• سه شنبه 18 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 28 شوال 1445
  • 2024 May 07
یکشنبه 15 بهمن 1396
کد مطلب : 6051
+
-

همین الان موضع خودت را مشخص کن!

یادداشت
همین الان موضع خودت را مشخص کن!

 

اسماعیل امینی | شاعر و استاد دانشگاه:

در یک برنامه ادبی تلویزیونی که پخش زنده بود، مهمان بودم. مجری اشاره کرد که قرار است گزارشی پخش شود اما گزارش پخش نشد و بعد از برنامه متوجه شدیم که ناظر برنامه، گفته‌ است که نویسنده متن از حکومت پهلوی، تجلیل کرده است.

متنِ غیرقابل پخش این بود: حکومت پهلوی در دوران 50ساله در گسترش مظاهر فرهنگ بیگانه تلاش می‌کرد و تا حدودی موفق شده بود.

ناظر برنامه معتقد بود که سخن گفتن از «موفقیت حکومت پهلوی» ممنوع است!

* * *

به‌نظرم همین چند سطری که نوشتم برای برانگیختن جماعت «برافروختگان و رگ‌های گردن به حجت قوی» کافی‌است. همین الان من باید مشخص کنم که طرفدار شاه نیستم؛ همچنین باید مشخص کنم که نفسم از جای گرم درنمی‌آید و بی‌خبر از گرانی و بیکاری و آلودگی ‌ریزگرد و تحریم و اعتیاد و هزار درد بی‌درمان دیگر نیستم که بگویم الان همه‌‌چیز گُل‌و‌بلبل است و زمانِ شاه همه‌‌چیز بد بود.

اصلا در این نوشته، دعوای من بر سر مقایسه امروز و دیروز نیست؛ سخن من این است که «موضع‌گیری» یک چیز است و شناخت و تحلیل و استدلال، چیزی دیگر.

موضع‌گیری، اگر مبتنی بر شناخت علمی و تحلیل و استنتاج عقلانی باشد، کارآمد است اما اگر بر مبنای هیجانات و احساسات یا ضرورت‌های شغلی و اجتماعی باشد، ارزش چندانی ندارد.

نگاه مطلق‌بین، به جای دیدن دنیای واقعی، دنیای اساطیری را می‌بیند؛ یعنی به جای رویارویی با «آنچه هست»، با تصورات خود از «آنچه دلخواه است» سرگرم می‌شود. او دلش می‌خواهد که دنیایی طلایی و رؤیایی با آدم‌هایی بی‌نقص داشته باشد. این دنیای خیالی، گاهی در سالیان دور است؛ مثلا دوران پادشاهان هخامنشی... و حتی از آن دورتر؛ دوران پادشاهی فریدون فرخ و هر چه دورتر، رؤیایی‌تر و اسطوره‌ای‌تر.

گاهی هم آن دنیای خیالی و رؤیایی در دوران پادشاهی پهلوی‌است یا حتی نزدیک‌تر؛ همین 30-20سال پیش که همه‌‌چیز ارزان بود و بیکاری کمتر و زندگی مردم این‌همه با تجملات و گرفتاری گره نخورده بود و ازدواج‌ها پایدار بود و چه بود و چه‌ها بود.

حالا تو اگر جرأت داری، به این دنیای خیالی و این رؤیای شیرین، تلنگری بزن! و به جای موضع‌گیری و فریاد درود بر این و مرگ بر آن و روحت شاد و گورت پُر آتش، این جماعت موضع‌گیری و خشم و رگ گردن برآمده را به مطالعه و شناخت علمی و تحلیل عقلانی دعوت کن.

کمتر کسی حوصله این‌چیزها را دارد! تو باید در 3ـ2کلمه تکلیف خودت را مشخص کنی: درود بر... یا مرگ بر... .

این خبر را به اشتراک بگذارید