محسن تولایی - اصغر صوفی _خبرنگار
در علم سیاست، منابع مختلفی برای قدرت ملی برشمرده میشود؛ قدرت نظامی و امنیتی، قدرت اقتصادی، تکنولوژی، اطلاعات، نیروی انسانی و کیفیت آن و... اما یکی از مهمترین ابعاد قدرت حکومتها در هر کشوری، مشروعیت آنهاست. قدرت بدون مشروعیت بهمعنای زور عریان است که بهکارگیریاش بسیار دشوار خواهد بود. این مشروعیت است که به قدرت شکل میدهد و استفاده از آن را موجه میسازد. یکی از منابع اصلی مشروعیت، مردم هستند. حمایت مردم از حاکمیتها و سیاستهایشان، به آنها و قدرت و تصمیماتشان مشروعیت میبخشد. این نهایتا مردم هستند که به سایر منابع قدرت مشروعیت بخشیده و اعتبار میدهند. به همین سبب، جایگاه و نقش مردم همواره در انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران مورد توجه بوده است. اینکه مردم اساسا از چه جایگاهی در تولید قدرت ملی برخوردارند؟ مکانیسمها و کانالهای حضور مردم در قدرت و مشارکت آنها در اداره کشور تا چه اندازه کارآمد هستند؟ نقش مردم بهعنوان یک منبع تولید قدرت و مشروعیت، در مقاطع و دورههای مختلف زمانی چه فراز و نشیبهایی داشته است؟ اینها سؤالاتی است که پاسخ آنها را از عباس عبدی، حسین مرعشی، مجید انصاری و ناصر ایمانی جویا شدهایم. گفتوگوی این کارشناسان و فعالان سیاسی را با همشهری در ادامه میخوانید.
عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب در پاسخ به سؤال همشهری پیرامون نقش مردم بهعنوان منبع تولید قدرت ملی در ساختار جمهوری اسلامی ایران، گفت: انقلابی که مبتنی بر مشارکت و حضور مردم بود و بنا بر آنچه گفته میشود 98درصد به قانون اساسی و اصل جمهوری اسلامی رأی دادهاند، طبیعی است که بقای این حکومت باید مبتنی بر حمایت 98درصد مردم باشد. این کاهش حمایت و مشارکت مردم برای مثال تا 90 یا 80درصد طبیعی است، اما این آشوبها و اعتراضات اخیر نمیتواند تأییدکننده حمایت و مشارکت مورد انتظار باشد. حال عدهای ممکن است بگویند که درصد کمی از مردم معترض در تخریبها حضور داشتند. من هم این را قبول دارم که تعداد افرادی که به شیوه خشونتآمیز اعتراض کردند، کمشمار بود، اما مسئله من تعداد و درصد افراد فراوانی است که سکوت کردند، اینها مهمتر است؛ سکوت مردمی که باید حامی جامعه و انقلاب و دستاوردهای آن باشند، مشخص میکند که نقش مردم بهعنوان منبع قدرت ملی تضعیف شده است.
این روزنامهنگار با اشاره به «انتخابات» بهعنوان کانالی برای نقشآفرینی مردم، افزود: انتخابات در مفهوم مدرن آن، بدون آزادی بیان و در فقدان نهادهای مدنی بیمعنی است، چون در نبودِ آزادی ما اساسا چه چیزی را میخواهیم انتخاب کنیم؟ برای مثال، ما برای خریدکردن نیاز به چشم داریم؛ اگر چشم نداشته باشیم، چگونه میتوانیم از میان دو یا چند کالا یکی را انتخاب کنیم؟ در انتخابات، «آزادی»، نقش همان «چشم» را دارد. بنابراین، از زمانی که آزادی بیان و نهادهای مدنی در ساختار حکومت از بین رفته است و یا بهدلیل ممنوعیتهایی که برای ورود افراد به ساخت قدرت ایجاد شده است، نقش مردم در اداره کشور به حداقل خود رسیده است.
عبدی با تأکید بر کاهش نقش مردم در حکومت نسبت به دهه اول انقلاب، گفت: در دوره پس از جنگ، باید به نهادهای مدنی و رسانهها فرصت داده میشد تا حضور سازمانیافته و آگاهانه مردم را حفظ کنند، اما متأسفانه مسیر متفاوتی در این زمینه طی و به کمرنگترشدن نقش مردم منجر شد.
این فعال سیاسی با اشاره به شکلگیری نوعی از شیوه تفکر در بخشی از حاکمیت گفت: پس از جنگ تصوری شکل گرفت که به مردم بهعنوان یک «مزاحم» نگاه میکرد. این گروه بر این تصور بودند که در نبودن این مزاحمان، کارها را بهخوبی پیش خواهند برد. اما توجهی به این نداشتند که در بلندمدت بدون همراهی، همدلی و مشارکت مردم، امکان ادامه کار وجود نخواهد داشت و در جایی متوقف شده و حتی مسیر معکوس را طی خواهند کرد.
عبدی با اشاره به 3 عامل مهم در نقشآفرینی مردم در حاکمیت، تصریح کرد: عامل اول «داوری» است، که هر چه بیطرفتر و مستقلتر باشد، مردم احساس آرامش بیشتری خواهند کرد. در این صورت مسیر نیروهایی که میخواهند حقوق مردم را سلب کنند، مسدود خواهد شد. عامل دوم، آزادی رسانه است. بدون آزادی رسانه، مشارکت معنای دقیقی ندارد. با وجود رسانه آزاد، حرف و سخن و مطالبات مردم به مرور زمان مطرح شده و مانع از انباشت مطالبات آنها خواهد شد. انباشت مطالبات و سرکوب خواستهها، به شکلگیری شیوههای غیرمدنی برای طرح مطالبات منجر خواهد شد. عامل سوم، محدودیت ورود نیروها به کل ساختار حکومتی است؛ این محدودیتها از فیلترینگ شورای نگهبان شروع میشود و نهایتا به گزینشها در حوزههای مختلف ختم میشود.
نظام انتخاباتی، مسیر تکاملی خود را طی نکرد
مجید انصاری از چهرههای اصلاحطلب و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتوگو با همشهری درباره نقش و جایگاه مردم در ساختار جمهوری اسلامی، گفت: در جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی، نقش اول و بیبدیل در تولید قدرت از آنِ مردم بوده است و عوامل دیگر تولید قدرت در ایجاد انقلاب اساسا یا نقشی نداشتند و یا نقش آنها بسیار کمرنگ بود. مولفه اصلی، قدرت متمرکز مردم بود که توسط امام(ره) کشف شد. امام به مردم ایمان داشتند و به همین دلیل به آنها تکیه کردند. در اینجا مقصود از مردم، طبقه خاصی از مردم نبود؛ بلکه به مفهوم توده مردم بود. قدرت همین مردم توانست انقلاب را به پیروزی برساند.
انصاری با اشاره به تجربه دوره پس از پیروزی انقلاب، افزود: پس از پیروزی انقلاب نیز در تمامی عرصهها اعم از تثبیت نظام، تصویب اصل نظام و قانون اساسی و استقرار نظام سیاسی، در دوره جنگ و دفاعمقدس، سایر عوامل قدرت تحتالشعاع قدرت مردم بودند، اما بهتدریج و بهویژه بعد از پایان جنگ که نظام و ساختارهای آن شکل گرفت، سایر مولفههای قدرت نیز اهمیت پیدا کردند؛ مانند قدرت نظامی که با توجه به تجربه جنگ و با رویکرد دفاعی مورد توجه قرار گرفت. مولفه قدرت اقتصادی نیز به مرور زمان اهمیت پیدا کرد، اما متأسفانه این مقوله از قدرت هم به لحاظ حجم و به لحاظ کیفیت آن دچار ضعفهای جدی بوده است. با وجود اینها، قدرت اصلی نظام و انقلاب به قدرت مردم است و هیچ مولفهای نمیتواند جایگزین آن باشد. به اعتقاد من، اگر قدرت و حمایت مردم نباشد، سایر مولفههای قدرت متزلزل و ناپایدار بوده و قابل اتکا نیستند.
انصاری با اشاره به موانع موجود در مسیر ایفای نقش مردم، گفت: برای مثال، نظام انتخاباتی کشور مسیر تکاملی خود را طی نکرد بلکه در برخی دورهها مسیر معکوسی را پیمود. در برخی قوانین انتخاباتی، با نهایت تأسف هر چه که از اول انقلاب فاصله گرفتیم، محدودیتهای بیشتری برای نقشآفرینی مردم، نهادهای مدنی، احزاب و گروهها اعمال شده است. این بهمعنای مسدودشدن کامل نقشآفرینی مردم نیست، اما اگر همهپرسی اول انقلاب درباره اصل نظام، قانون اساسی، انتخابات دور اول ریاستجمهوری و مجلس را درنظر بگیریم، در طول سالهای پس از آن، موانع بیشتری در مسیر نقشآفرینی و قدرت نرم مردم ایجاد شده است.
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به شکلگیری یک تفکر انحرافی افزود: یک تفکری بر این باور بود که با تقویت قدرت اطلاعاتی و امنیتی و نظامی میتوانند کاهش حضور مردم را جبران کنند؛ تصور و تفکری که کاملا اشتباه بوده و هیچ جای دنیا پاسخگو نبوده است. در مورد جمهوری اسلامی ایران نیز که اساس آن مردمسالاری بوده است، این الگو قطعا پاسخگو نخواهد بود. تکیهگاه اساسی جمهوری اسلامی چه به لحاظ حقوقی و قانون اساسی آن و چه به لحاظ تجربه تاریخی آن و چه از جهت مبانی ایدئولوژیکی انقلاب، مردم هستند.
انصاری با بیان اینکه نمیتوان نقش و اهمیت قدرت امنیتی و نظامی را انکار کرد، گفت: یک کشور فقیر با اقتصاد ناپایدار، قدرت مردم را نیز تضعیف خواهد کرد؛ مشکلات معیشتی، اقتصاد وابسته و تکمحصولی به تضعیف قدرت مردم منجر خواهد شد. سایر مولفههای قدرت، نقش مکمل را در تولید قدرت ملی بازی میکنند. قدرت اصلی، قدرتی است که حکومت از مردم میگیرد. بنابراین سایر مولفههای قدرت باید در خدمت قدرتآفرینی مردم مورد توجه قرار بگیرند؛ برای این مقصود، مردم باید به لحاظ اقتصادی توانمند و خودکفا بشوند.
مردم، محرم راز هستند
ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا مردم را بزرگترین مؤلفه قدرت ملی کشور دانست و گفت: بزرگترین مؤلفه امنیت ملی هر کشوری مردم آن کشور هستند. این مربوط به ایران نیست. هر جامعهای اگر دستگاههای امنیتی بسیار قدرتمندی هم داشته باشد، وقتی همراهی مردم را از دست بدهد از ادامه حیاتش باز خواهد ماند. مردم نقش اصلی و محوری در قدرت ملی دارند. اگر مردم به این اقناع قلبی رسیده باشند که امنیت چقدر برای زندگیشان اهمیت دارد، امنیت خودشان را حفظ خواهند کرد تا بتوانند از کوره راههای پیشرو مانند وضعیت فعلی کشور عبور کنند. ایمانی تصریح کرد: یکی از دلایل مؤثر در بهوجودآمدن حوادث اخیر مسئله عدمجلب رضایت مردم بود، یعنی به اعتقاد بنده مسئله طرح سهمیهبندی و قیمتگذاری بنزین فرع بر این موضوع بود که جلب رضایت و اقناع روحی مردم به اندازه کافی صورت نگرفت و شاید بخش عمده عکسالعمل مردم مربوط به همین نکته بود که اگر مردم احساس کنند و به این باور برسند که نظر و جلب رضایت آنها و اقناع مردم برای مسئولان ردههای مختلف کشور یک ضرورت حتمی است، در این صورت بزرگوارانه همکاری میکنند. این تحلیلگر سیاسی عامل مهم حوادث اخیر را احساس تحقیر مردم برشمرد و یادآور شد: عکسالعمل مردم ناشی از احساس تحقیر آنان بود. اگر مسئولان و مردم یعنی حاکمیت و مردم در یک تعامل روحی کاملا نزدیک با یکدیگر باشند، بسیاری از سختیها قابل تحمل است.
ایمانی افزود: مسائل فشارهای مالی در طرح حمایت معیشتی که بر مردم وارد میشد فرع بود؛ اصل این بود که مردم دوست داشتند و اینطور انتظار داشتند که وقتی ما داریم سختیهایی را برای کشورمان تحمل میکنیم ایکاش ما را بیش از این محرم میدانستند و با ما صحبت میکردند. صحبت مردم این بود که اگر با ایشان صحبت میشد همکاری میکردند. تاریخ 40سال قبل نیز نشان داد هر وقت لازم بوده مردم همکاری کردهاند؛ به شرط آنکه صادقانه با آنان صحبت شود.
ضرر حوادث اخیر متوجه سیاست خارجی شد
سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی اتفاقات هفتههای اخیر کشور را موجب تضعیف امنیت ملی و به تبع آن قدرت ملی دانست و به همشهری گفت: یکی از خسارتهای حوادث هفته آخر آبانماه کشور تضعیف پشتوانه نظام در عرصه بینالمللی بود. این اتفاقات بهانه بهدست مخالفان نظام داد و منافع ایران در عرصه بینالمللی را با تهدید مواجه خواهد ساخت. حسین مرعشی تصریح کرد: بر اثر اعتراضات آبانماه و نحوه برخوردهای صورت گرفته در کنترل خشم معترضان، پشتوانه دولت در قبال رقبای منطقهای یا طرفهای مذاکره اروپاییاش ضعیف شد. این حوادث ضرر خیلی زیادی متوجه سیاست خارجی ما کرد.
عضو ستاد مرکزی انتخابات شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان با یادآوری حوادث 2سال گذشته کشور در اعتراض به گرانیها و التهاب ارزی تصریح کرد: ما هر چه از حوادث دیماه96 دور میشدیم، مرحله به مرحله شرایط بینالمللیمان داشت بهتر میشد ولی حوادث ناشی از تصمیم غلط بنزین، پشتوانه دولت را در عرصه بینالمللی تضعیف کرد. او راهکار ترمیم آسیبهای وارد شده به اعتماد و رضایت مردم را در بازنگری مصوبه طرح حمایت معیشتی دولت دانست و تأکید کرد: من فکر میکنم راهحل این است که مقامات عالیرتبه نظام اجازه بدهند که مجلس ورود کند و تصمیماتی بگیرد که هم مردم راضی شوند و هم آبروی مجلس بازسازی شود. از مجلس مهمتر دولت است، چون در آستانه انتخابات، مجلس ضعیف شده است. مرعشی همچنین درباره اینکه آیا تشکیل یک هیأت برای شناسایی و معرفی مقصران اتفاقات هفته پایانی دیماه با توجه به تعداد بالای کشتهشدگان حوادث اخیر تقویت قدرت ملی را موجب نخواهد شد، گفت: انجام اقدامات بعدی و شناسایی خاطیان بهطور حتم در این قضیه باعث کاهش آلام مردم خواهد شد، ولی اصل بر این است که این تصمیم بسیار نامناسبی که گرفته شده باید اصلاح شود.
هر جامعهای حتی با دستگاههای امنیتی بسیار قدرتمند وقتی همراهی مردم را از دست بدهد از ادامه حیاتش باز خواهد ماند. مردم نقش محوری در قدرت ملی دارند
تکیهگاه اساسی جمهوری اسلامی چه به لحاظ حقوقی و قانون اساسی آن و چه به لحاظ تجربه تاریخی آن و چه از جهت مبانی ایدئولوژیکی انقلاب، مردم هستند
برخی نهادها توجهی به این نداشتند که در بلندمدت بدون همراهی، همدلی و مشارکت مردم، امکان ادامه کار وجود نخواهد داشت و در جایی متوقف میشوند
هر چه از حوادث دیماه96 دور میشدیم، شرایط بینالمللیمان داشت بهتر میشد ولی حوادث اخیر و برخورد اشتباه با مردم پشتوانه دولت را در عرصه بینالمللی تضعیف کرد
قدرت مردم
همشهری در گفتوگو با فعالان سیاسی به بررسی نقش مردم در تولید قدرتملی و تبعات نادیده گرفتن این نقش پرداخت
در همینه زمینه :