نبود جسارت و افزایش خسارت
حامد فوقانی _ روزنامه نگار
تصمیمگیری فوری در کنترل بحران، واقعیتی است که بیتوجهی به آن میتواند پیامدهای ناگواری برای جامعه داشته باشد. تجربه و نمونههای بسیاری در جهان وجود دارد که همگی نشان میدهد، تأخیر در تصمیمگیری درست و عدماطلاعرسانی دقیق چه خساراتهای هنگفتی روی دست دولتهای گوناگون گذاشته است. این نکته جدا از آمادگی و پیشگیری بهحساب میآید. بهعبارتی مدیران درگیر با ماجرا باید حین بحران، توانایی تصمیمگیری درست را داشته باشند تا از خسارات بیشتر جلوگیری کنند. باب مک نانی، یکی از استادان برجسته حوزه ارتباطات و استراتژی در مدیریت بحران –که در دانشگاه لندن تدریس میکند- گزارشهای دقیق و جزئی در این رابطه جمعآوری کرده است. گزارشهای او سرشار از مصداقهایی است که نشان میدهد مردم یکمنطقه بهخاطر تصمیمهای دیرهنگام مسئولان هنگام رخداد یک بحران، متحمل چه خسارتهایی شدهاند؛ خسارتهایی که اثراتش دههها باقی مانده و همچنان ادامه دارد. بهطور مثال، او درباره حادثه سال 2007کشتی هنگکنگی که هنگام پهلو گرفتن در یکی از بنادر کرهجنوبی دچار سانحه شد، اینطور عنوان کرده: «بوی بد ناشی از جاری شدن روغن به داخل دریا تا دوردستها از ساحل در 100کیلومتری جنوب سئول به مشام میرسید. بیش از 10500تن روغن روانه آب شد. بسیاری از مردم از سمی بودن و اثرات مضر روغن آگاهی نداشتند. در نتیجه آنها هیچگونه اقدامات احتیاطی انجام ندادند و چون لباس مناسب نپوشیده بودند، بعداً دچار بیماریهای پوستی شدند. البته مقامات مقصر بودند که اطلاعرسانی دقیقی نداشتند و مردم را نسبت به عواقب خطرناک تماس روغن سوخته پراکنده شده در هوا با پوست آگاه نکردند. آیا نباید مدیران کرهجنوبی، برای چند روز هم که شده شهر را تعطیل اعلام میکردند؟»
در تاریخ نمونههای بسیاری وجود دارد که نشان میدهد نداشتن جرأت و توانایی لازم برای تصمیمگیری قبل، حین و بعد از بحران و دست روی دست گذاشتن مسئولان، چه بلاهایی را سر جوامع آورده است. حالا درنظر بگیرید این روزها تهران، اراک، اصفهان، مشهد، تبریز و چند کلانشهر دیگر درگیر آلودگی شدید هوا شدهاند، ولی ما همچنان شاهد تصمیمات قطرهچکانی مسئولان هستیم. همین دوشنبه هفته پیش، ساعتی نمانده بود تا روز به پایان برسد و روز جدید آغاز شود که اعلام شد در کنار تعطیلی مدارس، بخش آموزشی دانشگاهها هم بهدلیل آلودگی هوا در روز 26آذر تعطیل است. به همینخاطر چه بسیار دانشجویانی که تا واحد دانشگاهی خود رفتند و با درب بسته دانشگاه مواجه شدند. این حال و روز وضعیت مدیریت بحران ماست که سبب میشود جمله کلیشهای «بحران در مدیریت بحران» دائم تکرار شود.
پیشبینی هواشناسی و پایش وضعیت آب و هوایی نشان میدهد تا اواخر هفته جاری نباید منتظر پدیده خاص جوی باشیم؛ نه سرعت باد افزایش مییابد و نه برف و بارانی در کار است. اینورژن (وارونگی دما) رخ داده و انباشت آلایندهها، نفس مردم را به تنگ خواهد آورد؛ حتی به گفته کارشناسان وضعیت آلودگی بدتر از هفته گذشته خواهد بود؛ هفتهای که در آن آمار منحصربهفردی به ثبت رسید؛ بهگونهای که طی روزهای یکشنبه، دوشنبه و سهشنبه هفته گذشته حدود 4600نفر در 3استان تهران، البرز و مرکزی بهدلیل بیماری تنفسی و قلبی به مراکز اورژانس مراجعه کردند. از آن عجیبتر نیز آمار سازمان بهشتزهرای تهران بود که رئیسش در روز 26آذر اعلام کرد: «بهطور طبیعی روزانه امورات ۱۵۰تا ۱۷۰متوفی در بهشتزهرا(س) انجام میشود اما در روز آلوده تهران تعداد متوفیان به ۱۸۰نفر رسید.» 8هزار تماس با اورژانس و بروز مشکلات قلبی برای حدود 1000نفر در روزهای ناسالم هوای تهران از دیگر آماری است که برای چند صدمین بار بر اینکه «آلودگی هوا، سلامتی شهروندان را نشانه گرفته» تأکید میکند.
طی روزهای اخیر، بسیاری از نمادهای شهری در لابهلای ذرات معلق آلاینده گم شدهاند. از برج میلاد تا برج آزادی که از فلکه دوم صادقیه هم ناپیدا بود، گرفته تا برج شیشه اراک و عمارت شهرداری تبریز. اینها در روزگاری رخ میدهد که دیگر انتظار پدیدههایی مثل گم شدن دکل نفتی را نمیکشیم. اما گویا برنامهریزی برای مدیریت بحران گم شده و خبری از آن نیست. یکبرنامهریزی دقیق میتواند در کوتاهمدت، شوک مثبتی به ساکنان شهرهای بزرگ در روزهایی باشد که شاخص آلودگی هوا، مدام کنتور میاندازد. اگر خانوادهها بدانند که وضعیت مدارس، دانشگاهها و ادارات طی چند روز آینده چگونه است، بهطور حتم آنها هم به نوبهخود در مدیریت بحران فعلی دخیل میشوند تا شاید آلایندههای کمتری در آسمان خاکستری پراکنده شود. برنامهریزی برای میانمدت و بلندمدت هم جای خود دارد. اگر امروز برای توسعه حملونقل عمومی، تولید خودروهای باکیفیت و... هزینه شود، جلوی هزینه چندبرابری در سالهای آینده را خواهد گرفت.