از ابتدا تا انتهای جاده اسالم به خلخال چه خبر است؟
سبزی و سرخی ِمهآلود
آوین آزادی
راه رسیدن از اسالم به خلخال شبیه رؤیای خیلی از ماست؛ جادهای که اسالم در حوالی تالشِ گیلان را به خلخال در جنوب اردبیل وصل میکند و تقریبا تنها راهی است که بین این دو نقطه از کشور وجود دارد چرا که جاده پونل- خلخال در بیشتر ماههای سال بهخاطر ریزش برف و بهمن مسدود است.اگر هوای مه و باران و درختهای سر به فلک کشیده سبز به سرتان زد، 3ماه ابتدایی سال عزم این جاده را کنید، اما فراموش نکنید که با باک پر سفر را آغاز کنید چرا که این جاده طبیعی 75کیلومتری، پمپ بنزین ندارد.اسالم به خلخال ترکیبی از جنگل و دشت و آبشار است که هر نقطه از آن، ارزش هزاربار دیدن را دارد. این جاده را خیلی از طبیعتگردها جادهای چهارفصل میدانند که میتوان جز در مواقعی که خطر ریزش بهمن وجود دارد، مسافر آن شد.
کمپینگ
اسالم به خلخال آنقدر جاذبه دارد که نخواهی زود به مقصد برسی. بسیاری از طبیعتگردها یکی دو روزی را در نقاط مختلف این جاده کمپ میکنند. روستاهایی همچون ناو و لاکه تاشون از پررونقترین مقاصد برای کمپینگ است. البته چادر استراحت خود را در روستای گرمدول هم میتوانید برپا کنید.
رستوران
اگر بهدنبال یک رستوران لوکس و آنچنانی هستید، اسالم به خلخال را برای سفر انتخاب نکنید. رستورانهای این جاده اکثرا حال و هوایی محلی و سنتی دارند؛کلبههای دلربایی که خیلی از آنها گوشتهایی را که برای پختوپز بهکار میبرند، بیرون از مغازهها آویزان کردهاند. کلبه عمو مهدی در این مسیر گوشت گرم میفروشد. اگر هوس کباب تازه کرده باشید میتوانید از عمو مهدی گوشت بخرید و برای کباب کردنش سراغ رستوران کناری بروید.
اگر تا خلخال گرسنگی را دوام بیاورید رستوران معین هم در کنار جاده غذاهای قابلقبولی سرو میکند.
طبیعت و موقعیتهای تاریخی خاص
سراسر این جاده دیدنی است. دشتهای شقایق از کیلومتر 20 شروع میشوند و تا میانه راه ادامه دارند. راههای فرعی این جاده به روستاهای سنتی گیرایی میرسند که مردمشان به زبان بومی حرف میزنند. در نزدیکی خلخال آب گرم معروفی به نام «کیوی» وجود دارد که هنوز آنطور که باید و شاید توسط گردشگران کشف نشده است.
اگر دلتان طبیعت خلوت و بکر میخواهد در 20کیلومتری این جاده به روستای نهالستان پیرسون بروید و به سمت قله حرکت کنید؛ مقصد درهای رؤیایی است که به دره اشراف مشهور است؛ تکهای بکر از بهشت.
از اینها که بگذریم، گردنه الماس و ییلاق متش را فراموش نکنید.
نقطههای پرخطر
جاده، کوهستانی و سراسر آن خطر است. نبود آسفالت مناسب و حفاظ، گاردریل و شانه خاکی جاده، جان رانندهها و مسافران را تهدید میکند؛ موضوعی که بارها هم توسط نماینده خلخال در مجلس مطرح شده و بینتیجه مانده است. در بیشتر ماههای سال، اسالم به خلخال در معرض ریزش کوه و جاریشدن سیل قرار دارد. 22کیلومتر این جاده در اردبیل است و طبق اعلام راهداری کشور، بیشترین تصادفات سقوط به دره در 53کیلومتری اتفاق میافتد که در گیلان قرار دارد.
جایی برای عکاسی
سراسر این جاده برای عکاسی نقاشی شده است؛ کلبههای رنگارنگ، دشتهای شقایق، روستاهای زنده، حیوانات در جاده، آبشار، جنگل و مه. یک عکاس دیگر چه سوژهای لازم دارد؟
یادداشت
مثل کودکیهای هایدی
مائده امینی
عکسها را پیش از آنکه شال و کلاه کنیم دیده بودم. راستش را بخواهید مطمئن بودم که دست یک فتوشاپکار ماهر حتما در میان است. مگر میشود اینهمه سبزی و سرخی در مِهی هیجانانگیز غرق شود؟ اما حالا که از گیسوم عبور کرده و کمکم وارد جاده اسالم به خلخال میشدیم همهچیز شبیه همان عکسها بود. تا چشم کار میکرد بهشت بود که انگار به زمین آمده است؛ بوی باران، خنکای نسیم...شقایقهای شلوغ قرمزی که از راست و چپ سربرآورده بودند و روی دشتهای سبز گسترده، سوسو میزدند. از هر پیچی که در جاده بالاتر میرفتی، انگار ابرها اندکی به تو نزدیکتر میشدند و هوا آرامش بیشتری به مردمان ارزانی میداشت. حالا نوبت کلبههای رنگارنگ شده بود؛ سقفهای شیروانی که گلهبهگله روی دشتهای سبز، خودنمایی میکردند. من؟ حس ِ هایدی را داشتم در دشتهای انیمیشنهای کودکی که راه خاکی باریکی از میانشان عبور میکرد.
روستاییان کنار جاده بساط کرده بودند. بوی کلوچه و عسل با نان تازه آمیخته و راههای فرعی روستاها، به آنهایی که تشنه کشفکردن هستند، لبخند میزد. هوا که به غروب میرفت، طبیعتگردهای بسیار را میدیدی که چادر به دوش میان دشتها راهپیمایی میکردند تا جایی مناسب برای کمپینگ پیدا کنند.
همهچیز در این جاده پیدا میشد؛ جنگل، آبشار، اقامتگاههای بومگردی محلی، دشت، آبگرم و...؛ همهچیز در همین 75کیلومتر برای چند روز زندگی رؤیایی خلاصه شده بود.جاده اسالم به خلخال واقعا مسیری بینیاز از مقصد بود.