سایه جنگندههای آمریکا بر سر شهرهای عراق
با گذشت 2ماه از حادثه فرودگاه بغداد، تنشهای نظامی میان حشد شعبی و نیروهای آمریکایی به اوج خود رسیده است
«تجاوز علیه حاکمیت ملی»؛ ارتش عراق در بیانیه خود با این عبارت، حملات هوایی جنگندههای آمریکا در صبح روز جمعه علیه اهداف نظامی متعدد در خاک عراق را توصیف کرد. این عملیات هوایی گسترده در پاسخ به حملات راکتی روز چهارشنبه به پایگاه التاجی در شمال بغداد (یکی از پایگاههای میزبان نیروهای ائتلاف در عراق) صورت گرفت که منجر به مرگ 3نیرو (2سرباز آمریکایی و انگلیسی به همراه یک پیمانکار) و همچنین مجروحیت بیش از 10نفر شده بود. براساس بیانیه ارتش عراق، حملات هوایی آمریکا در مناطق جنوبی و مرکزی این کشور منجر به شهادت دستکم 5نیروی نظامی و مجروحیت بیش از 10نفر شده است. علاوه بر این، جنگندههای آمریکایی فرودگاه در حال تاسیس، شهر کربلا را نیز مورد هدف قرار دادهاند که مطابق اطلاعات اولیه، خسارتهای محدودی بهدنبال داشته است.
در مقابل اما روایت آمریکاییها از نتایج این حمله متفاوت است. به گفته جان کربی، سخنگوی پنتاگون که دقایقی بعد از پایان حملات جنگندههای آمریکا نشست خبری برگزار کرد، در جریان این عملیات علاوه بر ترور برخی فرماندهان میانی کتائب حزبالله عراق، تمامی زیرساختهای نظامی و مخازن تسلیحاتی در پایگاههای مورد حمله بهطور کلی نابود شده است. کربی همچنین در پایان این نشست خبری تأکید کرد: عملیات صبح جمعه در پاسخ به حملات راکتی مکرر شبهنظامیان مورد حمایت ایران به پایگاههای ائتلاف بینالمللی مبارزه با تروریسم صورت گرفته و پیام روشنی را به تمام دشمنان آمریکا ارسال کرده است.
اما ریشه تمام این تنشهای بیپایان در عراق به کجا برمیگردد؟ چرا با وجود پایان جنگ، مناطق مختلف این کشور همچنان شاهد تنشهای نظامی میان بازیگران مختلف است و ادامه این وضعیت چه نتایجی را برای امنیت و ثبات عراق بهدنبال خواهد داشت؟ شاید بتوان پاسخ بخشی از این سؤالات را در آخرین بیانیه عادل عبدالمهدی- نخستوزیر کنونی عراق- پیدا کرد؛ بیانیهای که در آن، حملات آمریکا به پایگاههای نظامی عراق قویا محکوم شده است. در این بیانیه آمده است: متأسفانه نیروهای آمریکایی با نقض آشکار میثاق امنیتی که براساس آن حق حضور در خاک عراق را دارند، مجددا به پایگاههای ارتش یا نیروهای زیرنظر ارتش در مناطق مختلفی از مرکز و جنوب عراق حمله کردهاند.
بنبست قانونی و تنشهای میدانی برای اخراج آمریکا
اشاره عبدالمهدی به پیمان امنیتی است که در سال2009 میان دولت نوری مالکی با آمریکا منعقد شده و براساس آن، آمریکا مجوز استقرار نیرو، توسعه محدود پایگاههای نظامی و انجام عملیات علیه گروههای تروریستی را در خاک این کشور کسب کرده است. این پیمان امنیتی علاوه بر آنکه به لحاظ قانونی منقضی شده و دیگر توافقی برای تمدید آن صورت نگرفته است، دیگر مطلوب عراقیها نیست، بهگونهایکه پارلمان عراق در دیماه سالجاری با اکثریت مطلق، قطعنامه الزام نخستوزیر به تهیه طرح خروج فوری نیروهای آمریکا از پایگاههای این کشور را به تصویب رساند. این قطعنامه با وجود تأیید از سوی نخستوزیر و همچنین اقدامات قانونی دولت عراق، تاکنون بینتیجه مانده است چرا که طرف آمریکایی حاضر به اجرای آن نیست. این در حالی است که بسیاری از تحلیلگران پیشبینی کرده بودند درصورت عدمموافقت آمریکا با خواست قانونی دولت و پارلمان عراق برای ترک این کشور، تنشهای امنیتی یا حتی نظامی میان طرفین تشدید خواهد شد. برای مثال عبدالباری عطوان، سردبیر روزنامه رایالیوم، بعد از تصویب قطعنامه خروج نیروهای آمریکا در پارلمان عراق با اشاره به این موضوع نوشت: به بنبست رسیدن تلاشهای قانونی حتما راه را برای فشارهای میدانی و تنشهای نظامی بر آمریکاییها هموار خواهد کرد.
حشد شعبی و مخصوصا گردانهای حزبالله عراق، ازجمله گروههایی به شمار میروند که طی ماههای اخیر بعد از شهادت سردار سلیمانی، بیشترین موضعگیریهای تند را علیه حضور آمریکاییها در عراق داشتهاند. برای مثال با وجود آنکه تا این لحظه هیچ گروهی رسما مسئولیت حملات راکتی به پایگاه التاجی در روز چهارشنبه را برعهده نگرفته، اما حزبالله عراق با صدور بیانیهای از وقوع چنین حملاتی «استقبال» کرده و هشدار داد: حضور غیرقانونی در خاک یک کشور به مثابه اشغالگری است و اشغالگران باید تبعات این تصمیم را بپذیرند. بهنظر میرسد ارتش آمریکا نیز با استناد به همین بیانیه، حزبالله عراق را مسئول حمله به پایگاه التاجی دانسته و عملیات خود علیه این گروه را انجام داده است.
اگرچه پنتاگون تلاش دارد این اقدامات نظامی غیرقانونی را در پوشش پاسخ به حملات علیه پایگاههای خود توجیه کند، اما بهنظر میرسد چنین توجیهی برای افکار عمومی عراق و مخصوصا شیعیان این کشور قانعکننده نیست، چراکه از یک سو، گروههای حشد شعبی علاوه بر نقش جدی در مبارزه با تروریسم، همچنان مشغول نبرد با نیروهای باقی مانده از داعش در مناطق صحرایی عراق هستند و از سوی دیگر، حملات آمریکاییها برخلاف ادعای این کشور محدود به پایگاههای حشد شعبی نبوده و در بسیاری موارد، مواضع ارتش عراق را نیز شامل میشود! ازجمله در حمله اخیر که دستکم 3پایگاه متعلق به ارتش در استان بابل توسط جنگندههای آمریکا مورد هدف قرار گرفته است. تمام این تنشهای نظامی اما در حالی است که اقتصاد عراق بیش از هر زمان دیگری به ثبات سیاسی و امنیت نظامی احتیاج دارد؛ اقتصادی که به فاصله محدودی بعد از پایان جنگ2003 وارد نبردی 4ساله با تروریسم داعش شد و حالا برای نخستین بار طی 2دهه گذشته بهدنبال فرصتی برای از سرگیری رشد و توسعه است! آیا این فرصت در سایه تنشهای روزافزون حشد شعبی با آمریکا و البته سقوط بیسابقه قیمت نفت (تنها منبع درآمد دولت عراق) بار دیگر از دست خواهد رفت؟ گذشت زمان پاسخ این سؤال را روشن میکند.