بحران و پوشش صحیح رسانهای
مجید رضاییان/ استاد علومارتباطات و رسانه
پوشش دقیق و صحیح مدیریت بحرانهایی همچون سیل اخیر میتواند از چند زاویه مورد نقد و بررسی قرار گیرد که نخستین نکته مدیریت بحران است و دیگری مدیریت رسانهای. نخستین مسئله این است که بدانیم روزنامه نگاری از کار میدانی شروع میشود و باید بدانیم که منابع خبری نباید با واسطه بهدست رسانه برسند و ایراد اصلی در پوشش اخبار مختلف ازجمله بحران سیل اخیر از همین نقطه شروع میشود. وقتی رسانههای ما (تلویزیون، روزنامهها و خبرگزاریها) در پوشش اینگونه حوادث پُر میشوند از «وی گفت و وی افزود»، نمیتوان انتظار داشت که محتوای تولیدی تهیه کنند. زمانی که حادثه پلاسکو رخ داد خبرنگاری در رسانه خود نوشته بود: «فلانی گفت: پلاسکو آتش گرفت.»، درحالیکه سوختن و فروریختن پلاسکو روبهروی چشمان خبرنگار رخ داده است. این روش گزارش و خبرنویسی صحیح نیست. حال تصور کنید که در نقطهای دوردست سیل راه افتاده باشد.
این یک اصل مهم است که هیچگاه مکان حادثه از پیش تعیین نمیشود و ما بهعنوان خبرنگار باید در هر نقطه حضور داشته باشیم. پایه اساسی ضعف رسانههای ما در پوشش بحرانها، «روزنامهنگاری عینیگرا» است. اصلیترین موضوع در مدیریت رسانهای بحران حضور خبرنگاران در میدان حادثه است.
نکته دوم در پوشش رسانهای بحرانها، هماهنگی و همراهی خبرنگاران با افرادی است که بحران را مدیریت میکنند؛ امدادگران و نیروهای ارگانهایی مانند هلالاحمر، فرمانداریها، شهرداریها، نیروهای نظامی و... که در عمق حادثه فعالیت میکنند. باید شاهد شکلگیری یک انسجام بین فعالیتهای رسانهها و این ارگانها در میدان بحران باشیم. شاهدیم کانالهای انتشار اطلاعات چندگانه است و تمرکزی روی این موضوع وجود ندارد و این یکی از چالشهای کار رسانهای در شرایط بحران است. باید برای آرام کردن فضا و دامن نزدن به بحران، این ایرادها برطرف شود.
نکته سوم در پوشش رسانهای بحران، کمک و بهره گرفتن از توان خبرنگاران استانی و محلی است. این خبرنگاران اشراف بیشتری به منطقه بحرانزده و شرایط و ویژگیهای فرهنگی ساکنان آن دارند و به همین دلیل میتوانند گزارشهای عمیقتری تهیه کنند. معتقدم در حادثه سیل اخیر حضور و پوشش رسانههای این بحران باید پررنگتر و مؤثرتر باشد و هماهنگی بیشتری با ارگانهای امدادرسان در منطقه شکل گیرد. این نکتهای بسیار مهم است که حضور میدانی خبرنگاران و عکاسان و تهیه عکس و گزارشهایشان میتواند روند امدادرسانی را بسیار تسهیل کند و کنترل و مدیریت بحران در این شرایط بهمراتب سهلتر خواهد بود.
علاوه بر اینها زوایه دیگری که باید از آن وجه نیز به مسئله نگاه کرد موضوع «نگاه مدیریت بحران به رسانه» است.
شاهدیم بخشی از افرادی که بحران را مدیریت میکنند به ضرورت اطلاعرسانی اقدامات صورت گرفته و شرایط پی نبردهاند یا تخصصی در این زمینه ندارند و برای انتشار اطلاعات اصلا همکاری نمیکنند. در این شرایط باید به این افراد گفت که اطلاعرسانی آنها منسجم، کامل و کافی نیست. رسانهها در شرایط بحران رابط بین مسئولان، آسیبدیدگان و مردم هستند.
حضور رسانهها در کنار نیروهای مدیریت بحران باعث میشود اقدامات صورتگرفته پوشش داده شود و حتی کاستیها و نیازها در این مناطق بهتر مشخص شود. نهادهای امدادرسان باید بدانند اگر رسانهها در کنارشان حضور داشته باشند، چندگانگی خبری و اطلاعرسانی در مدیریت بحران کمتر رخ خواهد داد و انتشار شایعات کاهش پیدا میکند یا بیاثر میشود. شما نمیتوانید دستور دهید موضوعی در شبکههای اجتماعی منتشر شود و یا خیر؛ مهم این است که در این عرصه حضوری قوی داشته باشید و با اطلاعرسانی دقیق و شفاف، فضای بروز شایعه را محدود کنید. مثلا شایعه جلوگیری از ورود آب به تالاب هورالعظیم از سوی دولت بهدلیل وجود تاسیسات نفتی، زمانی کاهش پیدا میکند که در این خصوص پابهپای رسانههای مجازی و با حضور خبرنگاران در منطقه محتوای دقیق تولید شود. البته این نکتهای مهم است که اعزام تیمهای خبری و تصویری به مناطق بحرانزده باید اثرگذاری بالایی داشته باشد؛ یعنی دائم شاهد انتشار مطلبی از این مناطق و خبرنگاران اعزامی باشیم. جلوی انتشار شایعات را نمیتوان گرفت ولی آثار آن را میتوان کاهش داد. مسئولان و ارگانهای مدیریتکننده بحران باید بدانند که با انتشار اطلاعات است که میتوان به راهحل رسید، نه با حبس آن.
علاوه بر همه این نکاتی که گفته شد، رسانهها و خبرنگارانی که در محل حادثه حضور دارند باید بدانند موضوعاتی را پوشش دهند که مدیریت بحران را تقویت و عوارض حادثه را کم کند. هیچ رسانهای نباید در شرایط حساس بهدنبال تشدید بحران باشد؛ بنابراین خبرنگاران وظیفه دارند در نوشتههایشان نکاتی را مورد توجه قرار دهند که ابعاد فاجعه را کاهش دهد.