باید رأی داد چون...
داریوش قنبری - نماینده سابق مجلس
3ماه پس از شروع ثبتنام و بررسی صلاحیت داوطلبان انتخابات مجلس یازدهم، روز جمعه دوم اسفندماه، نامزدهای این دوره از انتخابات نیز در معرض آرای مردم قرار خواهند گرفت. جریان اصلاحات برای معرفی نامزدهای مورد نظر خود در انتخابات مجلس یازدهم بسیار بیشتر از ادوار قبلی تحت فشار قرار گرفت و ردصلاحیتها مانع از مشارکت حداکثری آنان در انتخابات شد. تصمیمگیری در چنین شرایطی برای آنان به سهولت نبوده است و مبتنی بر سنجش همه عوامل راهبرد خود را مشخص کردند.
در انتخابات روز جمعه خواه ناخواه عدهای در انتخابات پیروز خواهند شد و بهعنوان نماینده به مجلس راه مییابند. تجربه ثابت کرده که اگر مشارکت ضعیف باشد، شانس پیروزی تندروها و افراطیون در مجلس بسیار بیشتر است. نمیتوان فراموش کرد که در مجالس هفتم و هشتم شورای اسلامی که برخی نمایندگان تهران وابسته به طیف تندروی اصولگرا بودند توانستند با 110 تا 120هزار رأی وارد مجلس شوند، یعنی شاید از یک شهرستان هم کمتر رأی داشتند ولی بالاخره نماینده شدند. مردم نباید فراموش کنند آرای این افراد و قوانین مصوب آنها در مجلس منشأ اثر در کل کشور شد.
طرح چنین جملاتی بهمعنای نادیده گرفتن نارضایتی اصلاحطلبان نیست. اصلاحطلبان دلخوری دارند. آنها انتظار داشتند تا در شرایطی که کشور نیاز به مشارکت حداکثری برای پیشبرد منافع ملی و ایجاد انسجام ملی داشت، نهاد نظارتی انتخابات فضای رقابت برابر را با حضور همه جریانهای سیاسی حفظ کند. در یک رقابت آزاد و عادلانه همه جریانهای سیاسی حق حضور در انتخابات دارند، ولی متأسفانه زمینه یک مشارکت وسیع و گسترده فراهم نشد و با بحث ردصلاحیتهای گسترده نوعی فضای یأس و دلسردی بر انتخابات حاکم شد.
در عین حال اصلاحطلبان و احزابی مانند کارگزاران، خانه کارگر، حزب اسلامی کار و همبستگی که فهرست ارائه کردهاند و حتی اصلاحطلبانی که سکوت کردند، حتما باید در یک روز باقیمانده وارد عمل شوند تا حتی در حوزههای انتخابیهای که کاندیدای اصلاحطلبی وجود ندارد، مردم به چهرههای میانهرو و مستقل رأی بدهند. این بهتر از آن است که تندروها به مجلس راه یابند.
واقعیت این است که ورود تندروهای طیف راست به مجلس برای کشور مضر است. اگر بتوان مجلسی همانند مجلس دهم نیز شکل داد بسیار برای منافع ملی بهتر خواهد بود تا اینکه به شرایط قبل از این مجلس یعنی مجلس هفتم تا نهم برگردیم. جریانهای سیاسی نباید خودشان را کنار بکشند. اوج فعالیت یک جریان سیاسی در انتخابات نمود پیدا میکند و قهر با صندوقهای رأی و بیتفاوتی در قبال انتخابات نهتنها وضعیت را بهتر نمیکند بلکه وضعیت را بدتر از این هم خواهد کرد.
مردم باید بدانند که اگرچه مسائل و مشکلات باعث دلسردی آنها شده، اما درصورت عدممشارکت وضعیت از این هم بدتر خواهد شد. واقعیت این است که شرایط یک انتخابات مطلوب در کشور وجود ندارد، اما باید بین بد و بدتر انتخاب کرد و بهنظر میرسد چنین کاری بیشتر به واقعگرایی نزدیک است.
در شرایطی که نمیشود به آرمانها رسید باید براساس واقعیت موجود تصمیم گرفت؛ اگرچه این واقعیتها تلخ باشند باید آنها را پذیرفت. واقعیت تلخ این است که عدممشارکت مردم باعث ورود افراطیون و تندروهای طیف راست به مجلس میشود که این برای خود مردم ضرر بیشتری بهدنبال خواهد داشت. مردم بهتر است این موضوع را درنظر بگیرند که اگر منافع آنها تأمین نمیشود حداقل جلوی یک ضرر جدی را بگیرند و نگذارند از طرف تندروها به کشور خسارت وارد شود. این حداقل کاری است که مردم در فرصت کوتاه باقیمانده تا انتخابات میتوانند انجام دهند و نسبت به سرنوشت خودشان جدیتر شوند.