• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
پنج شنبه 28 فروردین 1399
کد مطلب : 98350
+
-

گفت‌وگو با شهردار تنها شهر بدون کرونای ایران

کرونا را به ندوشن راه ندادیم

کرونا را به ندوشن راه ندادیم

عیسی محمدی


تا همین 2‌ماه پیش، کسی فکرش را هم نمی‌کرد، حتی خوابش را هم نمی‌دید که یک ویروس، اینطور بتواند دنیا را به هم بریزد؛ درست شبیه همان کاری که جنگ جهانی دوم با جهان کرد؛ حتی فراگیرتر و گسترده‌تر از آن. حالا همه دنیا و ازجمله ایرانیان به‌شدت با این ویروس درگیر شده‌اند. در ایران هم، برنامه‌های ریز و درشت زیادی دارد اجرایی می‌شود. در میانه این همه کارهای صورت‌گرفته، خبری هم پیچید دال بر اینکه «ندوشن، تنها شهر بدون کرونای ایران است». ندوشن، در فاصله 115کیلومتری شمال‌غرب مرکز استان یزد قرار داشته و جزو شهرستان میبد است. این شهر و منطقه به اردکان و میبد و ابرکوه و دهستان کذاب و تفت و البته استان فارس محدود و محصور می‌شود. با سیدهادی موسوی ندوشن، شهردار این شهر درباره کارهایی که انجام داده‌اند تا به «تنها شهر بدون کرونای ایران» معروف شوند، به گفت‌وگو نشسته‌ایم؛ عنوانی که هرچند خودش چندان با آن موافق نیست.


 چطور شد که این ماجرا را جمع کردید و تبدیل به شهری بدون کرونا شدید؟
وقتی کرونا در کشور چین گسترش یافت، از طریق رصد خبرگزاری‌ها و شبکه‌های اجتماعی به این نتیجه رسیدیم که ممکن است چنین ویروسی همه‌جا را درگیر کند. بالطبع ما هم که منطقه کوچکی هستیم، از طریق همین شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها در جریان قرار گرفته و نگران شدیم.
  چقدر جمعیت دارید؟
3200نفر. البته منطقه ما ییلاقی بوده و 10درجه اختلاف دما با یزد دارد. ارتفاعش هم از سطح دریا نزدیک 2هزار‌متر است. به همین دلیل منطقه‌ای کوهستانی و ییلاقی و گردشگری محسوب شده و جمعیت سیاری هم از داخل استان و اطراف دارد. به همین دلیل پنجشنبه و جمعه جمعیت زیادی در اینجا مستقر می‌شد. با توجه به اطلاعاتی که از طریق خبرگزاری‌ها و رسانه‌ها دریافت کردیم، مردم فهیم و کسانی که در شهر مسئولیت دارند، پیشقدم شدند تا اینجا را قرنطینه کنیم. با توجه به اینکه درمانگاه شهر هم هنوز کامل نشده، به این نتیجه رسیدیم که پیشگیری برای ما بهتر از درمان است. در نخستین جلسه شورای سلامت هم تصمیم‌های لازم را گرفتیم.
  از چه تاریخی کار برای شما جدی شد و آن را شروع کردید؟
اخبار می‌گویند که این ویروس حتی قبل از بهمن هم در کشور وجود داشته. ما بعد از 22بهمن و انتخابات بود که نخستین محدودیت‌های لازم را اعمال کردیم. ندوشن قطب دامداری استان یزد محسوب می‌شود، به واسطه آب و هوا و مراتعی که در اطرافش دارد. دام‌های این منطقه به واسطه تغذیه از پوشش گیاهی غنی آن، کیفیت شیر خوبی دارند. به همین دلیل شیر و ماست و پنیر ندوشن مشتری زیادی در استان یزد دارد. به همین واسطه از شهرها و روستاهای اطراف برای خرید این لبنیات به منطقه ما می‌آیند. در نتیجه در نخستین قدم، فروش ماست و شیر تازه را ممنوع کردیم. برای اینکه دامداران هم متضرر نشوند، گفتیم که از شیرشان، برای تولید پنیر استفاده کنند تا ماندگاری بیشتری داشته باشد. بدین وسیله رفت‌وآمدها برای خرید لبنیات قطع شد.
  یک سؤال، با خودتان نگفتید که حالا ما یک منطقه کوچک در این طرف دنیا هستیم و ما کجا و کرونا کجا؟
خدا را شکر نه. سازمان‌های مردم‌نهاد ندوشن و ازجمله مؤسسه اندیشه روشن، که بیشتر بزرگان و نخبگان این شهر و منطقه عضو آن هستند، به این قضیه ورود کرده و به ما مشاوره دادند. بیشتر این بزرگان و نخبگان الان ساکن تهران و خارج کشور هستند، ولی با آنها ارتباط داریم. این گروه همیشه به ما کمک و مشاوره می‌دهد. خلاصه اینکه زنگ خطر به صدا درآمد و ماست‌بندها و ماست‌فروش‌ها و... را از فروش ماست و شیر تازه منع کردیم. در دومین اقدام، فکر کنم دوازدهم اسفندماه، بوستان‌های شهر را تعطیل کردیم تا رفت‌وآمد و تجمع به حداقل برسد. با توجه به ییلاقی‌بودن منطقه، معمولا شهروندان زیادی از اطراف به منطقه می‌آیند تا از بوستان‌ها استفاده کنند. در اقدامات بعدی، به تاریخ 25اسفندماه، ورود و خروج افراد غیربومی را ممنوع کردیم. از طریق کانال‌های مختلف مجازی و شبکه‌های اجتماعی، این موارد را اطلاع‌رسانی کردیم.
  چطور تشخیص می‌دادید که بومی و غیربومی کیست؟
شهر و منطقه ما، جای کوچکی است و همه یکدیگر را می‌شناسند. شاید این کاری که کردیم را نشود در خیلی از شهرها عملی کرد. ما کارت تردد صادر کردیم تا فقط برای کارهای درمانی و خدماتی، شهروندان ما بتوانند به خارج منطقه تردد کنند. حتی اهالی ندوشن که در اطراف کار می‌کردند، کارت می‌گرفتند تا بروند و بیایند. هرچند وارد مذاکره شدیم تا درصورت امکان بتوانند مرخصی بگیرند تا این ترددها به حداقل برسد.
  چطور درحالی‌که برای بیشتر مردم ایران این قضیه جدی نشده بود، توانستید اهمیت آن را برای مردم شهر و منطقه‌تان توضیح بدهید؟
از طریق شبکه‌های اجتماعی مجازی اقدام به اطلاع‌رسانی کردیم. سی، چهل‌تا دکتر متخصص در حوزه‌های مختلف پزشکی هم داشتیم که مدام از آنها توصیه‌ و راهنمایی می‌گرفتیم و در اختیار شهروندان‌مان می‌گذاشتیم. امروزه در هر خانه‌ای، یک موبایل هوشمند ساده پیدا می‌شود. ضمن اینکه اعضای مؤسسه اندیشه روشن و دیگر سازمان‌های مردم‌نهاد هم در شهر شناخته‌شده بودند و مردم به آنها اعتماد داشتند. نتیجه همه اینها، توجیه‌شدن مردم و همراهی‌شان با مدافعان سلامت بود.
  مسئولان شهرهای اطراف مثل میبد و تفت و اردکان و...، از اینکه چقدر زود و جدی کار را شروع کرده‌اید، تعجب نکردند؟
بله، تعجب کردند. حتی در روزهای اولی که کارمان را شروع کردیم، با مقاومت‌هایی در برخی نهادها روبه‌رو بودیم. گله‌مند بودند که چرا راه‌ها را بسته‌اید و چه نیازی به قرنطینه است و.... حتی برخی نهادها و سازمان‌ها در پاسخ به اعلام نیاز و کمک ما، گفتند که نیروی لازم را در اختیار ندارند. در نتیجه ما و شورای شهر ندوشن فراخوان داده و چهل، پنجاه نفر از جوانان داوطلب شهر، پای کار آمدند تا کمک کنند. ما هم تمامی امکانات لازم را در اختیارشان گذاشتیم تا کار شروع شود. مردم هم حسابی کمک‌حال ما بودند. کمک مالی می‌کردند. حتی تقبل می‌کردند که بحث پذیرایی و شام و ناهار این نیروها را فراهم کنند. مثلا یکی می‌گفت صبحانه فلان روز با من، دیگری می‌گفت ناهار فلان روز. مردم شهر و منطقه ندوشن، مردمی زحمتکش و قانع هستند. ضمن همراهی با ما، واقعا قدردان این زحمت‌ها هم بودند. بازخوردهای خیلی خوبی داشتیم و کلی دعاگو بودند. با وجود چنین مردم قانع و فهیمی بود که همه پای کار آمدند و با کمترین تنش و مشکل، این اتفاق خوب برای ما افتاد. ازجمله دیگر کارهایی که در این منطقه و شهر انجام شد، توزیع رایگان بسته‌های آموزشی و بسته‌های بهداشتی است. یک دور در اواخر اسفندماه توزیع شده و در روزهای پیش‌رو هم بسته‌های دیگری را توزیع خواهیم کرد. این کار با همراهی عزیزانی که در اطراف کار می‌کنند و در کار تولید ماسک و محلول الکل و دستمال کاغذی و... هستند، اتفاق افتاد. یک کار جالب دیگری که در منطقه ما اتفاق افتاد، استفاده از ظرفیت خیاطان محلی بود. سال گذشته در قالب طرح آموزش شهروندی، با همکاری سازمان فنی‌حرفه‌ای، ده‌ها تن از بانوان ندوشنی آموزش خیاطی دیدند. آنها چرخ خیاطی هم خریده و داخل منازل سرگرم کار شدند. حالا از ظرفیت این عزیزان استفاده می‌کنیم تا ماسک‌های پارچه‌ای تولید کنیم؛ آن‌هم نه در کارگاه، که هر کسی در منزل خودش تولید می‌کند. کارهای معمولی مثل ضد‌عفونی‌کردن اماکن عمومی را انجام می‌دهیم؛ هرچند از همان ابتدا هم نظر مساعدی به این کارها نداشتیم و تمرکزمان روی فعالیت‌های دیگر بود.
  اولین‌بار کی متوجه شدید که عنوان تنها شهر بدون کرونای ایران را به شما داده‌اند؟
دوستانی که در خبرگزاری فارس بودند، نخستین‌بار این عنوان را انتخاب کرده و به شهر ما دادند. البته چندان موافق تیتر «تنها شهر بدون کرونای ایران» نبوده و نیستیم، ولی به‌هرحال این عنوانی بود که دوستان دادند.

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :