سکانسهای ماندگار
پرچمدار نئورئالیسم
دزد دوچرخه ویتوریا دسیکا 1948
سعید مروتی| روزنامهنگار:
دزد دوچرخه( ویتوریا دسیکا 1948) پرچمدار نئورئالیسم «من ماهها وقت تلف کردم بدون اینکه از نظر مالی یک حامی برای «دزد دوچرخه» پیدا کنم. بعدها یک روز، یک تهیهکننده آمریکایی به من میلیونها دلار پیشنهاد کرد. تنها یک شرط وجود داشت؛ کری گرانت باید نقش کارگر را بازی میکرد. من نپذیرفتم...» (ویتوریا دسیکا) جایگاهی که دزد دوچرخه به عنوان یکی از فیلمهای شاخص تاریخ سینما و از مهمترین آثار نهضت نئورئالیسم سینمای ایتالیا در اختیار دارد، تا حد زیادی محصول شرایط و ویژگیهای تولید این فیلم است. یکی از این ویژگیها استفاده از بازیگر گمنام بهجای هنرپیشههای مشهور است. دسیکا کاملا متوجه بود که دزد دوچرخه با بازی کری گرانت - بازیگر مشهور آمریکایی - نمیتواند فیلم مطلوب او و سناریستاش چزاره زاواتینی از کار درآید.
دسیکا برابر پیشنهاد دیوید سلزنیک که حاضر بود فیلم را با بازی کری گرانت تهیه کند، حاضر بود با هنری فوندا دزد دوچرخه را بسازد. هنری فوندا، در «خوشههای خشم» جان فورد نشان داده بود برای ایفای نقش اقشار فرودست مناسب است ولی سلزنیک به بهانه اینکه هنری فوندا گیشه ندارد، پیشنهاد دسیکا را رد کرد. دسیکا هم سرانجام سرمایه اندکی فراهم آورد و فیلم را در ایتالیا ساخت. نقش اصلی را هم به لامبرتو ماجورانی داد که در رم برقکار بود و قبل از آن هرگز جلوی دوربین نرفته بود.
دزد دوچرخه قرار بود به سنتهای نئورئالیسم وفادار باشد؛ به کار کردن در فضاهای خارج از استودیوی دکور و استفاده از نابازیگران بهجای هنرپیشههای نامدار. برای بهتصویر کشیدن وضعیت ایتالیای پس از جنگ، نوعی سادگی و بیپیرایگی در دستور کار قرار گرفت که بخشی از آن محصول شرایط بود؛ مثلا در ایتالیای پس از جنگ، استودیوی سالمی باقی نمانده بود که بشود در آن کار کرد، بنابراین فیلمبرداری در فضاهای واقعی تاحدودی گریزناپذیر بود.
هوش بالای فیلمسازانی چون روبرتو روسلینی (با سهگانه مهم و تأثیرگذارش «رم شهر بیدفاع»، «آلمان سال صفر» و «پاییزا») و ویتوریو دسیکا در این بود که محدودیت را تبدیل به سبک کردند.
دسیکا که سابقه فعالیت در سینمای تجاری را بهعنوان بازیگر داشت و فیلم نئورئالیستی «واکسی» (1946) را هم ساخته بود، در دزد دوچرخه احساساتگرایی را نیز به واقعگرایی اضافه کرد؛ ترکیبی که باعث شد دزد دوچرخه محبوبیت گستردهای کسب کند. فیلم، برنده اسکار درخشانترین فیلم خارجی به نمایش درآمده در آمریکا شد. آن زمان هنوز اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان اهدا نمیشد. چزاره زاواتینی هم نامزد دریافت اسکار بهترین فیلمنامه شد. با دزد دوچرخه نئورئالیسم ایتالیا شهرتی جهانی یافت. در گذر زمان، بخشی از شهرت و اعتبار دزد دوچرخه زیر غبار فراموشی رفت، ولی هنوز هم این ساخته دسیکا یکی از مهمترین آثار ایتالیای پس از جنگ است.
سکانس برگزیده: آنتونیو ریچی، کارگری که با دزدیده شدن دوچرخهاش در اولین روز کاریاش بهعنوان نصبکننده پوستر، شغل خود را از دست داده به همراه پسرش برونو در جستوجوی دزد دوچرخه است. در یک روز یکشنبه برونو و آنتونیو خیابانهای رم را زیرپا میگذارند. آنتونیو در نهایت دزد را مییابد ولی از دوچرخه خبری نیست. در انتهای فیلم آنتونیو ناامید و مستأصل تصمیم به سرقت یک دوچرخه میگیرد، ولی خیلی زود گیر میافتد. برونو از راه میرسد و اشکریزان به پدرش میچسبد. صاحب دوچرخه با دیدن این صحنه از شکایت منصرف میشود. حالا ریچی و پسرش در خیابان راه میافتند و میان جمعیت گم میشوند.
فصل پایانی دزد دوچرخه یکی از مؤثرترین پایانبندیهای تاریخ سینماست که در آن میشود تجلی دیدگاههای چپ چزاره زاواتینی، فیلمنامهنویس و احساساتگرایی دسیکای کارگردان را مشاهده کرد؛ چکیدهای از همه آنچه فیلم میخواهد درباره فقر، بیکاری و تأثیراتش بر انسانها بگوید.