گفتوگوهای ادبی ایران و آلمان
علی اصغرمحمدخانی/ معاون فرهنگی شهرکتاب
سیل امسال اتفاقی دردناک و تأسفبار بود. تا سالهای سال هم بهعنوان عامل مرگ و بیخانمانی بخشی از هموطنان در یادها خواهد ماند.
اما نکتهای که باعث تأسف و تأثر بیشتر میشود، این است که اگر بعضی سوءرفتارها و سوءتدبیرها نبود، تلفات و خسارات سیل چنین گسترده نمیشد.
واقعیت این است که در دهههای اخیر، هر سال بیش از سال پیش، سطح زمین خالی از پوشش سبز میشود و از میزان جذب باران کاسته و اندک بارشی، سیلاب میشود.
مدتهاست که تصور و اندیشه درست و معقولی درباره طبیعت در گفتار و کردار ما دیده نمیشود. گویا طبیعت تنها به ما تعلق دارد و جانداران دیگر، آیندگان و حیات وحش سهمی از آن ندارند.
هرجا که هوایی خوب و آسمانی آبی دارد، در اندک مدتی به تصرف سیمان و تیرآهن درمیآید، چشمههایش خشک و درختانش قطع میشود و جاندارانش آواره و نابود میشوند. طبیعت بیدفاع و بیزبان در مقابل این همه تاراج تنها میتواند پیام خود را با جاریشدن سیل، برخاستن بادهای حاوی ریزگرد و خشکسالی به گوش ما برساند.
هنوز بسیاری از ما پاسخ روشنی برای این سؤال نداریم که آیا همه سدسازیها و جادهسازیها درست و بجا بوده است؟ هنوز بسیاری از مسئولان برنامه قابل اجرا و قابل دفاعی برای حفاظت از حیاتوحش و محیطزیست باقیمانده ندارند.
ایکاش در کنار تأسف از خسارات و تلفات سیل، گوش شنوایی هم برای شنیدن درددل طبیعت و درسگرفتن از وقایع تلخ اخیر داشته باشیم.
طبیعت امانت الهی و متعلق به همه موجودات و همه نسلهاست و هرگونه درازدستی و تعدی به آن نتایج تلخ و مصیبتباری دارد. ایکاش این پیام کوتاه و واضح برای ما و مسئولان مفهوم و بهیادسپردنی باشد.