مسیر یکطرفه رسانهها
بهروز بهزادی ـ روزنامهنگار پیشکسوت
اگر به تعریف رسانهها و کارکردهای آنها رجوع کنیم، چیزی که بیش از همه بهنظر میرسد این خواهد بود که رسانهها در جامعه ما بخشی از این کارکردها را ندارند یا از دست دادهاند. انگار یک قرار ضمنی گذاشته شده است که مردم فقط خواننده یا شنونده باشند. غفلت از اینکه مردم نقش اصلی را دارند و باید نگاه، نظر، خواستهها و زندگی آنها در رسانهها دیده شود و انعکاس یابد، موجب شده است فعالیت رسانهها تکبعدی و یکسویه بهنظر برسد. در کدامیک از روزنامهها و جراید گزارشی میدانی براساس آنچه واقعا در جامعه رخ میدهد و جریان دارد سراغ دارید؟ مردم کوچه و بازار، افراد مختلف جامعه و قشرهای گوناگون در کجای این رسانهها حضور دارند؟ بخش عمده و تقریبا کامل رسانهها سرگرم انعکاس گفتههای وزیر، مدیرکل، نماینده مجلس و... هستند. وقتی مردم از رسانه حذف میشوند یا در آن بسیار کم حضور دارند، علاقه و انگیزهای هم برای مخاطب بودن نخواهند داشت و این از تیراژ کم روزنامهها و کاهش مخاطبان رسانههای داخلی کاملا مشهود است. از طرفی اعمال محدودیت در انتشار اخبار موجب شده است تا اهالی مطبوعات بهنوعی خودسانسوری عادت کنند. با اینکه در دولت فعلی آزادی رسانهها تا حد زیادی برقرار است، اما باز هم نوعی اکراه و دوریگزینی در انتشار بسیاری از اخبار مشاهده میشود. به هر روی اگر واقعا خواهان ارتقای وضعیت رسانهها هستیم راهی جز دادن فضای بیشتر به مردم نداریم. واقعا انعکاس گفتههای یک مدیر یا نماینده و گفتوگوهای چندین و چندباره در مطبوعات و رسانههای تصویری چه جذابیتی برای مخاطبان دارد؟ مخاطب، زمانی احساس رضایت واقعی میکند که در رسانه دلخواهش حرف دل خودش و مردمی را که با آنها زندگی میکند، ببیند، بشنود یا بخواند.