بزرگترین بازی تلویزیونی: زمستان اینجاست
علی مصلح حیدرزاده/روزنامهنگار
دلمشغولی همه طرفدارها یا دنبالکنندههای «بازی تاج و تخت» اغلب این است که کدام شخصیت دوام میآورد و کدامیک قربانی میشود.
قربانی جنگ قدرت یا نبرد با وایت واکرها. طبیعی هم هست. کتابهای جورج آرآر مارتین و سازندگان سریال هر مخاطبی را شرطی کردهاند. خطر مرگ میتواند هر شخصیتی را تهدید کند؛ مثبت یا منفی. قهرمان یا شرور. در جبهه خیر یا شر. آخرین قربانی بزرگ ویسریون یکی از3 اژدهای دنریس تارگرین بود که پادشاه شب او را روی آسمان هدف قرار گرفت و بعد زندهاش کرد تا دیوار بزرگ شمال را فرو بریزد. در دنیای خلق شده توسط مارتین هیچ موجود زندهای امنیت جانی ندارد! فارغ از اینکه چهکسی میماند و چهکسی به پایان راه میرسد، فصل هشتم بازی تاج و تخت به معنای واقعی پایان یک دوران است و روز 14 آوریل همه دنیا آغاز این پایان را به چشم میبینند.
اما وقتی فصل نهایی این پدیده بعد از 6 قسمت به انتها برسد، این سؤال پیش میآید که حالا چه میشود؟ پایان هر دوران به معنای آغاز دوران جدید هم هست. صنعت سریالسازی در این دوران جدید به چه سمتی میرود.
بازی تاج و تخت یکی از نمادهای دوران نوین سریالسازی در آمریکا بود. دورانی که سد میان سینما و تلویزیون شکست. حالا دیگر ستارههای تلویزیون به راحتی بازیگر سینما میشوند و ستارههای سینما بدون خجالت در سریالها مقابل دوربین میروند. بودجه سریالسازی صعود کرده و حتی معنای سنتی تلویزیون تغییر کرده است.
نتفلیکس همه معادلهها را تغییر داده. حالا سینما و تلویزیونهای عمومی و کابلی با رقیب مشترکی مواجهاند: شبکههای استریم و آنلاین. بعد از نتفلیکس، آمازون آمد و دیزنی پلاس و غیره هم در راه هستند. اما در این فعل و انفعال صنعتی و تکنولوژیک آیا سریالی مانند بازی تاج و تخت ساخته خواهد شد؟ پدیدهای که بدون تبلیغات پیشین، حین پخش و براساس قوت داستان و ویژگیهای ساختاری به یک غول بزرگ تبدیل شود و سایهاش روی همه جهان بیفتد؟ به سختی میتوان تصور کرد پدیده مشابهی ظهور کند، حداقل در کوتاهمدت. حتی سریالهای مقدمه بازی تاج و تخت که شبکه اچبیاو در حال پروراندن است، احتمالا جای اصل جنس را نمیگیرند. همانطور که بعد از «برکینگ بد» پدیده مشابهی آنطور که باید، فراگیر نشد.
دوران جدید، ماراتن سنگین رقابت بین سنتیها و جدیدها و ضیافت ایدهیابی و پول خرج کردن و زرق و برق خواهد بود. همه تولیدکنندهها و شبکهها ذرهبین بهدست میگیرند تا شاهکار کشف کنند. اما چیزی که بتواند جمعیت بزرگی از ساکنان دورتادور زمین را یک روز در هفته پای تلویزیون میخکوب کند و 10ماه از سال وادارشان کند روزها را بشمرند برای فصل جدید سریال، به این زودیها پیدا نخواهد شد. «گات» خاطرهای میشود در داستانها و حکایتهای شفاهی مردم و البته در آرشیوهای دیجیتال. احتمالا آخرین غول بزرگ تلویزیون پیش از غلبه سرویسهای استریم بر جعبه جادویی.