راجر کورمن، کاشف استعدادهای نسلی از کارگردانان و بازیگران خوشقریحه آمریکایی و بهعبارتی پدر معنوی آنهاست؛ او با شیوه تولید سریع و کمخرجی که برای ساخت فیلمهایش داشت، این امکان را به افراد زیادی میداد که شانس خود را در سینما محک بزنند و اگر استعدادی از خودشان بروز میدادند، میتوانستند با حمایت کورمن راهشان را در سینمای آمریکا پیدا کنند. آنچه در ادامه آمده نظرات بعضی از این کارگردانان و بازیگران درباره سبک کار راجر کورمن در کتاب «راجر کورمن؛ مظهر فیلمسازی مستقل در هالیوود» است.
فرانسیس فورد کاپولا (کارگردان)
همه میدانستیم که هر وقت راجر برای ساختن فیلمی به اروپا، هاوایی یا پورتوریکو میرفت، فیلم دومی هم با سرمایه خودش میساخت. از من پرسید آیا صدابردار خوبی میشناسم که به اروپا بیاید. گفتم: «خدایا! آره، خودم صدابرداری میکنم». بلافاصله ضبطصوت ناگرا را از قفسه دفتر بیرون آوردم و به خانه رفتم تا طرز کارش را مطالعه کنم.
مارتین اسکورسیزی (کارگردان)
در دانشگاه نیویورک باید هر روز صبح شمعی برای اینگمار برگمان روشن میکردید. در سراسر دانشگاه معابد کوچکی برای پرستش برگمان وجود داشت. من فیلمهای برگمان را فوقالعاده دوست دارم اما این فیلمهای کورمن بود که در آن عشرتکدههای عجیبِ سراسر نیویورک به ما آموزش میداد... . یکبار به من گفت: «مارتین! چیزی که مهمه اینه که حلقه اولت خیلی خوب باشه چون مردم میخوان بدونن جریان چیه. بعدش هم حلقه آخرت باید خیلی خوب باشه. چون مردم میخوان بدونن همه این ماجراها به کجا ختم میشه. چیزای دیگه واقعا اهمیت نداره». این احتمالا بهترین نظری است که تا امروز درباره سینما شنیدهام.
پیتر باگدانوویچ (کارگردان و منتقد سینما)
یک بار راجر [که تهیهکننده فیلمام بود] سر صحنه آمد و گفت: «میدونی هیچکاک چه جوری فیلم میسازه، مگه نه؟ همه نماها رو از قبل میدونه، همه چی رو مینویسه، کاملا آمادهس. میدونی هاوکس چه جوری فیلم میسازه. مگه نه؟ هیچ چی نمینویسه، برنامهریزی نمیکنه، روی صحنه بازنویسی میکنه».
ـ درسته.
ـ خب، برای این فیلم ازت میخوام هیچکاک باشی.
جاناتان دمی (کارگردان)
از حق نگذریم راجر قطعا بزرگترین فیلمساز مستقلی است که صنعت فیلمسازی آمریکا تاکنون بهخود دیده و احتمالا بعدها هم این جایگاه را حفظ خواهد کرد. او پشت انبوه بیپایانی از سیل تولیدات حضور داشته که از تخیل سطح بالای افراد تازهوارد در زمینههای مختلف نشأت گرفتهاند. راجر به این مجموعه عظیم آثار تشخص میبخشد. او یک فیلمساز همهفنحریف است.
جو دانته (کارگردان)
راجر با آن پوسترهای چپگرایانهای که تمام دیوارهای دفترش را پوشانده بود و درحالیکه داشت پولهایش را میشمرد، برای ما در حکم یک سنتشکن بود و همان رابطه کلاسیک میان پدر و پسر یا سرپرست اردو و افراد شرکتکننده یا معلم و شاگرد بینمان وجود داشت. از یک سو باید رضایتش را جلب میکردیم و از سوی دیگر شخصیتی حیرتانگیز بود که باید علیهاش میشوریدیم.
بروس دِرن (بازیگر)
اولین بار راجر را روز اولِ فیلمبرداری «فرشتههای وحشی» در جامهداری دیدم. او برای استخدام من به کارگزارم تلفن کرده بود و بعدها از بازیام در نمایش 1958 برادوی تعریف کرد. من در آن نمایش فقط 6 جمله گفتم و حدود 50ثانیه روی صحنه بودم. اما بازیگر نقش اول شخصی بود به نام بیل اسمیترز که بازی فوقالعادهای داشت. همیشه فکر کردهام نام من و بیل در این 8سال بهنحوی در ذهن راجر جابهجا شده و هیچ وقت این موضوع را به او نگفتم. به این ترتیب، موقع کار با راجر همیشه فکر میکردم جای بیل اسمیترز را گرفتهام.
کورمن به روایت غولها
در همینه زمینه :