چرا جمعآوری رادیوهای قدیمی برای بعضیها جذاب است؟
نوستالژی روی میز عسلی
گپوگفت با مرتضی شجاعی که خانهاش را با 150 رادیو معاوضه کرد
سمیرا مصطفینژاد
قدمت حضور رادیو در جهان به بیش از 100سال پیش و در ایران به 79سال پیش بازمیگردد. نخستین برنامه رادیویی جهان در سال1906 پخش و نخستین فرستنده رادیویی در ایران در تاریخ 4 اردیبهشت 1319 افتتاح شد. از آن زمان به بعد، جعبههای چوبی یا پلاستیکی رادیو به بخشی جداییناپذیر از زندگی بیشتر ایرانیها تبدیل شد؛ در آن زمان برای خبردارشدن از گوشه و کنار دنیا و امروز برای تزیین خانهای یا کافهای یا حتی برای زندهکردن حس نوستالژی در نسلی که ظهور و افول این رادیوهای قدیمی را به چشم دیدهاند. درواقع نوستالژی، همان حس لذتبخش همزمان شاد و غمگین بودن نسبت به دوره، مکان، صدا، شخص، موسیقی یا شیئی در گذشته، اصلیترین نیروی محرکهای است که افراد را برای خرید کالاهای قدیمی و عتیقه، ازجمله رادیوهای قدیمی تشویق میکند و گاه زندهکردن این حس، چند 10میلیون هزینه خواهدداشت.
مرتضی شجاعی، فروشنده و تعمیرکار رادیوهای قدیمی در اصفهان که سال1386 ساختمانی که منزل و نمایشگاهش در آن واقع شده را با 150 رادیو معاوضه کردهاست، میگوید: قیمت رادیوهای قدیمی و عتیقه کاملا به تمیزی، اصالت و قدمت آنها بستگی دارد. ارزانترین این رادیوها 2میلیون تومان قیمت دارد، البته داستان رادیوگرام متفاوت است زیرا این دستگاه مبله است و یک دستگاه گرامافون نیز در آن گنجانده شدهاست. گرانترین رادیوی قدیمی هم میتواند حدود 50میلیون تومان برای خریدار آب بخورد. همچنین به گفته این کارشناس رادیوهای قدیمی، رادیوهای آندرا، گروندیک، زیمنس و آگا یا پای پرطرفدارترین نوع از رادیوهای قدیمی هستند.
او میگوید: قدیمیترین رادیویی که به دستش رسیده، رادیویی انگلیسی است که در سال 1935میلادی ساخته شدهاست. به گفته شجاعی، مردم به دلایل مختلفی رادیو قدیمی میخرند. عدهای برای زندهکردن خاطراتشان هزینه میکنند، مثلا پدرشان در گذشته رادیو داشته و اکنون آن رادیو از کار افتاده یا خراب شده و برای زنده نگهداشتن خاطرات پدر، رادیویی شبیه به آنچه داشتند میخرند. عدهای دیگر هم رادیو را برای دکوراسیون خانه یا فروشگاه خود میخواهند، مخصوصا کافیشاپها و قهوهخانهها یا خانههای سنتی از طرفداران پروپاقرص رادیوهای عتیقه هستند.
شجاعی درباره تأثیر ورود رادیوهای چینی به بازار رادیوهای قدیمی میگوید: این رادیوهای مندرآوردی با ظاهری قدیمی که فلش میخورند، نهتنها بازار را برهم زدهاند، بلکه بهکار و کاسبی را هم از رونق انداختهاند زیرا مردم بیشتر بهدنبال اصالت رادیوها هستند تا حفظ ظاهر. این رادیوهای چینی هم اگر فلش نمیخوردند ظاهرشان قابل تحملتر بود، چینیها ظاهر رادیوهای قدیمی را با اینکار خراب کردهاند.
همه رادیوهایی که در فروشگاه آقای شجاعی برای فروش گذاشته شدهاند تمیزند، به خوبی کار میکنند و صدای خوبی دارند. به گفته او، این رادیوها نیاز به نگهداری دائمی دارند و برای سالم نگهداشتن آنها باید بهصورت مداوم به آنها پارافین زد و آنها را زیر نور مستقیم خورشید نگذاشت، زیرا نور شدید خورشید رنگ آنها را خراب میکند. علاوه بر این، رادیوهای قدیمی نباید فقط بهعنوان ابزاری دکوری در گوشهای خاک بخورند. دستکم باید هفتهای یکبار آنها را روشن و موج آنها را عوض کرد و مدتی آنها را روشن نگه داشت تا رادیوها از کار نیفتند.
این فروشنده و تعمیرکار رادیوهای قدیمی معتقد است که طرفداران رادیو بیشتر از طرفداران گرامافون هستند، زیرا گرامافون نیاز به صفحه دارد و صفحههای آن کمیاب و شکننده هستند اما رادیو قابل استفادهتر است. آنرا به برق میزنی و بهکار میافتد و هزینه جانبی خاصی هم ندارد. به گفته او همه رادیوها، حتی قدیمیترین آنها با برق کار میکنند و آن دستگاههایی که به اسم رادیو نفتی مشهور شدهاند هم در اصل برقی هستند. عدهای تصور میکنند رادیونفتی دستگاهی است که درون آن نفت میریزند اما این ذهنیت اشتباه است. رادیو نفتی در اصل یک مشعل دارد که نفت را سوزانده و حدود 90 ولت برق تبدیل میکند و رادیو با استفاده از این برق روشن میشود.
شجاعی درباره یکی از مشتریانش که حس نوستالژی، او را به خرید رادیو قدیمی تشویق کردهبود میگوید: به یاد دارم روزی یک مشتری به مغازهام آمد و با دیدن رادیویی قدیمی به گریه افتاد. گفت بچه که بودم پدرم رادیویی خریده بود. رادیو درون گنجهای بود که در آن همواره قفل میشد. آن زمان صبح تا عصر کار میکردم به عشق اینکه عصر به خانه بیایم، پدرم در گنجه را باز کند تا من فقط صدای رادیو را بشنوم. حق نداشتم به ولوم و تنظیمات رادیو دست بزنم، فقط اجازه داشتم یک ساعت به آن گوش دهم؛ از ساعت 6تا 7. ساعت 7رادیو را خاموش میکرد، در گنجه را میبست و میگفت فردا برو کار کن، عصر که برگشتی دوباره یک ساعت اجازه داری رادیو گوش کنی. مشتری دیگری نیز با دیدن یکی از رادیوهای مغازه گفت زمانی که من 5هزار تومان برای خرید این رادیو دادم میتوانستم یک قطعه زمین بزرگ در خیابان آپادانا- یکی از خیابانهای خوب اصفهان- بخرم اما ترجیح دادم رادیو بخرم چون همسایهها خانه ما جمع میشدند تا دور هم آهنگ گوش دهیم. پشیمان هم نیستم چون لذتی که از آن دورهمیها بردم، با خرید زمین نصیبم نمیشد.