خاطرات یک عمر حادثهنویسی
محمد بلوری ـ نویسنده و روزنامهنگار پیشکسوت
بهتازگی کتابی را راهی بازار کتاب کردهام که به خاطرات 60سال فعالیت در عرصه مطبوعات اختصاص دارد. بیآنکه بخواهم در این نوشته به تبلیغ و معرفی آن بپردازم، لازم میدانم نکته بسیار مهمی را در این زمینه عنوان کنم. در طول این 6دهه، تهران تغییرات بسیار وسیعی را تجربه کرده است. بخشی از این تغییرات مربوط به وسعت و جمعیت این کلانشهر است.
تهران در طول دهههای اخیر از 4جهت گسترده شده است و در روند این گسترش، بارها نقاطی بهنام حاشیه شهر بهوجود آمده و سپس به محلههای شهری پیوستهاند. حاشیه شهرها مانند همهجای دنیا محل مناسبی برای ایجاد و رشد آسیبهای اجتماعی بوده و هست. به این ترتیب بخشی از جمعیت بیش و پیش از دیگران در معرض این آسیبها بودهاند.
از سوی دیگر درپی ضعف تصمیمات، غیرکارشناسانه بودن سیاستها و سوءمدیریت در زمینه کشاورزی در چند دوره جمعیت بزرگی از دهقانان و برزگران برای کسب درآمد و ادامه زندگی راهی تهران شدهاند. کسانی که با مهاجرت به تهران شهرنشین میشدند و در سالهای نخست سکونت در این شهر، همچنان ذهنیت و روحیه روستایی خود را حفظ میکردند و به این ترتیب طعمه خوبی برای کلاهبرداران، مأموران تقلبی و بدلاندازان به حساب میآمدند.
به این ترتیب روشن میشود که اطلاعرسانی تا چه اندازه در این سالها ضرورت داشته است و عنصر «آگاهی» چه نقش مهم و موثری در پیشگیری از جرائم ایفا کرده است. با درک چنین ضرورتی و با اطلاع از چنین نیازی بود که من و همکارانم پیوسته در همه این سالها با تلاشی مستمر و دامنهدار کوشیدهایم با تنوعبخشی به موضوعات از طریق حضور در همه نقاط کسب خبر، مردم را در جریان همه موضوعاتی که اطلاع از آنها جامعه را دربرابر بزهکاریها و قانونشکنیها مقاوم و توانمند میکرد، قرار دهیم. به این ترتیب شگردهای شیادان در کوتاهمدت شناخته و بیاثر میشد. همچنین با انعکاس فوری اخبار جرمها از هر نوعی، حساسیت جامعه پیگیریهای بیشتر و سریعتر را درپی داشت. به هر روی همچنان به نقش مؤثر مطبوعات در اطلاعرسانی معتقدم و بر رسالت آن در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و سلامت جامعه تاکید دارم و بر عقیدهام درباره حمایت از خبرنگاران برای ارتقا و توسعه فرهنگی و اجتماعی پای میفشارم. امیدوارم با انعکاس خاطرات سایر همکاران این مسیر پیگرفته شود و نقش خبررسانی بر ایمنی و امنیت جامعه مشخصتر شود.