مورینیو و اسطورهها
در همهجای دنیا منتقدان نیازی نیست خالق باشند. بیشتر منتقدان سینمایی هرگز در زندگی فیلمی نساخته یا فیلمنامهای ننوشتهاند اما درباره جزئیات آثار فیلمسازان نظر میدهند. منتقدان هنری، ورزشی و آشپزی هم همینطور. کسی که در مجلات درباره غذا مطالب انتقادی مینویسد الزاما آشپز خوبی نیست. کارشناس برنامه فوتبال ممکن است حتی یک تیم نونهالان 5نفره را هم نتواند هدایت کند. منتقدان یکسری تئوری را آموختهاند و تفاوتشان با خالقان و مردم عادی در این است که ریزتر به مسائل نگاه میکنند و چون از بیرون مینگرند، چیزهایی را میبینند که خالق اثر نمیتواند ببیند. یکبار مسعود کیمیایی در پاسخ به نقدهای هوشنگ کاووسی با اشاره به فیلمی به نام «هفده روز به اعدام» با کارگردانی این منتقد سختگیر گفت: «پول تخمهای که تماشاگران فیلم من (قیصر) شکستهاند از فروش کل فیلم کاووسی بیشتر است.» حالا ژوزه مورینیو با همین اسلحه به نبرد با منتقدانش رفته و جواب انتقادات همیشگی پل اسکولز و گری نویل را داده است. سرمربی اخراجی منچستریونایتد در مصاحبه با RT Sport به این دو اسطوره منیونایتد اینگونه طعنه میزند: «بازیکنان تاپ سابق در مقابل دوربین، خیرهکنندهاند (اشاره بهنظرات کارشناسی مردمپسند آنها درباره مسابقات) اما وقتی به یک باشگاه (بهعنوان سرمربی) میروند 2 ماه بعد میگویند خداحافظ؛ این کار برای ما مناسب نیست.» او فقط مانده بود به ساندویچهای فروش رفته در مسابقات تحت مربیگریاش و مقایسه پول آن با دستمزدی که این دو در دوران سرمربیگریشان بهدست آوردند اشاره کند. یا علیه کانتونا موضع بگیرد که مثلا تو اگر فوتبال بلد بودی بهجای بازی در نقشهای درجه سوم و چهارم سینما، میآمدی تیم نوجوانان باشگاه را هدایت میکردی. اسکولز و نویل در مربیگری هیچی نشدند. اسکولز فقط 31روز از قرارداد یک سالونیمهاش را در باشگاه اولدهام دوام آورد. نخستین تجربه سرمربیگریاش یک تیم دسته چهارمی بود که با سرمایه برخی بازیکنان همدورهاش در منچستریونایتد و با حمایت فرگوسن اداره میشود. او در بدو ورود به این پست گفته بود: «بهنظرم مورینیو نتایج اولدهام را دنبال میکند.» او خیلی زود از این شغل خسته و پشیمان شد و با خودش گفت کارشناسی تلویزیون کار راحتتری است. گری نویل هم در دسامبر2015 بهعنوان سرمربی والنسیا انتخاب شد؛ جایی که برادرش، فیل در آن سرمربی موقت شده بود. مسئولان باشگاه اسپانیایی گرینویل را از کارشناسیهای تلویزیونیاش پسندیده بودند. حتی زبان اسپانیولی هم بلد نبود. مورینیو حتی در این زمینه هم میتواند ادعاهایی داشته باشد؛ چون به زبان هر لیگی که در آن مربیگری کرده، تسلط داشته است. نویل در فوریه2016 بعد از 8بازی بدون برد و شکست 7 بر صفر مقابل بارسلونا در جام حذفی از این سمت اخراج نشد و باشگاه تا 30مارس صبر کرد و زمانی که والنسیا از لیگ اروپا هم حذف شده و در لالیگا در رده چهاردهم ایستاده بود، اقدام به اخراج این مربی انگلیسی کرد. مورینیو بعد از دست انداختن کارنامه مربیگری این دو اسطوره منچستر، ادعا کرد که در این باشگاه کسی فلسفه فوتبالش را درک نکرد.
صحبت از مورینیو شد؛ سرمربی اسبق رئال مادرید که در سومین سال مربیگریاش در این تیم با ایکر کاسیاس و سایر بزرگان باشگاه به مشکل خورده بود و کاری کرد تا ایکر مقدس رئال را با اشک و آه ترک کند و به لوپتگی در پورتوی پرتغال بپیوندد، برای دروازهبان سابق رئال آرزوی سلامتی کرد. این سومین آشتی بزرگ او در فوتبال است. پیشتر با فرگوسن که سالها در لیگ برتر با هم مشکل داشتند آشتی کرده و بهواسطه همین آشتی به نیمکت منیونایتد رسیده بود. او اواخر فصل گذشته با آرسن ونگر هم بهنوعی آشتی کرد و بهعنوان سرمربی منچستر در اولدترافورد برای ونگر که قرار بود آخر فصل به دوران 22سالهاش در آرسنال پایان دهد مراسم تجلیل گرفت. حالا برای ایکر کاسیاس پیغام محبتآمیز میفرستد و این در حالی است که همین چندماه پیش از رفتار سالوسانهای که ایکر با او در رختکن داشت گلایه کرده بود. کاسیاس چهارشنبهشب دچار حمله قلبی و در بیمارستانی در پورتو بستری شد. او احتمالا باید در 37سالگی بالاخره به خداحافظی از فوتبال رضایت بدهد. ایکر پیامی خطاب به این شرح به هواداران نوشت: «همهچیز تحت کنترل است. اوضاع تقریبا ترسناک بود ولی الان خوبم. ممنون از همه بهخاطر پیامها و حمایت و عشقی که فرستادند.» او بهاندازه کافی برای همه محترم بود که مسی، بهعنوان رقیبش هم برایش پیغام محبتآمیز بفرستد. بهنظر میرسد ایکر به زندگی عادی برگشته اما باید زندگی ورزشی را به پایان برساند. خوان آنتونیو کوربالان، بازیکن سابق بسکتبال رئال که متخصص قلب است گفته: «شما نمیتوانید با استنت عروق کرنری فوتبال بازی کنید، مخصوصا اگر دروازبان باشید. ایکر به زندگی در شرایط عادی برخواهد گشت اما دیگر نمیتواند یک ورزشکار حرفهای باشد.»