رفع اتهام از باران
مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری: وقایع تلخ سیلاب گلستان نه بهدلیل بارندگی بیسابقه بلکه حاصل خشکسالی فکری بود
مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری یک سال پس از سیل ویرانگر استان گلستان گزارشی درباره مقصران این حادثه منتشر کرد. مداخلات انسانی، ناکارآمدی و حضور نداشتن استاندار وقت در محل خدمت ازجمله موارد اشاره شده در این گزارش هستند. سیلاب98گلستان چه به لحاظ مدت ماندگاری و چه به لحاظ حجم، بزرگترین سیلاب ثبتشده تاریخ استان گلستان بود. سایت مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری این گزارش را حاصل بررسیهای میدانی، اسنادی و گفتوگو با کنشگران متعدد درگیر در این واقعه عنوان کرده است. براساس این گزارش، در جریان سیلاب گلستان خطاهای انسانی و سازمانی متعددی رخداده که درنهایت باعث تشدید قابلتوجه خسارتهای سیلاب شده است. خارج کردن سیلاب از مسیر طبیعی رودخانه، بیتوجهی به تجربه سیلابهای پیشین آققلا، تأثیر زهکشی اراضی بر سیلابی شدن گمیشان، منحرف کردن سیلاب اترک به سمت گمیش تپه و خروج سیلاب از دیواره یک کانال انحرافی به نام کملر مهمترین این خطاها عنوان شدهاند.
در بخشهای مقدماتی این گزارش با اشاره به علل مقدمهساز این سیل آمده است: «در شرایطی که بین آب منطقهای و مردم درخصوص مسیر حفر کانال اختلاف وجود داشته با مداخله فرماندار وقت آققلا (امانگلدی ضمیر) دستور به حفر کانال از مسیر مدنظر مردم داده میشود؛ اما محاسبات مربوط به این کانال انحرافی اشتباه بوده و باعث ورود سیلاب از شمال آققلا به این شهر میشود... در آخرین شب سال 1397ترکیبی از مداخله آبمنطقهای، مردم و فرماندار باعث خروج سیلاب از مسیر طبیعی گرگانرود شد. با خروج سیلاب از مسیر طبیعی رودخانه مدیریت آن بسیار دشوار و مدت زمان ماندگاری سیل هم افزایش یافت.»
آثار منفی و زیانبار زهکشیهای اراضی دلیل دوم سیلابی شدن بارشها عنوان شدهاند؛ «اهمیت تأثیر منفی زهکشی۳۴هزار هکتار از اراضی گمیشان بر سیلابی شدن این شهرستان وقتی بیشتر میشود که درنظر داشته باشیم این فقط فاز نخست طرح زهکشی ۲۸۰هزار هکتار از استان گلستان است و احتمالاً در آینده با کامل شدن آن سایر شهرستانهای استان هم با هر بارندگی درگیر سیل خواهند شد.»
همچنین عوارض مصنوعی احداثی روی زمین دلیل دیگر سیل عنوان شده است: «خاکریز سازمان شیلات هرچند مانع آبگرفتگی سایت میگو شد ولی سیلاب اترک را به سمت گمیشتپه منحرف و این شهر را که پیشتر هم با دو سیلاب درگیر شده بود با سیلاب سوم مواجه کرد. خاکریز 8کیلومتری احداثی توسط شیلات را میتوان اوج ناهماهنگیها و خودخواهیهای سازمانی در سیل گلستان دانست.» این گزارش با اشاره به شکستگی دیوار کانال انحرافی بین 2روستای بصیرآباد و کملر و سرازیر شدن حجم زیادی از سیلاب به سمت جنوب گمیشان میافزاید: «کانالهای انحرافی سازههای پیچیدهای نیستند که طراحی و ساخت آنها بسیار دشوار و نیازمند رعایت ملاحظات فنی خاصی باشد ولی متأسفانه همین سازه ساده و ابتدایی به درستی طراحی و اجرا نشده بود و این خطای بزرگ باعث هدایت سیلاب به جنوب شهر گمیشتپه و چهار روستای قرهکیله، خواجهنفس، قِرِمسه و چارقلی شد.»
مدیریت بحران اشتباه
گزارش مرکز در ادامه میآورد: «همانگونه که خطاهای سازمانی و انسانی متعدد در وقوع و تشدید خسارتهای سیل نقش داشتند، پس از سیل نیز مدیریت بحران مناسبی صورت نگرفت. مرور فرایند مدیریت بحران در سیل گلستان نشانگر وجود مشکلات زیر در آن است: فقدان اطلاعات کافی و یا اطلاعات متناقض برای تصمیمگیری، مداخله افراد غیرمسئول و گروههای ذینفوذ که روند امور را مختل میکردند، وجود فرماندهان متعدد در صحنه که موجب تصمیمهای متناقض و ناهماهنگ میشد، عدمثبت تجربیات موارد مشابه پیشین و ناآگاهی مدیران جدیدتر از آنها، عدمایجاد هماهنگی بینسازمانی از مرحله پیش از بحران تا مراحل حین بحران و پس از بحران، غیرتخصصی و غیرمستقل بودن فوریتهای عملیاتی، وجود سازمانهای متعدد با وظایف متنوع و داشتن سلسلهمراتب فرماندهی مجزا، ناهماهنگی در سازماندهی و همکاری با سازمانهای مردمنهاد در کنار برخی سوءظنهای نابجا و البته انجام برخی اعمال ناهمخوان با فرهنگ مردم بومی توسط گروههای مردمی، نبود فرهنگ ازخودگذشتگی و وجود روحیه خودخواهی و مطرحشدن فردی در سازمانها و نیز مطرحشدن سازمان در میان سازمانهای فعال با انجام اقداماتی نظیر عدماشتراکگذاری کامل و مؤثر تجهیزات و امکانات سازمانها بهدلیل تعصب سازمانها بر تملک منابع سازمانی، عدماستفاده بهینه و به موقع از امکانات و نیروهای اعزامی داوطلب مردمی و دولتی، توزیع بیبرنامه و بدون شناسایی منابع مادی در میان آسیبدیدگان، نداشتن برنامه منسجم و استفاده از روشهای سنتی، تکراری و غریزی در بهکارگیری منابع انسانی.»
در جمعبندی این گزارش آمده است: «مجموع یافتههای این پژوهش نشان میدهد وقایع تلخ سیلاب گلستان نه بهدلیل بارندگی بیسابقه بلکه حاصل خشکسالی فکری باسابقه حکمرانانی بود که پیامدهای مخرب اقدامات خود را انکار و با خودخواهی مرسوم سازمانی، روند وقایع معمول طبیعت را به فاجعه و بلا تبدیل میکنند. نسبت دادن تمامی ابعاد سیل گلستان به طبیعت تهمتی ناروا و فرافکنانه است. آنچه گلستان را زیر آب برد سیل نبود؛ جهل بود. جهلی مستمر که از دههها پیش با مجموعه گستردهای از اقدامات مخرب طبیعت شروع شده بود و بعد از سیل هم در تلاش است با نسبت دادن آن به طبیعت این جهل را جعل کند.»
کاهش سرمایه اجتماعی دولت پس از سیل
گزارش مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری درباره ابعاد سیل فروردینماه استان گلستان به تبعات سیاسی آن برای دولت نیز پرداخته است. در این گزارش با اشاره به اینکه «سیل گلستان علاوه بر پیامدهای اجتماعی دارای پیامدهای سیاسی هم بود» آمده است: بخشی از دستگاههای اجرایی دولت در استان دچار ناکارآمدی شدند و این ناکارآمدی بدبینی افکار عمومی کل کشور نسبت به کارآمدی دولت را در پی داشت. حضور استاندار در خارج از کشور برای گذران تعطیلات نوروزی بهعنوان رأس هرم دولت در استان همزمان با زیر آب رفتن شهر آققلا باعث تخریب شدید وجهه دولت شد، بهنحویکه حتی عزل سریع او هم نتوانست اعتماد از بین رفته به دولت را بازگرداند. همچنین در شبکههای اجتماعی شایعه شده بود در روزهای نخست سال 1398رئیسجمهور در کیش حضور دارد و حتی حضور معاون اول رئیسجمهور و سایر وزرا در گلستان هم نتوانست ابهامات موجود درخصوص عدمواکنش شخص رئیسجمهور به حادثه سیل در روزهای نخست را جبران کند. فارغ از اینکه آیا اساساً با وجود معاون اول و وزرای مرتبط نیازی به واکنش رئیسجمهور بود یا شخص رئیسجمهور در روزهای نخست سیل گسترده گلستان کجا بود و چرا واکنش نشان نداد؛ اینکه افکار عمومی و شبکههای اجتماعی از عدمواکنش سریع او میگفتند نشانگر کاهش سرمایه اجتماعی دولت در پی سیل گلستان بود.