، نسبت به هیجانات منفی از سه به یک بیش‌تر شود، فرد در زندگی احساس شکوفایی بیش‌تری می‌کند.
در موقعیت‌های گوناگون این نسبت فرق دارد؛ مثلاً در ازدواج نسبت پنج به یک می‌گیرند. اما به‌طور کلی اگر نسبت هیجانات مثبت به منفی شما، از حدی بیش‌تر شود، مثلاً ١١ به یک باشد، نمی‌توانی زندگی بهتری را تجربه کنی و باعث می‌شود خوش‌بینی کاذب به‌وجود بیاید.
مثلاً وقتی صبح بیدار شوی ببینی گوشی تلفن‌همراهت شکسته و کلاس‌آنلاین داری و خیلی به گوشی نیاز داری، نمی‌توانی بگویی چه صبح زیبایی و بعد راحت بروی و صبحانه‌ات را بخوری. اگر این حالت را به‌وجود بیاوری کارکرد مثبتی که ندارد هیچ، باعث افت کیفیت زندگی هم می‌شود. نسبت هیجانات مثبت به منفی در عموم افراد جامعه دو به یک است. وقتی این نسبت سه به یک می‌شود، مفید است اما به عدد خیلی بزرگی که می‌رسد کارکرد منفی پیدا می‌کند.

٤. رهایش کن!
خیلی وقت‌ها، به‌خصوص این‌روزها که با بیماری کرونا روبه‌رو هستیم، نوجوانان کلاس تابستانی ندارند، ورزش و باشگاه ندارند، دورهمی و بیرون‌رفتن با دوستان ندارند و شاید بیش‌تر دل‌تنگ و ناراحت شوند.
باید برای این حس ناراحتی‌مان، جایی در زندگی باز کنیم. این ناراحتی گاهی مثل یک اسب چموش و سرکش است که اگر بخواهیم در اتاق نگه‌اش داریم شرایط بدتر می‌شود. بهتر است رهایش کنیم، در را باز بگذاریم که برود بیرون و برای خودش بچرخد. در این صورت بعد از مدتی، کاملاً از ذهن ما خارج می‌شود! منظورم این است که به‌زور نخواهیم خودمان را شاد کنیم. شرایط را بپذیریم و در همین حال به کارهای روزمره و زندگی‌مان بپردازیم.
در این صورت است که می‌توانیم احساس شادی واقعی را تجربه کنیم.







 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :