• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
شنبه 6 اردیبهشت 1399
کد مطلب : 99132
+
-

رسانه دوباره

به بهانه سالروز تأسیس رادیو در ایران


محمد بخشایش ـ تهیه‌کننده رادیو

در روزگاری نه چندان دور خانه‌ها طاقچه داشتند جایی برای مهم‌ترین و مقدس‌ترین چیزها. روی طاقچه‌ها قرآن بود و دیوان حافظ، ساعتی کوچک و زنگ دار و البته رادیو.
قسم خوردن به قرآن روی طاقچه همان قدر با ارزش بود که تفأل به دیوان حافظ و استناد به خبرهایی که از رادیو پخش می شد و هرگز کسی به گوینده خبر یا گفتار رادیویی شک نمی‌کرداما این حرف‌ها برای زمانی بود که رادیو یکه تاز رسانه‌ها بود.
کم کم اقبال رادیو کمرنگ شد و پیشانی تلویزیون بلند و بلندتر و اینگونه نگاه مدیران رسانه هم به سمت تلویزیون معطوف ترشد. بالاخره تصویر برای خودش دنیایی به‌مراتب جذاب‌تر از رادیو داشت اما تلویزیون با تمام اهمیتش مانند بچه ته تغاری هر چه خودش را برای مدیران و مخاطبان و عاشقانش لوس‌تر می‌کرد رادیو مانند عاقله‌ای جا افتاده و متشخص به سبک و سیاق خودش راه می‌پیمود.
 انگار نه انگار که دنیا تغییر می کرد و رادیو همچنان مثل پدر بزرگی مغرور وباسواد حرف خودش را می زد و راه خودش را می رفت و بی‌توجه به اینکه روزی چند ده نفر از مخاطبانش ریزش می کنند حرف‌های خودش را بدون کمترین تغییری تکرار می کرد.
صبح‌ها سلامی به سبک و سیاق مجریانی داشت که گویا هیچ غمی جز باز کردن پنجره توسط مردم نداشتند و میانه روز پزشکی با توصیه‌های معمولی برای خانم‌های خانه دار و کودکان رادیو‌ها را قرق می‌کرد.
ظهر سخنرانی  و عصر کمی حرف‌های ملیح و شب هم قصه‌ای و حکایتی و خبری و دوباره تکرار و فردا تکرار و تکرار.
اگر دقت کنید هنوز هم رادیو همین اسکلت ساختاری را حفظ کرده منتهی تفاوتش با رادیوی روی طاقچه این است که دیگر بعد قرآن قسم راست مردم و باور بلاشک خلق‌الله نیست.
حالا رادیو مصرف‌کننده اخبار شبکه‌های مجازی و خبرگزاری‌ها و سایت‌هاست. کمتر برنامه‌سازی‌ سراغ ساخت و تولید خبر می‌رود، شاید حوصله دردسرش را ندارد و شاید نگاه عاشقانه مدیران به رادیو که رادیو را نه شغل که عشق می‌دانند برنامه سازان رادیو را از میان کسانی گلچین می‌کند که به بخور و نمیر رادیو قانع باشند و برای هیچ دردسری به سرشان دستمال نبندند.
اما این تمام رادیو نیست، رادیو هنوز هم ظرفیت خبرسازی و جریان‌سازی‌ دارد، رادیو هنوز هم می‌تواند تأثیری به‌مراتب بیشتر از بقیه رسانه‌ها داشته باشد.همین حالا هم اگر چشمانتان را ببندید و بدون نگاه کردن به تصویر تلویزیون را فقط گوش کنید. اگر مجری برنامه سلبریتی پر فالوئر و چهره‌ای جذاب نباشدچیزی از دست نمی دهید و صدای برنامه به قدر کفایت شما را از محتوا آگاه می‌کند و آن همه هزینه دکور و دوربین رسما بلا استفاده است و این یعنی هنوز شنیدن مهم‌ترین عنصر دریافت آگاهی در صدا و سیماست.
 این نقد بر پیکر رادیو وارد است که چون مانند تلویزیون برای جذب مخاطب و به رخ کشیدن مخاطبانش از قوانین مالی و رقابتی تلویزیون پیروی نمی‌کند و معیار پرداخت‌ها به ساعت و دقیقه است نه محتوا و مستندات، هیچ رقابتی یا حداقل کمتر رقابتی در آن شکل می‌گیرد.
با وجود این اگر یک برنامه ساز رادیو با انگیزه شخصی و اشتیاق درونی برنامه‌ای با محتوای مفید و عامه پسند تولید و با هزینه‌های شخصی و اعتباری خودش آن را محبوب کند باز هم در نهایت این رسانه‌های مجازی و تصویری هستند که با اشاره به آن برنامه یا محتوا به آن قیمت و امتیاز می‌دهند، یعنی رادیو برای دیده شدن باز هم اعتبار خودش را از رسانه‌های مجازی وام می‌گیرد.
اینها برای رسانه‌ای عریض و طویل با 16شبکه که شاید تمام مردم در نهایت نام سه یاچهار شبکه را بدانند یک اتفاق ناگوار است.
رادیو می‌تواند با کمی تغییر در ساختار و با نگاهی ساختارشکنانه و توجه به خاصیت آن در دنیای جدید رسانه‌ها باز تعریف شود.
باید مدیران رادیو به این نتیجه برسند که دوران نگرانی مجری صبحگاهی برای باز کردن پنجره و نفس عمیق مخاطب گذشته و خواندن پیامک در این دوران و شنیدن صدای مخاطب نمی‌تواند معیار مناسبی برای برآورد میزان مخاطب باشد.
موسیقی به‌عنوان اصلی‌ترین عنصر رادیو باید باز تعریف شود تا تهیه‌کننده برای جذب مخاطب تن به پخش هر صدایی ندهد و به‌عنوان رسانه‌ای که سرعت دسترسی به آن هنوز در دورافتاده‌ترین نقاط هر سرزمینی بالاست باید بتواند بهترین و بالاترین ضریب اطلاع‌رسانی را از آن خود کند. شاید دور از انتظار نباشد که رادیو دوباره به جایگاهی برسد که مانند اکثر کشورهای دنیا مسئولین کشور ترجیح بدهند برای اطمینان از انتقال درست پیام و سرعت مناسب رادیو را انتخاب کنند و هنرمندان و چهره‌های سرشناس برای تشخص خودشان در آرزوی یک گفت‌وگوی رادیویی باشند. این اتفاق در کشورهایی که خودشان خاستگاه اینترنت و دیگر رسانه‌های نوین بوده‌اند یک رویکرد تعریف شده و قابل فهم است وآرزو و امکان دور از دسترسی نیست.

این خبر را به اشتراک بگذارید