همنشینی علم و نقاشی
گفتوگوی همشهری با هنرمند البرزنشین که تا کنون 12 کتاب در زمینه رشته نقاشی نوشته است
علی فلاحی گلباغی | البرز- خبرنگار
«رضا بخشی» متولد 8 شهریور ۱۳۲۶ تهران، هنرمندی خودساخته و البرزنشین است که فقط از بعد زیبایی به هنر و نقاشی نگاه نمیکند و فراتر از بحث زیباییشناختی در رشته نقاشی پا نهاده و بهواقع در طریق هنر که همان تعالی است گام گذاشته است و هنر و علم را با هم پیوند داده است. گفتوگوی همشهری البرز را با این هنرمند میخوانید.
از آشنایی خود با رشته نقاشی بگویید.
در زمان قدیم در فروشگاهها و مغازهها از پاکت خرید استفاده میشد. من همه کاغذها را جمع میکردم و روی آنها نقاشی میکشیدم. من چند روز دیرتر از بچههای دیگر به مدرسه رفتم و اولین روز مدرسه در کلاس اول برای من با دیکته آغاز شد. معلم هم بدون در نظر گرفتن اینکه من درسی نگرفتهام شروع کرد به دیکته گفتن. گفت «آی باکلاه»، من یک مرد کشیدم که کلاه دارد. کلمه بعدی «نون» من یک نان سنگک بزرگ کشیدم. معلم هنگام تصحیح دیکته من نگاهی از سر تعجب کرد و فکر کرد که به او توهین کردهام. با عصبانیت داد زد که «این چیه کشیدی؟ من هم گفتم هرچی شما گفتین من کشیدم». معلم ناراحت به دفتر ناظم مدرسه رفت و من را هم همراه خود برد و با عصبانیت گفت که من به او توهین کردم. ناظم که چهره ترسان من را دید گفت پسرم آرام باش و با آرامش توضیح بده که چه شده است. من هم همینطور که اشک از چشمانم سرازیر میشد به آقای ناظم توضیح میدادم. بعد از صحبتهای من ناظم یک جمله گفت که هنوز در ذهنم به یادگار مانده است که «دنیا این کار تو را میفهمد و ما هنوز نه». به من گفت که میتوانی طوطی نقاشی کنی من هم تایید کردم و یک طوطی بسیار زیبا کشیدم. بعد از آن ماجرا بود که مرا به کلاس دوم برد و به عنوان معلم نقاشی معرفی کرد.
چند سال است که در کرج فعالیت هنری دارید؟
سال ۵۸ ساکن کرج شدم و به تدریس رشته نقاشی پرداختم و شاگردان زیادی را تربیت کردم. در این مدت ۱۲ کتاب نتیجه تحقیقات و تجربیاتم را به نگارش درآوردم. بعضی از عناوین کتابها به نام علوم آفرینش، علوم حروف و اعداد آفرینش، اعداد، اسرار قرآن کریم و... است.
از نقاشی برایمان صحبت کنید.
نقاشی قانون است و هیچ ادلهای برای اثبات یا رد این مبانی، جز خودش وجود ندارد. خط، زاویه، شکل، حجم، بافت، رنگ و نور در تمام ذرات وجود دارد. در ۱۹سالگی، نقاشی «ایوان مخوف ایلیارپین» و کارهای «طبیعت ششکین» را کار کردم. زمانی که آموزشگاه داشتم 23 ساله بودم. در حین تدریس به اصول درسی و تکتک قوانین هنر، وسواس به خرج میدادم و سعی میکردم در عین تعلیم دادن، تعلیم هم ببینیم.
در مورد آثارتان در موزه شهدا بگویید.
از جمله آثاری که در سالهای ۶۰-۶۲ انجام شد، عبارت بسم الله الرحمن الرحیم، سوره الصف، انا لله و انا الیه راجعون بود. جرقه شروع این آثار توسط یکی از شاگردانم به نام شهید احمد اسماعیلی زده شد؛ بدین ترتیب که یک روز با عصبانیتی ناشی از انقلاب درونیاش در مورد کارها و اهدافم گفت که «استاد، دیگر مجال و فرصتی برای صحبت کردن نیست، حقیقت وجودتان را در قالب کار ارائه بدهید. همان روز، طرح پرده «ایثار» را ریختم که بعدها توسط موزه شهدا خریداری شد.
انتظارتان از مسئولان هنری شهر چیست؟
انتظار خاصی ندارم. در این چند سال صادقانه بگویم که حرکتی از مسئولان برای من و برای هنرمندان ندیدهام. اگر هم کاری کردهاند بسیار اندک بوده و همه هنرمندان را پوشش نمیدهد. ما کار خود را که گسترش و پژوهش هنر بوده انجام دادهایم، الان نوبت مسئولان است که حمایتهای لازم از هنرمندان مخصوصا جوانان را انجام دهند.