• چهار شنبه 27 تیر 1403
  • الأرْبِعَاء 10 محرم 1446
  • 2024 Jul 17
چهار شنبه 18 بهمن 1396
کد مطلب : 6490
+
-

زیر آسمان شهر

روایت سوم انقلاب

یادداشت
روایت سوم انقلاب

مصطفی شوقی | مستندساز و روزنامه‌نگار:

بعدازظهر دوشنبه که هنوز خبر تعطیلی مدارس سه‌شنبه در میان تأیید‌ها و تکذیب‌های آموزش و پرورش و استانداری گرفتار شده بود، به دعوت مسئولان دبیرستان فرهنگ برای نمایش و بعد گفت‌وگو با دانش‌آموزان در مورد مستندهای تاریخی و روایت‌هایی از تاریخ انقلاب اسلامی رفتم. دبیرستان فرهنگ همانطور که معلوم است از بهترین دبیرستان‌های علوم انسانی در ایران است و اکثریت دانش‌آموزان آن طیفی را تشکیل می‌دهند که از آنها با عنوان بچه‌های انقلاب نام برده می‌شود. با این توضیح فیلم مستند طیب ساخته دوست خوبم مهدی مطهر را با دانش‌آموزان دیدیم؛ مستند طیب درباره زندگی و زمانه و مرگ طیب حاج رضایی، لوطی بزرگ تهران است که در 28مرداد1332 تاج بخش لقب گرفت اما در 15خرداد1342 روبه‌روی حکومت ایستاد و برای زندگی کردن چانه نزد.

روایت پر افت و خیز زندگی این مرد گویی داستان تاریخ معاصر ایران با تمام شاخصه‌هایش است. پس از پایان فیلم با بچه‌های فرهنگ در مورد فیلم و روایت‌های تاریخ معاصر و انقلاب اسلامی حرف زدیم. بیشتر بچه‌ها مستند انقلاب 57 شبکه من و تو را دیده بودند و در مقایسه با مستند‌های تاریخی که از تلویزیون پخش می‌شود، صحبت می‌کردند. نکته مهمی که مورد پرسش قرار ‌گرفت این بود که روایت صحیح تاریخ انقلاب اسلامی ایران چیست؟ ما با دوگانه‌ای از روایت روبه‌رو هستیم که از یک‌سو از بیرون مرزها با پمپاژ بسیار سعی می‌کند آنچه در این 40ساله بوده را مخدوش کند و در مقابل، روایتی داخلی که گاه با انحصار بیش از اندازه راه را بر هرگونه روایت دیگر می‌بندد. از همه بدتر، نزد مخاطبانش هر دو روایت یعنی روایت من و تویی و روایت انحصاری به دام مقایسه امروز و دیروز افتاده‌اند.

حقیقت انقلاب اسلامی بیش از آنکه نزد راویان تاریخ باشد، نزد مردم ایران است. آنها بیش از هر کسی می‌دانند که چه کرده‌اند و چه درخواست‌هایی باعث شد که رژیم شاهنشاهی سقوط کند. روایت من و تویی می‌خواهد بگوید که مردم نمی‌دانسته‌اند چه می‌کنند؟! این توهین به مردم البته در قالب بسته‌بندی زیبا و حرفه‌ای با ارائه تصاویری جالب توجه در معرض دید مخاطب قرار می‌گیرد اما در تحلیل وقایع وا می‌ماند. در مقایسه اما روایت رایج با چهره‌های تکراری، حرف‌های شعاری، مرزبندی‌های جناحی در دام تکرار و تکرار مخاطب را دلزده کرده است و حتی متأسفانه اگر حرف راستی هم بزند به قدری بد بسته‌بندی شده که خریداری ندارد. در این میانه آن چیزی که به بچه‌های فرهنگ گفتم این نکته بود که سعی کنند هر واقعه‌ای را در زمان خودش و با اقتضائاتی که دارد بررسی کنند. اگر انقلاب شد، به دلایل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و از همه مهم‌تر روح حاکم بر جامعه و تأثیری که حداقل سلطنت در طول تاریخ 200سال بر زندگی مردم گذاشته است، توجه کنند ومسائل را تک‌قطبی و به‌صورت مجرد تحلیل نکنند و همه طرف‌های ماجرا را ببیند و حرف‌های‌شان را بشنوند.  شنیدن حرف‌ها و بررسی و حتی شک به آن‌ها و در نهایت راستی‌آزمایی این روایت‌ها چیزی از عظمت انقلاب اسلامی کم نخواهد کرد. در 40سالگی انقلاب اسلامی و با عبور از بحران‌های بسیار، حالا اما استفاده از شیوه‌های روایی سال‌های اول انقلاب برای مخاطب جوان و اتفاقا بسیار جست‌وجوگر امروز، نه‌تنها کمکی به بازسازی روایت انقلاب نخواهد کرد که شاید تبدیل به ضد‌روایت هم شود. در پایان گفت‌وگو با بچه‌های دبیرستان فرهنگ خبر دادند که بالاخره کمیته اضطراری آلودگی هوا، مدارس تهران را تعطیل کرده است، موجی از شادی و خوشحالی جمع را در برگرفت؛ نسل امروز همین قدر خوشحال و احساساتی است، پس همین قدر پردغدغه که برای سلامتی جسمی کمیته تشکیل می‌دهیم باید بدون قاب‌بندی ذهنی برای فراهم کردن بروز زمینه‌های فکری آنها هم کوشش کنیم.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید