
قصاص
پایان پرونده قتل شوهر

زنی جوان که با پرتاب چاقو شوهرش را به قتل رسانده بود، بعد از گذشت 4سال از حادثه در محوطه زندان رجاییشهر به دار مجازات آویخته شد.
به گزارش همشهری، ماجرای این حادثه به شامگاه پنجم تیرماه سال 94 برمیگردد. آن شب مأموران کلانتری نارمک در جریان یک درگیری خونین در خیابان سبلان قرار گرفتند و راهی آنجا شدند. در بررسیها معلوم شد که جوان 26سالهای با همسرش درگیر شده و از ناحیه سینه مورد اصابت چاقو قرار گرفته بود. وی بعد از آن به سمت راه پلههای ساختمان رفته و در آنجا خونآلود نقش زمین شده بود. همزمان یکی از اهالی ساختمان با دیدن او با پلیس و اورژانس تماس گرفته و ماجرا را گزارش کرده بود. در نهایت مرد جوان توسط اورژانس به بیمارستان منتقل شده، اما با وجود تلاش پزشکان به کام مرگ رفته بود.
با این اطلاعات همسر مقتول که در آن زمان 21ساله بود به اتهام قتل دستگیر شد و درحالیکه از مرگ همسرش شوکه بود مدعی شد که قصد قتل نداشته است. وی گفت: چند سال قبل از طریق دخترخالهام با همسرم در شهرستان گنبدکاووس آشنا شدم. چند ماه بعد از آشنایی، او به من ابراز علاقه کرد و گفت که میخواهد با من ازدواج کند. سرانجام 5سال پیش زمانی که 16ساله بودم با خانوادهاش به خواستگاری من آمد و با هم عقد کردیم. یک سال اول زندگیمان را در استان گلستان گذراندیم تا اینکه شوهرم مدعی شد برای پیدا کردن کار باید به تهران برویم. من هم برای اینکه زندگیمان بهتر شود موافقت کردم و به محله سبلان آمدیم و همسرم بهعنوان تحصیلدار در یک شرکت مشغول کار شد. اوایل زندگی خوبی داشتیم تا اینکه رفتار شوهرم تغییر کرد و تماسهای مشکوکی داشت. یکبار هم که تلفنش طولانی شد، به او اعتراض کردم و با هم درگیر شدیم. متهم ادامه داد: به رفتارش مشکوک بودم و تصور میکردم با زنان دیگری هم ارتباط دارد. موضوع را به خانوادهاش گفتم و آنها از شوهرم خواستند دست از این رفتارش بردارد، اما او به نصیحتهای پدر و مادرش هم اعتنایی نکرد. زندگیمان رو به سردی میرفت که فهمیدم باردار هستم. با وجود این، رفتارهای مرموز او همچنان ادامه داشت تا اینکه در دادگاه خانواده دادخواست طلاق دادم. روزی که به دفترخانه رفته بودیم، او از من خواست تا به او فرصت بدهم. من هم بهخاطر آینده فرزندمان، به او فرصت دوباره دادم.
وی ادامه داد: مدتی گذشت تا اینکه دوباره همسرم اینترنت گوشیاش را فعال کرد و مرتب سرش توی گوشیاش بود. دوباره به او مشکوک شدم، چرا که مرتب از وایبر و واتس اپ برایش پیام میآمد و بهنظر میرسید که موضوعی را از من پنهان میکند. وی درخصوص شبی که دست به جنایت زد گفت: شب حادثه به بهانه تماس از او خواستم تا گوشی موبایلش را به من بدهد. او اما حاضر نشد برای چند دقیقه موبایلش را دراختیارم قرار دهد که همین آغاز درگیری ما شد. وقتی بحث میان ما بالا گرفت یک دفعه همسرم به سمت من حملهور شد و موهای سرم را کشید و کتکم زد. من که در آن لحظه بهشدت عصبانی بودم چاقویی از آشپزخانه برداشتم و به سمت او که در حال بیرون رفتن از خانه بود پرتاب کردم. از شانس بد من همان لحظه شوهرم به سمت من برگشت که چاقو در سینهاش فرو رفت. درحالیکه چاقو همچنان در سینهاش بود به سمت راه پلهها حرکت کرد و در آنجا نقش زمین شد. همهچیز در یک لحظه و بر اثر عصبانیت رخ داد و من واقعا پشیمانم، چون هرگز قصد کشتن شوهرم را نداشتم. من آن زمان دختری یکساله داشتم و باورم نمیشد که یک درگیری جزئی به جنایت ختم شده باشد.
زن جوان با قرار قانونی روانه زندان شد و مدتی بعد در شعبه دهم دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفت و اولیای دم که پدر و مادر مقتول بودند خواستار قصاص عروسشان شدند. با شکایت آنها قضات دادگاه کیفری، متهم را به قصاص محکوم کردند و حکم به تأیید قضات شعبه 32دیوان عالی کشور رسید. به این ترتیب پرونده به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد تا مقدمات اجرای آن فراهم شود. چند روز قبل زن جوان در محوطه زندان رجاییشهر پای چوبه دار رفت و قصاص شد. با مرگ این زن پرونده جنایت نیز مختومه شد.