شعر شاعر و حرف مردم
محمود معتقدی/شاعر
شعر فارسی در دورههای مختلف تاریخی توانسته راه خود را به زبان و گویش مردم باز کند و چه در گفتوگوهای رسمی و چه محاورات روزمره شنیده شود. عوام و خواص در سخن و نوشته خود به آن استدلال کردهاند و از آن برای اعاده معنی سود بردهاند.
این حالت بر ویژگی مردمیبودن شعر فارسی افزوده و محبوبیت این قالب ادبی را افزایش داده است تا جایی که در جامعه ما هستند کسانی که سررشتهای ازداستان و نمایشنامه و قالبهای متنوع ادبی ندارند، اما کسی را نمیتوان یافت که نداند شعر چیست و همه مردم در مجموع از ساختار شعر باخبرند و اطلاعاتی اجمالی در این باره دارند.
در این میان اما با تحولاتی که در فضای شعر در روزگار ما رخ داد – که بسیاری از این تغییرات ناگزیر و به تایید اکثر صاحبنظران لازم بود – چنین ارتباطی نیز دستخوش تغییراتی شد. در تمام این سالها سوالاتی درباره نحوه ارتباط لایههای مختلف مردم با شعر جدید که گاه از لحاظ فرم و گاه از لحاظ محتوا و گاه از هر دو منظر تفاوتهای ساختاری با شعر کلاسیک داشته مطرح شده است.
اینکه ارتباط شعر و مخاطب یکی از ضروریترین نیازها در این عرصه است، انکارناپذیر است اما باید در این بین سلیقه و نیاز مخاطبان را هم بسته به میزان اطلاع و علاقهشان به شعر در نظر گرفت. شاید شعری که از نظر ساختاری نمیتواند مثل ضربالمثل شود نوع دیگری از رابطه معنایی را بین شاعر و مخاطب ایجاد میکند که از انواع سنتی قویتر و قدرتمندتر است. ای بسا اشعاری که در قالب کلاسیک اما محتوای نو و به روز در هر دو رابطه یعنی بیانی و معنایی موفق بودهاند. به هر شکل تصور کلی در این زمینه این میتواند باشد که ارتباط میان شعر و مخاطب خدشهناپذیر است؛ هر چند با تغییرات و تحولات متاثر