• یکشنبه 16 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 26 شوال 1445
  • 2024 May 05
پنج شنبه 11 بهمن 1397
کد مطلب : 46600
+
-

تاریخ چگونه قضاوت می‌کند؟

تاریخ چگونه قضاوت می‌کند؟



در گزارش هفته پیش پیرامون چگونگی تلاش‌های سیاسی برای برقراری جمهوریت در ایران و مخالفت افکار عمومی و جامعه روحانیت با جمهوریت توضیحات مختصری داده شد.
در مورد احمد‌شاه قاجار در 89سالی که از درگذشت او می‌گذرد، خاطره‌نویسان و محققان تاریخ معاصر مطالب ضد‌و‌نقیض فراوانی نوشته‌اند. برخی از معاصران وی او را ستوده و به گونه  اغراق‌آمیزی او را برترین پادشاه قاجار خوانده‌اند. تا آنجا که به یاد دارم تقی‌زاده در شمار این افراد است و برخی از محققان و سیاستمداران او را پادشاهی طمّاع، بی‌عرضه، وسواسی و بی‌اراده توصیف کرده‌اند و گروهی نیز به‌خاطر خوشامد سلسله  جدید از او بدگویی کرده و از هیچ‌گونه تهمت و افترایی فرو‌گذار نکرده‌اند.

آنچه مسلم است احمدشاه در برهه‌ای از زمان پادشاه ایران بود که اوضاع سیاسی میهن ما لحظه‌به‌لحظه و روزبه‌روز در حال تغییر بود؛ یک روز خبر پیروزی عثمانی‌ها می‌رسید و مردم تهران خود را برای ورود قشون عثمانی به تهران آماده می‌کردند و روز بعد روس‌ها هجوم می‌آوردند و عثمانی‌ها عقب می‌نشستند. در چنین شرایطی نه دولت‌ها را ثباتی بود، و نه عزم و اراده‌ای می‌توانست کارساز باشد. آنچه مسلم است به احمدشاه و سرگذشت او از دوران کودکی که به زور او را پادشاه کردند و او با چشمان گریان به تخت سلطنت نشست تا روزی که در غربت چشم از جهان فروبست نباید با دید دوران پهلوی نگریست. احمدشاه پس از وقوع کودتا به‌خاطر بی‌حرمتی‌هایی که سیدضیاءالدین طباطبایی نسبت به او روامی‌داشت به اقتدار رضاخان متمایل‌تر بود زیرا رضا‌خان پس از کودتا مانند یک افسر زیردست و فدایی شاه با او رفتار می‌کرد و اصولا قزاق‌ها عملا گارد محافظ و فداییان شاهان قاجار بودند. به هر تقدیر مسئله شناخت احمدشاه نیز مانند بسیاری از مسائل تاریخ معاصر بلاتکلیف باقی مانده است. سید‌ضیاء‌الدین طباطبایی دریکی از مصاحبه‌های خود،  به احمدشاه بدگویی‌های فراوان کرده ولی هنگامی که گزارشگر از او می‌پرسد در مورد اینکه احمدشاه در سفر انگلستان در مهمانی پادشاه انگلیس از تأیید قرارداد 1919 خودداری کرد و به توصیه وزیر خارجه‌اش که می‌گفت سلطنت‌ات در خطر است توجهی نکرد، نظر شما چیست؟
سیدضیاء سکوت می‌کند و جواب نمی‌دهد. مرحوم استاد رضوانی و شادروان عبدالحسین نوایی در شمار کسانی بودند که بازنویسی تاریخ معاصر را آغاز کردند و جای آن دارد که دانش‌پژوهان این رشته به اتکای اسنادی که دست‌نخورده در آرشیوها باقی مانده پیرامون این مسائل دست به قلم ببرند و تکلیف دوستداران تاریخ را روشن کنند. آنچه مسلم است احمدشاه به‌رغم همه کمبودها و کاستی‌هایی که داشت نسبت به مشروطیت و قسمی که برای حفظ قانون اساسی کشورش خورده بود تا حدودی وفادار باقی ماند و حتی در لحظاتی که احساس می‌کرد براندازان سلسله قاجار آخرین ضربه‌ها را بر پیکر این نهاد 180ساله فرود‌می‌آورند تصمیم مجلس را حتی به ضرر سلطنت خویش محترم می‌شمرد. سندی که اینک از نظر شما می‌گذرد یکی از مهم‌ترین اسنادی است که نشان دهنده چنین روحیه‌ای است و بی‌تردید باید چنین روشی را از نکات مثبت او به‌شمار آورد.
این سند را شادروان اعزاز ثقفی، پسر مرحوم دکتر اعلم‌الدوله ثقفی، پزشک ویژه مظفرالدین‌شاه قاجار 50سال پیش در اختیار نگارنده گذاشت.










 

این خبر را به اشتراک بگذارید