رفاقت روستایی
تماشای گزارش
عمو رحیم با صاحب گله رفیق گرمابه و گلستان است و از دست و دلبازی رفیق چندین سالهاش ناراضی نیست، ولی آقا داوود قدردان زحمات اوست و خوب میداند که اگر چوپان پیر و دنیادیدهاش نباشد،
چوپانی با مدرک فرهنگ و ادب
قصه عمو رحیم که به قدیمیترین شغل دنیا مشغول است
زندگی
عمرش به 60رسیده و صدای خشدارش دیگر مثل گذشتهها سوز ندارد، اما دم چاشت که گله را به محمد میسپارد و زیر سایه کمجان درختی صدایش را در سکوت دشت رها میکند، انگار دوباره نفسش چاق میشود: «صفاهون اومدم شیراز میرم....تنساز اومدم ناساز میرم...»