تب قرعهکشی
یک قرار نانوشته بین تمام کسبوکارها، فرمان ارتباط با مشتری را در دست گرفتن است و تفاوتی ندارد چقدر وفای به عهد کنند؛ فقط برایشان این مهم است که از قطار «تبلیغ قرعهکشی» جا نمانند.
قهرمانان من لباس محلی بر تن دارند
درباره دختر هنرمندی که در روزگار لبوبو و کرومی، مجسمههای زیبا و متفاوتی از اقوام مختلف ایرانی با فیگورهای جذاب میسازد
در روزگار لبوبو، کرومی، مینیون و... که تقلبی و اصلش جیب ایرانیان را میلیوندلاری خالی کرده و همهجا هستند، خمیر در دستان یک مجسمهساز ایرانی به رقص درمیآید و یک روز تبدیل به عاشیقی میشود که گویی همین حالا از نواختن و خواندن فارغ شده است و روز دیگر زن و مردی در لباس اهالی خونگرم جنوب، مهمان کارگاهش میشوند.