• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
یکشنبه 5 اسفند 1397
کد مطلب : 48859
+
-

کِلک

کِلک
کِلک


دلم می‌خواست غرورش می‌شکست. دلم می‌خواست از پا می‌افتاد تا بتوانم بلندش کنم. نه به خاطر اینکه بر او پیروز شوم، بلکه شاید بفهمد من برادر بزرگش هستم و بزرگ او محسوب می‌شوم. دلم می‌خواست در فلاکت واقعی می‌دیدمش و ناچار می‌شد از من کمک بخواهد. قسم می‌خورم آن وقت برایش کاری می‌کردم.
 

مرگ در خانواده سانچز، اسکارلویس، ترجمه: لیلی نوربخش، صفحه 162

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :
کِلک
کِلک
کِلک