• یکشنبه 29 مهر 1403
  • الأحَد 16 ربیع الثانی 1446
  • 2024 Oct 20
چهار شنبه 13 آذر 1398
کد مطلب : 89464
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/J6ZYl
+
-

اصغر نعیمی از اهمیت گیشه و سینمای تجاری می‌گوید

فیلمساز‌ تجاری؛ «ناسزا» یا تمجید

فیلمساز‌ تجاری؛ «ناسزا» یا تمجید


نگار حسینخانی_روزنامه نگار

اصغر نعیمی، نویسنده و کارگردان آثاری چون «آپاچی»، «هایلایت»، «سایه‌های موازی»، «آس و پاس»، «مستانه» و «زندگی‌خصوصی» است. با او درباره سینمای تجاری و استقبال تماشاگران از این دست فیلم‌ها صحبت کرده‌ایم. نعیمی معتقد است فعالیت در سینمای تجاری با درنظر گرفتن حد متوسط کیفی فیلم‌ها همواره باعث موفقیت فیلمسازان بوده است. او همچنین می‌گوید که سینمای تجاری در جهان بر پایه چهره می‌گردد نه کیفیت کار او. نعیمی درباره فروش فیلم‌های تجاری و سهم سینماداران و پخش‌کنندگان تعیین مناسبات گیشه با ما صحبت کرده است.

  چه نوع فیلم‌هایی و چگونه در سینمای ایران پرفروش می‌شوند؟
تجربه شخصی‌ام درباره مخاطبان سینمای ایران این است که به دو گونه فیلم اقبال نشان می‌دهد؛ گونه نخست شامل فیلم‌هایی می‌شود که به شکل دراماتیکی واقعیت جامعه ایرانی را نمایش می‌دهد و آیینه‌ای از حقایق زندگی مخاطبان ایرانی است و بخش‌های مغفول زندگی او را که تا آن زمان چندان پرداخت نشده به تصویر می‌کشد. در مقابل این دسته مخاطبان، مخاطبانی هستند که به سینمای رویاپرداز توجه ویژه دارند. در سینمای ایران 2 جریان سینمای اجتماعی و رویاپردازِ داستان‌گو همواره مورد توجه بوده است.

  سهم بازیگران در موفقیت فیلم‌ها تا چه اندازه است؟
حضور بازیگران ستاره در موفقیت یک فیلم اجتناب‌ناپذیر است و این امر منحصر به سینمای ایران نیست. در هالیوود و بالیوود هم از بازیگران ستاره در سینمای تجاری استفاده می‌شود. اساسا سینمایی که برای جذب مخاطب عام برنامه‌ریزی کرده و گستردگی را در دایره مخاطبانش درنظر می‌گیرد، از عوامل مختلفی برای ایجاد جذابیت بهره‌‌مند می‌شود که یکی از مهم‌ترین عوامل به‌کارگیری بازیگران ستاره و محبوب است. در ایران با توجه به محدودیت فیلمسازان در انتخاب بعضی سوژه‌ها اهمیت بازیگر چهره در فیلم به نسبت دیگر کشورها بیشتر خواهد بود. در مداخله، نظارت و سانسور در کار فیلمساز توجه به بازیگر چهره و تکیه بر حضور آنها، ضریب اطمینان در موفقیت فیلم را افزایش می‌دهد.

  آیا سینماداران و پخش‌کنندگان در تعیین مناسبات گیشه نقش مؤثری ایفا می‌کنند؟
قطعا پس از گذر از مراحل تولید، خصوصا با توجه به شرایط سینمای امروز ما، حتی مهم‌تر از مرحله تولید، نحوه اکران و پخش فیلم‌ها و نوع حمایت از آن خواهد بود. مسلما توجه خاص پخش‌کننده و اختصاص سالن‌های متعدد به یک فیلم موفقیت آن را مضاعف کرده و به این موفقیت تداوم می‌بخشد. البته این اتفاق درباره فیلمی که از پایه، اثری ضعیف باشد، رخ نمی‌دهد. در واقع فیلمی که در اکران مورد استقبال تماشاگر قرار نمی‌گیرد، پخش‌کننده نیز نمی‌تواند چندان نقشی در موفقیت آن در بازار داشته باشد. اما فیلم‌هایی که موفقیت لازم را در اکران به‌دست آورده‌اند با حمایت‌های پخش و اختصاص سالن و سانس بیشتر می‌توانند این سیر موفقیت‌آمیز را کامل کنند.

  اینکه گفته می‌شود سینماداران با عنایت ویژه به فیلمی گاهی حق دیگر فیلم‌ها را در سانس‌بندی زیر پا می‌گذارند، درست است؟
مسلم است که حق بسیاری از فیلم‌ها ضایع می‌شود. اما درنظر بگیرید که فیلم‌هایی که درجه کیفی پایینی دارند، از دور خارج می‌شوند. فیلم‌هایی با درجه کیفی بالاتر هم با حمایت سینمادار و پخش‌کننده هر روز موفق‌تر خواهند شد. در این بین فیلم‌هایی آسیب خواهند دید که از نظر سینمای تجاری فیلم‌های متوسطی هستند که دورخیز چندانی برای موفقیت در گیشه نکرده‌اند و اغلب فیلم‌های سینمای ایران در این دسته قرار می‌گیرند. این دسته فیلم‌ها ترجیح داده‌اند که همه‌‌چیز را فدای گیشه نکنند و با چنین ساختاری در اکران حذف می‌شوند. به همین دلیل همه حمایت‌ها نصیب 2 دسته فیلم خواهد شد؛ فیلم‌های ارگانی و فیلم‌های تجاری با استانداردهای بالا. سینمای مستقل، اجتماعی و آن دسته که چندان برنامه‌ای برای گیشه نداشته در این میان از بین می‌رود.

  در هر دوره‌ای ژانری مورد توجه عموم قرار می‌گیرد؛ مثل ژانر کمدی در این سال‌ها. چیزی با عنوان ژانر محبوب در سینمای تجاری وجود دارد؟ 
تماشاگر ایرانی بین دو ژانر ملودرام اجتماعی و کمدیِ فانتزی در رفت و برگشت بوده است. معمولا چندسالی ملودرام اجتماعی در صدر جدول فروش قرار می‌گیرد و چند سال بعد کمدی فانتزی. هرچند این اعتقاد میان تهیه‌کننده‌ها و پخش‌کننده‌ها وجود دارد که کمدی با کیفیت همیشه مخاطب خواهد داشت. در سال‌های اخیر این امر ثابت شده است که ساخت فیلم کمدی ریسک کمتری دارد.

  منتقدان از سال‌های پیش نیز سینمای تجاری را به‌عنوان ناسزا در سینما درنظر می‌گرفتند. چرا منتقدان با سینمای تجاری میانه‌ای ندارند؟
پاسخ به این سؤال فرصت بسیاری می‌طلبد و نیاز به باز کردن مباحث و تحلیل و تعریف آن دارد. اما اگر قرار باشد پاسخی خلاصه برای سؤال‌تان درنظر بگیرم باید بگویم که نوشتن درباره سینمای تجاری، نیازمند آن است که منتقد مجهز به دانش گسترده‌ و کاملی باشد که متأسفانه بسیاری از منتقدان ما فاقد آن هستند.

  در این سال‌ها درصد قابل ملاحظه‌ای از فیلم‌های موسوم به تجاری با نزدیک شدن به خطوط قرمز یا گذر از آن سعی کرده‌اند فروش خود را در گیشه افزایش دهند، آیا با چنین تحلیلی موافقید؟
دلیل اصلی فرار مخاطب از سینما و اینکه سینمای ایران به آن حد غایی در موفقیت و ارتباط با تماشاگر خود دست نیافته است، مداخله و اعمال سلیقه دولت و مدیران فرهنگی سینماست. آنچه به‌عنوان خط قرمز تعیین شده، حداقل حقوقی است که یک فیلمساز برای جذابیت اثرش با چنگ و دندان به‌دست می‌آورد. ما چیزی به‌عنوان خط قرمز نداریم. مسئله این است که در دایره محدودی که هر روز محدود و محدودتر می‌شود کار می‌کنیم و اگر قرار باشد سینمای ملی ما به رابطه درست، شفاف و بالنده‌ای با مخاطب برسد، ترسیم چنین خطوطی بی‌معناست. نخستین قدم برای ایجاد چنین ارتباطی با مخاطب این است که اعمال سلیقه و نظارت‌های غیرضروری حذف شود، اجازه دهند زندگی ایرانی واقعی در فیلم‌ها به تصویر کشیده شود و برخورد سلیقه‌ای با آن نداشته باشند. باید به فیلمسازان و رابطه آنها با جامعه و مخاطب اعتماد کرد.

این خبر را به اشتراک بگذارید