مراسم یادبود احمد بورقانی از سوی انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران برگزار شد
نماینده مطبوعات در دولت
مهدی نوروز ـ خبرنگار
انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران در نشستی با حضور اصحاب رسانه و پیشکسوتان عرصه خبر، در یازدهمین سالروز درگذشت احمد بورقانی، یاد این روزنامهنگار را گرامی داشت؛ مردی که به باور اکثریت دستاندرکاران مطبوعات، گامی بزرگ در تحول رابطه میان دولت و مطبوعات برداشت. در این مراسم همچنین پنل تخصصی نسبت دولت و مطبوعات برگزار و در پایان مراسم نیز از علیرضا رجایی تقدیر شد. در پنل تخصصی برگزار شده، احمد مسجدجامعی، بهروز گرانپایه، محمد مهاجری، نسرین تخیری، علی حکمت، عبدالعلی رضایی و کامبیز نوروزی به ایراد سخن پرداختند.
احمد زمینه گفتوگو را فراهم میکرد
در این مراسم که شنبهشب، سیزدهم بهمن در محل انجمن برگزار شد، احمد مسجدجامعی به ویژگیهای شخصیتی احمد بورقانی پرداخت و با اشاره به مشی دولت اصلاحات که توجه به جامعه مدنی بود، گفت: احمد نماینده دولت در مطبوعات نبود بلکه نماینده مطبوعات در دولت بود. او از ظرفیت دولت برای مطبوعات بهره گرفت و میدانست نقش و نمایندگی مطبوعات در فضای جامعه مدنی با بخشنامه و اطلاعیه میسر نمیشود. احمد را به عیاری، تجربه رسانهای، سواد و... میشناسند اما او ویژگی دیگری داشت که تدبیر و سعه صدر او بود.
وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه صحبتهای خود به فقر فرهنگ گفتوگو در این روزها پرداخت و با اشاره به نقش انجمن در احیای فضای گفتوگو، خاطرهای نقل کرد: بهمنظور صدور مجوز برای مطبوعات، بهویژه روزنامهها، قواعدی وجود داشت ازجمله استعلام از مراجعی همچون اطلاعات، ثبت و پلیس. معمولا دستگاههای ذیربط اگر مایل نبودند کسی مجوز بگیرد روی پرونده اعمال نظر نمیکردند؛ در نتیجه پرونده ناقص میماند و امکان صدور مجوز نبود. ما به همراه آقای بورقانی برنامهای را طراحی کردیم و با نمایندههای دستگاهها گفتوگو شد؛ گفتوگوهایی که چندین جلسه طول کشید. البته افراد زیادی در جریان این گفتوگوها نبودند زیرا در این صورت رسانهای میشد و یک طرف احساس میکرد که کم آورده است. تلاش ما این بود که هر دو طرف احساس کنند برنده هستند. ویژگی احمد بورقانی این بود که دستگاههای اجرایی را متقاعد میکرد و زمینه گفتوگو را فراهم میساخت. این ویژگی را حتی در شرایطی که برای یک نشریه یا یک خبرنگار مشکل بهوجود میآمد نیز نشان میداد.
مطبوعات به نفع نظام و جامعه هستند
سخنران بعدی، علی حکمت، روزنامهنگار و سردبیر روزنامه خرداد با اشاره به شعارهای دولت اصلاحات گفت: برای اجرای این شعارها، نیروهایی در بخش و بدنه اجرایی دولت قرار گرفتند که با آن وضع و اوضاع تناسب داشتند. بر همین اساس در 2 جایگاه، کار بسیار زیبایی صورت گرفت؛ معاونت مطبوعاتی ارشاد که احمد بورقانی در آن قرار گرفت و معاونت سیاسی وزارت کشور که آقای تاجزاده آن را برعهده داشت. احمد بورقانی جدای از تمام ویژگیهایش، فردی جهاندیده بود و با مطبوعات نه در چارچوب ایران بلکه در عرصه جهانی نیز آشنایی داشت، زیرا پیشتر نماینده خبرگزاری جمهوری اسلامی در سازمان ملل بود و نقش اساسی مطبوعات را لمس کرده بود. او درد مردم، انقلاب و اسلام را داشت و میدانست که در روزگار جدیدی که با روی کار آمدن دولت اصلاحات آغاز شده بود، نمیتوانست به وسیله صدا و سیما کاری از پیش ببرد بلکه نیاز به بازوی اطلاعرسانی داشت و به همین منظور کسانی که از بچههای انقلاب بوده و قبل از انقلاب شلاق خورده بودند، با تعهدی که به انقلاب، نظام و ایران داشتند، این بار را به دوش کشیدند.
حکمت در ادامه با اشاره به نقش مطبوعات بهعنوان رکن چهارم دمکراسی گفت: البته مطبوعات گاهی حتی میتوانند ستون پنجم بشوند. با رویش مطبوعات اصلاحطلب، جبهه ضداصلاحطلبی فعال شد و در نهایت به تعطیلی فلهای مطبوعات منتهی شد. به یاد دارم که در جلسات چهارشنبه در ارشاد، این را مطرح میکردیم که شما را به خدا نگذارید 2 جریان بهوجود بیاید؛ نخست آنکه رسانهها و اصحاب رسانه به آن سوی آب بروند زیرا دیگر قابل کنترل نیست و دوم آنکه نگذارید گروهها و جریانهای سیاسی مخالف در بیرون از مرزها فعال شوند. در وزارت کشور و ارشاد تلاش میشد تا با گشادهرویی و امکان فعالیت صداهای مختلف و مطبوعات منتقد این امر صورت بگیرد. مطبوعات رشید به نفع مجموعه نظام و جامعه هستند، آزادیهای سیاسی نیز به همین صورت اما متأسفانه آن فرصت را از دست دادیم و پروندهای سیاه برجای ماند.
رسانهها برای کسب آزادی تلاش کنند
در پایان پنل اول، بهروز گرانپایه، روزنامهنگار، به ارائه نظر خود پرداخت و گفت: در آغاز باید 3 خبر چند وقت اخیر را مرور کنیم تا یک مختصات کلی از وضع موجود بهدست آوریم؛ نخست آنکه آقای روحانی گفتهاند در ایران رسانه آزاد نداریم، دوم آنکه در انتخابات نماینده مدیران مسئول در هیأت نظارت بر مطبوعات فردی کاملا دولتی بهعنوان نماینده رسانهها و مطبوعات که باید آزاد باشند، انتخاب شد. سوم نیز حکمی است که برای یاشار سلطانی صادر شد که نتیجه عملکردی روزنامهنگارانه و مستقل بود.
گرانپایه در ادامه گفت: وقتی دولت میگوید مطبوعات آزاد نیستند یعنی خودش قدرتی ندارد تا این وضعیت را اصلاح کند با اینکه خودش نیز مطبوعات را دولتی میخواهد؛ پس یعنی خودش آزادی عمل ندارد. بهنظر من بحث دولت و رسانه را باید در مقوله «تز» و «آنتیتز» بررسی کرد. تز همان دولت و قدرت حاکم است و آنتیتز نیز رسانه است. در این زمینه نیز 2 رویکرد وجود دارد؛ اول آنکه باید تحولاتی رخ دهد تا فضا برای آزادی مطبوعات فراهم شود. دوم آنکه رسانهها باید برای کسب حق خود یعنی آزادی بیان تلاش و فعالیت کنند که این وابسته به کنش خود آنهاست.
گرانپایه در ادامه گفت: این کنش بهمعنای یک فعالیت سیاسی نیست، یعنی روزنامهنگار باید به مفهوم نقش و رسالتی که برایش قائل هستیم، باشد و نمیتواند بهصورت بوروکراتیک و کارمندی کار کند، بلکه احساس مسئولیت لازم است. با رویکرد دوم در واقع رسانه بهمعنای اعم باید در مفهوم خود آزاد باشد و دولت نیز میتواند برای خود رسانه داشته باشد اما باید آزادی سایر رسانهها تأمین شود.
رسانهها به سمت قدرت و سرمایه رفتهاند
در پنل دوم این برنامه، عبدالعلی رضایی، محقق و روزنامهنگار، به تجربههای احمد بورقانی در خبرگزاری جمهوری اسلامی اشاره کرد و سپس با برشمردن دستاوردهای دوره معاونت مطبوعاتی بورقانی به ترکیب قدرت مطبوعات در دوره اصلاحات پرداخت و گفت: ترکیب قدرت مطبوعات بهگونهای بود که بعد از مدتی خودشان از نظر اقتصادی قادر به ادامه حیات بودند و از نظر رسانهای در جهان دیگری زندگی میکردیم؛ امروزه اما ترکیب رسانهها به سمت اتصال به سرمایه و قدرتهای سیاسی رفته و نقش تیراژ و نیروی انسانی کمرنگتر شده است. رضایی در ادامه گفت: راهحل غلبه بر وضعیت فعلی مطبوعات این است که سرمایه انسانی و توجه به روزنامهنگاری را بیشتر کنیم، البته تکنولوژی بر این امر تأثیر گذاشته اما با وجود این هنوز هم روزنامههایی مثل گاردین وجود دارند. باید دید چگونه میتوان دولت را بیطرف کرد، به فرهنگ کمک کرد، برای مشکلات صنفی راهحل اندیشید و همچنین راهی مناسب برای توزیع قاعدهمند سوبسید درنظر گرفت.
بهدنبال نسبت مطبوعات و ملت باشیم
سخنران بعدی پنل دوم، محمد مهاجری، روزنامهنگار و سردبیر خبر آنلاین، به نسبت مطبوعات و مردم اشاره کرد و گفت: من عنوان «نسبت مطبوعات و دولت» را به نسبت «مطبوعات و ملت» تغییر میدهم و بهتر است به جای ورود از موضع طلبکاری، از موضع همکاری وارد شویم. مهاجری در ادامه گفت: چند سؤال مطرح است؛ آیا به همان اندازه که بر حاکمیت منتقد هستیم بهخودمان هم منتقد هستیم؟ ما همواره میگوییم چرا فلان امکانات برای روزنامهنگاران فراهم نیست اما چند نفر ما از درد مردم خبر دارند؟
مهاجری سپس ادامه داد: دلیل اینکه چرا مردم روزنامه نمیخوانند یا سایتها را نمیبینند این است که از مردم دور شدهایم و نگاه نقادانه بهخود نداریم.
دولت در کار مطبوعات دخالت نکند
در انتهای پنل دوم، نسرین تخیری، روزنامهنگار، به شخصیت حقیقی احمد بورقانی اشاره کرد و گفت: احمد بورقانی از نظر فرهنگی یک اصولگرا بود؛ بهمعنای واقعی نه مصادرهای. او حاصل جمع اصولگرایی و مداراجویی بود و جایی که احساس کرد ممکن است به سمت انحصارگرایی برود از معاونت مطبوعاتی کنار رفت. او جمله معروفی داشت «هر کس که از در معاونت مطبوعاتی داخل آمد، راهش دهید و کارش دهید و از جناحش مپرسید.» تخیری سپس درباره نسبت دولت و مطبوعات گفت: بهترین نسبت در این مورد، بینسبتی است! یعنی دولت در کار مطبوعات دخالت نکند زیرا رسانه، ناظر و دولت مجری است، این نسبت باید درست شود و هرکس به وظیفه خود عمل کند. ما هماکنون از دولت نان میگیریم و امیدواریم که فرمان ندهد اما این اتفاق در عمل ممکن نیست و هر کس که نان دهد، فرمان نیز میدهد.
باید به اجرای قانون توجه کرد
در انتهای این مراسم کامبیز نوروزی، حقوقدان و عضو هیأتمدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران به تأثیر قانون در آزادی مطبوعات اشاره کرد و گفت: مشکل ما قانون نیست بلکه اجرای آن است. در سال 1376با همان قانون مطبوعاتی که در سال 1364 تصویب شده بود جامعه مطبوعات به مرحلهای رسید که کسی برای دریافت تحلیل سراغ بیبیسی و رادیوهای دیگر نمیرفت، اکنون اما وضعیت برعکس شده است. نوروزی در رابطه با نسبت دولت و مطبوعات نیز گفت: دولت معمولا مطبوعات را روابط عمومی خود دیده است. در این میان اما دولت اصلاحات یک استثنا بود و در همین دوره اصلاحات، دوره معاونت احمد بورقانی یک دوره درخشان است.
در انتهای این مراسم از دکتر علیرضا رجایی قدردانی شد که البته بهدلیل حضور او در خارج از ایران برای انجام کارهای درمانی لوح تقدیر به برادر او دکتر غلامرضا رجایی اهدا شد.