سیاست در جهان کرونا زده
یوشکا فیشر ـ وزیر خارجه پیشین آلمان
با شیوع ویروس کرونا در جهان، وضعیت بهگونهای است که گویی شهاب سنگی عظیمالجثه به زمین اصابت کرده است. کل دنیا به یک آشفته بازار بزرگ شبیه شده است. شیوع این ویروس، جهان را با بحرانهای متعددی روبهرو کرده است. اقتصاد بحرانزده جهان، راه خود را به خانههای مردم باز و زندگی روزمره را مختل کرده است. باید دید که آیا از پس این بحران اقتصادی، یک بحران عظیم سیاسی هم ظهور خواهد کرد یا خیر؛ بحرانی که هم میتواند مسائل داخلی کشورها را تحتتأثیر قرار دهد و هم سیاست بینالمللی را به چالش بکشد.
بههرحال، بحران کرونا زندگی مردم را به کلی دگرگون کرده است. شاید نتوان پایان این بحران و تبعات آن را پیشبینی کرد، اما میتوان درباره تغییرات عمدهای که رقم خواهد زد، برآوردهایی داشت. بحران کرونا، بحران پیچیدهای است که دامنه آن بدون شک بسیار گستردهتر از بحران مالی جهان در سال2008 خواهد بود. برخلاف آن سال، بحران کرونا اکنون جان میلیونها انسان را در سراسر جهان تهدید میکند و آثار اقتصادی آن، تنها یک بخش را هدف قرار نداده است.
در گوشه گوشه جهان، اغلب فعالیتهای اقتصادی متوقف شدهاند و همین زمینه را برای یک رکود جهانی فراهم میکند. فارغ از اینکه، ویروس کرونا جان چه تعداد انسان را خواهد گرفت، سؤال این است که سقوط اقتصادی متاثر از آن، چقدر شدید خواهد بود و تا کجا پیش خواهد رفت. میتوان حدس زد که این بحران با برخی کشورها و مناطق آسیب پذیر جهان چه خواهد کرد. نمونه آن مورد، ایران است که در یک شرایط بحران اقتصادی، باید با یک بحران تازه هم دست و پنجه نرم کند؛ موقعیتی که به اقشار آسیب پذیر در این کشور بیشترین فشار را وارد خواهد کرد.
تجربه به ما میگوید که شوکهای اینچنینی معمولا نظامهای سیاسی و روابط بینالملل را مختل خواهد کرد. بهخصوص در کشورهای غربی، دولتها احتمالا بهشدت مورد مواخذه قرار خواهند گرفت. کرونا بدون شک کشورهای جهان را هم به جان یکدیگر خواهد انداخت. البته میتوان سناریوی جایگزینی را هم متصور بود که شیوع ویروس کرونا ممکن است در نهایت باعث تقویت همبستگی جهانی شود. فراموش نکنیم که بهعنوان نمونه، زلزله و سونامی سال2004 در اقیانوس هند، پایان جنگ داخلی در استان آچه اندونزی را درپی داشت.
کشورهای متاثر از کرونا در کوتاهمدت به اقتصادهای بحرانزده تبدیل خواهند شد. دولتها برای جلوگیری از فروپاشی اقتصادی، پولهای هنگفتی را هزینه خواهند کرد. باید منتظر ماند و نتیجه را دید، اما شکی نیست که پس از بحران کرونا، رابطه میان اقتصاد و دولت درکشورها تغییرات اساسی خواهد کرد. برخلاف رویه دهههای اخیر، شاهد بازگشت دولتهای بزرگ (big governments) خواهیم بود. این روزها همه چشم بهدست دولتها دارند تا با تزریق پول به اقتصاد کشورها و حمایت از شرکتهای کوچک و بزرگ، مانع از فروپاشی اقتصادی شوند. ممکن است پس از سپری شدن دوره بحران، بار دیگر نقش دولتها کم رنگ شود، اما چگونگی این اتفاق خود جای بحث دارد. فعلا همه از «دولت بزرگ» - چه در جایگاه نهادهایی مانند کمیسیون اروپا باشد و چه دولتهای ملی- انتظار دارند؛ انتظار برای تامین تجهیزات پزشکی، خرید اقلام حفاظتی در برابر ویروس، تولید مواد ضد ویروس، تقویت ظرفیت آزمایشگاهها، افزایش تختهای بیمارستانی و غیره.
بحران کرونا اثبات کرده است که نمیتوان کل نظام بهداشتی یک کشور را خصوصی کرد. در واقع، نظام بهداشت عمومی یک خیر جمعی است که در ساختار امنیت استراتژیک کشورها، جایگاه مهمی دارد. بدون شک، بعد از این به صنعت داروسازی توجه ویژهای خواهد شد. بهخصوص، خودکفایی برای تولید داروهای حیاتی و ایجاد ظرفیت برای تولید داروهای جدید در کمترین زمان ممکن، به مسئلهای بسیار مهم در همه کشورها تبدیل خواهد شد. کشورها بعد از این، هرگز به زنجیره تامین بینالمللی در زمینه دارو متکی نخواهند بود؛ چرا که این زنجیره به راحتی در بحرانهای مشابه از هم خواهد گسست. منظور این نیست که اقتصاد بازار از بین خواهد رفت اما بدون شک دولتها بعد از بحران کرونا در برابر جامعه تجاری، جایگاه خود را طلب خواهند کرد. این موضوع بهخصوص در زمینه تامین کالاهای استراتژیک نمود خواهد داشت.
تا به اینجای کار، اتحادیه اروپا نقش ویژهای در مقابله با بحران جهانی کرونا بازی نکرده است. این مسئله خیلی جای تعجب ندارد، چرا که افراد در زمان بحران به سراغ راهحلی میروند که مطمئنتر است و این راهحل، توسل به دولتهای ملی است. با این حال، واقعیت این است که دستکم در اروپا، شاید کشورها از عهده مدیریت بحران برآیند، اما از عهده حل بحران برنخواهند آمد. در نهایت، بازار مشترک اروپایی، واحد پول مشترک و بانک مرکزی اروپا است که مکانیسم لازم برای جلوگیری از فروپاشی اقتصادی کشورهای این قاره را در اختیار خواهد گذاشت. بهنظر میرسد، بحران کرونا در نهایت باعث نزدیکی کشورهای اروپایی به هم شود.
راهکار جایگزین چیست؟ بازگشت به دورهای که هرکسی به فکر منافع خود بود؟ برای کشورهای عضو اتحادیه اروپا، چنین انتخابی قطعا بهمعنای خودکشی سیاسی و اقتصادی است. بحران کرونا نخستین بحران قرن21 است که همه بشریت را درگیر کرده است. قطعا بحرانهای دیگری هم در راه است. البته شاید بحرانهای بعدی را ویروسها رقم نزنند. این بحران افسارگسیختهای که ما را اسیر خود کرده، صحنه کوچکی از بحران تغییرات آب و هوایی است که هنوز در راه است.
تنها راه برای مدیریت تهدیدهای جهانشمول علیه بشریت، تقویت همکاری میان دولتها و افزایش چندجانبهگرایی است. بهعنوان مثال، به هر قیمتی که شده، سازمان بهداشت جهانی بهطور خاص و سازمان ملل بهطور عام، باید تقویت شوند. بحران کرونا بار دیگر به ما یادآوری میکند که همه 8میلیارد ساکن زمین در یک کشتی نشستهاند.