قصههای کهن
احمد خضرویه
احمد خضرویه گفت: «عزّ درویشی خویش را پنهان دارید.» پس گفت: درویشی، در ماه رمضان، توانگری را به خانه برد و در خانه وی جز نان خشکی نبود. توانگر، چون بازگشت، کیسهای زر به او فرستاد. درویش آن زر را بازفرستاد و گفت: «این سزای آن کس است که سِر خویش با چون تویی آشکار کند. ما این درویشی به هر دو جهان نفروشیم.»
تذکرهالاولیا، عطار نیشابوری
در همینه زمینه :