تحفهای از «پرو»
حامد فرحبخش:
«اینکا»ها از عجیبترین اقوام تاریخ بوده و هستند. پیشرفتهای عجیب و شگفتانگیز آنها در آمریکایلاتین، آنقدر باورنکردنیاست که حتی خیلیها معتقدند آنها با آدمفضاییها سر و سری داشتهاند وگرنه نمیتوانستهاند تا این حد رشد کنند. خب عجیب نیست اگر این مردم شگفتانگیز، یکی از عجیبترین حیوانات دنیا را هم پرورش دهند؛ ترکیبی جادویی از شتر و گوسفند. حالا این شما و این «آقا و خانم لاما».
کارشان را از حوالی سال89 آغاز کردند. ایده کلی آنها این بود که میخواستند این شترـگوسفند شگفتانگیز را «Made in iran» کنند.
مجتبی اماموردی ـ دکتر متخصص تولیدمثل و اصلاح نژاد دامی از دانشگاه تهران ـ از نخستین کسانیاست که سراغ پرورش این دام شگفتانگیز در ایران رفتهاند؛ آن هم همراه یک تیم متخصص.
دکتر و دوستانش، با این ایده بزرگ که ممکن بود از دید خیلیها خندهدار و حتی یک کار فانتزی بهحساب بیاید، کارشان را شروع کردند و با هزار دشواری، این دام را که در آمریکایجنوبی، پرو و لیبی پرورش مییابد، خریداری کردند. البته از آنجا که این دام در اروپا اصلاح نژاد شده بود، آنها لاما را از هلند به ایران دعوت کردند.
این گروه، همزمان تحقیقات گستردهای را در مورد این دام، شرایط نگهداری و ویژگیهایش شروع کرده بودند و اطلاعات نسبتا مناسبی در این باره داشتند؛ به این ترتیب بود که چند مزرعه پرورش لاما در ایران پایهگذاری شد.
با ایران کنار بیایید
آنها در تحقیقاتشان دریافتند که این حیوان، قدرت سازگاری عجیبوغریبی دارد؛ یعنی میتواند در سردترین و گرمترین مناطق ایران زندگی کند و خودش را با آبوهوای کشورمان تطبیق دهد. اعضای این گروه، این دام را در مناطق مختلفی از ملارد و ساوه گرفته تا مشهد، سمنان و... که دما و شرایط آبوهوایی متفاوتی دارند تحت بررسی قرار دادند. نتیجه، شگفتانگیز بود؛ آنها در همهجا به موفقیت رسیدند و حالا باید به فکر گسترش کار میافتادند.
اینو کجای دلم بذارم؟
«آقا ما توی پرورش همین گوسفند، بز و گاو ایرانی موندیم؛ دیگه این خارجیو میخوایم چیکار؟»
این سؤال، از نخستین سؤالهایی بود که آقای دکتر و دوستانش باید به آن پاسخ درستوحسابی میدادند وگرنه این دام اصلا در ایران جانمیافتاد. البته آنها جواب قرصومحکمی هم داشتند: «دامها را با هم مقایسه نمیکنند؛ مثلا نمیشود گفت وقتی که گوسفند، بز و گاو داریم چه احتیاجی به پرورش لاما هست! لاما یک حیوان دیگر است؛ یک ماده ژنتیک جدید است و اصلا قرار نیست رقیب گوسفند و گاو باشد».
آقای دکتر در ادامه به ماجرای مشابهت مرغ و بلدرچین اشاره میکند و میگوید: «منطقی نیست که بپرسیم چرا وقتی که ما مرغ داریم باید دنبال پرورش بلدرچین یا کبک برویم؛ چراکه شرایط پرورش آنها با هم متفاوت است و پرورش هر کدام مزایایی دارد؛ مثلا اگر روی کبک و بلدرچین درستوحسابی کار شده بود حالا خیلی از مشکلات امروز مثل بحران کمبود تخممرغ را نداشتیم؛ چراکه بلدرچین 45 تا 60روزه به دوران تخمگذاری میرسد و اگر بیماریای به سراغ گلههای مرغ تخمگذار بیاید و تمام پرندهها تلف شوند، میشود بعد از 2ماه با پرورش بلدرچین، نیاز به تخممرغ را تا حدودی تأمین کرد؛ درحالیکه در مورد مرغ، حداقل 6ماه طول میکشد تا جوجهها، مادر و تخمگذار شوند».
یک سر و گردن بالاتر
حتی اگر میشد این موضوع را که لاما بهعنوان یک دام جدید، وارد عرصه دامپروری شده، جاانداخت، باز هم این سؤال وجود داشت که آیا اصلا لاما نسبت به دامهای معمولی ایرانی برتریای هم دارد؟
«لاما از سرزمینی سخت و خشن میآید و زندگی در چنین محیطی باعث شده که این حیوان، مقاوم بار بیاید و بهندرت بیمار شود؛ برای همین است که این دام نسبت به سایر دامها به طرز شگفتانگیزی در مقابل بیماری، جانسخت است و به همین دلیل آن را حیوان «عاری از بیماری» مینامند.»
چقدر قانعی تو!
به گفته آقای دکتر، مزیت دیگر لاماها، صبوری و قناعتشان است. آنها حیوانات بسیار قانعی هستند؛ یعنی هر چیزی که جلویشان بگذارید به آن «نه» نمیگویند و ادا و اطوار درنمیآورند! سادهاش این میشود که آنها بدترین علوفه و حتی گلسنگ را هم سق میزنند و کلهای تکان میدهند که یعنی «عجیب خوشمزه بودها»!
«ما بهخاطر کمآبی با مشکلات شدیدی در زمینه تولید علوفه روبهرو هستیم. سال قبل یکی از سختترین سالها برای چوپانان و دامداران ایرانی بود. آنها به دلیل کمآبی و نبود علوفه و بیماریهای مختلفی که دامها به آن دچار میشدند، هر روز با مرگ دامهایشان مواجه بودند. سال گذشته 2میلیون راس گوسفند به خاطر علوفه بد تلف شدند. در شرایطی که این دامها با این شدت آسیب میبینند شاید تنوع ژنتیک و وجود یک دام دیگر که علوفه خوب نمیخواهد و نسبت به بیماری هم مقاوم است به ما کمک کند که بخشی از گوشت مورد نیاز کشور را تأمین کنیم».
باربری لاما و دوستان
یک خصوصیت جالب دیگر این دام، به همان رگ شتریاش برمیگردد. این حیوان یک باربر خیلی خوب است و میتواند 25 تا 30درصد وزن خودش بار حمل کند و مثلا یک نر 250کیلویی میتواند تا 70کیلو بار ببرد.
خونهای قد کف دست
دکتر اماموردی میگوید که یکی از مهمترین دلایلی که به احتمال زیاد در آینده افراد زیادی به سراغ این دام خواهند آمد این است که «پرورش لاما نسبت به سایر دامها به تاسیسات زیادی نیاز ندارد؛ مثلا به ازای هر لاما، به طور میانگین، به 3 تا 4متر فضای مسقف و 10تا 15متر فضای غیرمسقف یا محصور نیاز است. آنها تنها زمانی که آبستن هستند به مکانی با تهویه مناسب نیاز دارند و در سایر مواقع، تاسیسات زیادی برای نگهداریشان لازم نیست».
یک خانواده عیالوار
یکی دیگر از خوبیهای لاماها این است که در گلههای آنها، نیاز زیادی به جنس نر نیست و میشود تعداد بیشتری ماده بچهزا نگهداری کرد؛ «ترکیب نر و ماده آنها میتواند یک به 7 یا حتی یک به 10 باشد.» و این یعنی یک لامای نر میتواند سرپرستی 10ماده را بر عهده بگیرد و به زندگی آنها سر و سامان بدهد.
علاوه بر این درحالیکه آبستنی گوسفند فصلی است، آبستنشدن در لاماها غیرفصلی است و در هر فصل سال میتوانند آبستن شوند. نکته مهمتر اینکه فاصله بین زایش تا آبستنی مجدد در گوسفند و گاو، تقریبا 4ماه اما در لاما فقط 15تا 20روز است. آخرین نکته هم که حسابی متعجبتان میکند این است که بدانید نرخ باروری در گاو 35 تا 40درصد، در گوسفند 60 تا 65درصد و در لاما 80 تا 95درصد است.
همهچیخورها
غذای معمولی گاو و گوسفند شامل علوفه به اضافه کنسانتره است که قیمت بسیار بالایی دارد اما منوی غذایی لاما این است: مرتع+ علوفه+ خار + مقداری کنسانتره.
علاوه بر این در حالی که گاو 3درصد وزن بدنش غذا میخورد و گوسفند 3 تا 5درصد، لاما تنها 5/1درصد وزن بدنش غذا میخورد و از این نظر جزو حیوانات کممصرف به حساب میآید.
با این حال، ضریب تبدیل علوفه به گوشت در آنها، نسبت به گوسفند و سایر دامهای معمول ایران، اندکی کمتر و حدود 8 به یک است (هر 8کیلو علوفه، یک کیلو گوشت میدهد). البته باید این را در نظر داشت که آنها مثل گوسفند و گاو، فقط علوفه خوب و گرانقیمت نمیخورند و هر چیزی را میشود جلویشان گذاشت تا بخورند؛ از زائدات کشاورزی و سبزیجات گرفته تا باقیمانده میوهها.
آخر آیکیو
گوسفندها شاید «الاغ» نباشند اما ته تهش بالاخره «گوسفند» هستند و دائم باید یک آدم باهوش، تر و خشکشان کند؛ دائما طویلهشان را تمیز کند و نظافتشان کند؛ درحالیکه لاماها اینطوری نیستند. آنها در بسیاری از مواقع حتی از انسانها هم باهوشتر هستند. میگویید چرا؟
مثلا یک نمونهاش همین که بچهشان از همان اول که به دنیا میآید میداند که نباید هر جایی که رسید مدفوع کند. باورنکردنیاست اما آنها بدون آنکه آموزش ببینند میدانند که تنها در یک قسمت خاص از طویله که حکم توالت را دارد باید ادرار و مدفوع کنند و برای همین نیازی نیست که دائم مثل سایر دامها زیر پایشان را تمیز کرد؛ یعنی از شنیدن این یکی واقعا شاخ درنیاوردید؟
علاوه بر این، آنها میتوانند راهنمایان خوبی برای دسته گوسفندها باشند و مثلا یکی از آنها میتواند مدیریت یک گله بزرگ را بر عهده بگیرد و چوپان مطمئن باشد که گله، به سلامت به مقصد میرسد. اینطوری میشود که برای نگهداری 100راس گاو به 4کارگر و برای 100راس گوسفند به 2کارگر نیاز است اما تعداد کارگر لازم برای یک گله 100تایی لاما حیرتآور است: یک کارگر!
خانواده لاماها خیلی باهوش هستند و با آدمها ارتباط بسیار خوبی دارند. البته اگر اذیتشان کنید و مثلا بخواهید بچهشان را بگیرید، یک وسیله دفاعی عجیب دارند: «تف».
یک نکته مهم دیگر درباره هوش آنها اینکه لاماها میتوانند بهعنوان یک حیوان خانگی به سالمندان و بیماران کمک کنند و برای همین است که در کشورهای بسیاری، از آنها برای درمان بیماریهای اعصاب و روان سالمندان و کودکان استفاده میشود.
آخر گوشت
یکی دیگر از مزیتهای پرورش لاما، گوشت خیلی خوشمزه آن است؛ «تحقیقات بسیاری نشان میدهد که مصرفکنندگان گوشت لاما، بعد از مصرف آن دیگر دنبال گوشت دام و پرنده دیگری نمیروند؛ چراکه کیفیت گوشت آن در مقایسه با گوشت مرغ، گوسفند، گاو و... بسیار بالاتر است و به همین دلیل است که با آنکه گوشت آن نسبت به سایر دامها و طیور گرانتر است، استقبال خوبی از آن میشود.»
درصد پروتئین و مواد معدنی این گوشت نسبت به گوشت گوسفند و گاو، تومانی 100ریال توفیر دارد و بالاتر است و در مقابل، درصد چربی و کلسترول آن خیلی پایینتر است.
ما برادران شتری
این نوع از شترسانان در چند دسته دستهبندی میشوند: آلپاکا، ویکونا، لاما و باناتو.
آلپاکا البته در این خانواده خوشتیپترین و خوشپوشترین است؛ چرا که علاوه بر قیافه بامزه و زیبایش، گرانترین پشم دنیا را تنش کرده است. آقا و خانم آلپاکا، پشم ظریفی میپوشند که ترکیه و اروپا دربهدر دنبال خریدش هستند و قیمت پشمشان در آن طرف مرز، به پول ما شاید به کیلویی 300 تا 400هزار تومان برسد.
البته این حیوان نسبت به لاما ضعیفتر است و شاید نشود در کشور ما آن را به صورت صنعتی پرورش داد و بیشتر به عنوان یک پت (حیوان خانگی) میشود از آن نگهداری کرد. تخمین زده میشود که در پرو و لیبی حدود 2میلیون رأس آلپاکا وجود داشته باشد اما پرورش آن در ایران ـ خصوصا در مناطق گرم - منطقی نیست.
قیمت میلیونی
هماکنون قیمت هر رأس لاما در ایران حدود 13میلیون تومان و قیمت هر راس آلپاکا بیشتر از 20میلیون تومان است و به همین دلیل است که هماکنون، لاماها بیشتر توسط باغوحشها یا مراکز تکثیر دامی خریداری میشوند و هنوز پرورش آنها چندان بین دامداران فراگیر نشده اما اگر تکثیر آنها در مراکز بیشتری صورت گیرد و قیمتشان کاهش یابد، مطمئن باشید که یکی از دامهای آیندهدار در ایران خواهند بود. مشخصات کلی لاما
1ـ میانگین طول زندگی: 20 تا 30سال 2ـ میانگین وزن: 130تا 240کیلو 3ـ خلقوخو: آرام، دوستانه، کمی خجالتی و بسیار باهوش رنگ: از سفید تا تیره، ابلق و انواع دیگر
زادگاه لاماها سرزمین افسانه ای پرو، محل اقامت قوم اینکاست؛جایی که معبد شگفت انگیز ماچوپیچو در آن واقع شده است .داستان های بسیاری درباره این معبد بیان شده و حتی در کتاب هایی مانند« ارابه خدایان» از ارتباط آنها با آدم فضایی ها صحبت شده است.آیا لاما هم تحفه فضایی ها برای آدم های زمیـنی است؟