حالا که فروش«قانون مورفی»به 5 میلیارد تومان رسیده،از 2 منتقد معروف پرسیدهایم که بالاخره این فیلم را ببینیم یا نه؟
یک دیوانهبازی تمامعیار با بدشانسی اضافی
نیلوفر ذوالفقاری
ادوارد مورفی، مهندس نیروی هوایی و محقق «نظریه آشوب» معتقد بود هر خطای ممکن بالاخره اتفاق خواهد افتاد؛ یعنی بدبیاری همیشه در بدترین و نامناسبترین زمان، درست وقتی منتظرش نیستیم پیدا میشود. اینکه چرا رامبد جوان نام آخرین اثر سینمایی خود را «قانون مورفی» گذاشته به داستان فیلم و ماجراهای اتفاق افتاده برای کاراکتر اصلی آن برمیگردد. اما اینکه رامبد جوان با ساخت این فیلم، خودش هم در حلقه قوانین مورفی گرفتار شده یا نه، موضوعی است که باید برای فهمیدن آن تا آخرین روزهای اکران فیلم صبر کنیم. حالا که سازنده پربینندهترین شوی تلویزیونی یعنی خندوانه در معرض اظهارنظر علاقهمندان به سینما قرار گرفته، سراغ منتقدان سینما رفتهایم تا از آنها بپرسیم از دیدگاه آنها باید این فیلم را ببینیم یا نه و چرا؟ نیما حسنینسب و امیر پوریا میگویند چه نکات مثبت و منفیای درباره قانون مورفی زیر ذرهبین نگاه آنها به عنوان منتقد سینما بزرگ شده است.
فیلم خوبی است
چون :
نیما حسنینسب: «قانون مورفی» فیلم جسورانهای است. در سینمای تنبل و فرسوده و خمار این سالها، همین اندازه ریسک و جسارت برای خلق فضاهای متفاوت از جریان اصلی، به خودی خود امتیاز است.
نیما حسنینسب: درست مثل خندوانه که در قاب تلویزیون به عنوان برنامهای متفاوت شناخته شد و انگار همین میزان از خاص بودن برای جوان کفایت میکرد تا سراغ اضافه کردن جذابیتهای دیگر نرود.
نیما حسنینسب: پیشرفت این فیلم نسبت به اسپاگتی در هشت دقیقه مشخص است، هرچند بیشتر از اینکه به تواناییهای کارگردانی مربوط باشد، به رشد فنی و تکنولوژی، بدلکاری و افراد پشت صحنه مربوط است.
نیما حسنینسب: اصرار عجیب بر کشف منطق فیلم نادرست است. به هرحال فانتزی مختصات خود را دارد و باید به آنها پایبند بود. فیلم موقعیتهای فانتزی جذابی ایجاد میکند.
امیر پوریا: سینمای ایران دچار واقعیتزدگی است. بعضی از فیلمها با اینکه از نظر کیفیت با هم متفاوت هستند اما در نقد شفاهی و نوشتاری، با نگاهی یکسان همیشه از آنها حمایت کردهام. فاصلهگرفتن قانون مورفی از این نگاه امتیاز فیلم است.
امیر پوریا: در هیچ مقطعی از سینمای ایران به اندازه 45 دقیقه ابتدایی فیلم قانون مورفی، صحنههای اکشن و ترکیب آن با کمدی را نداشتهایم. فکر هم نمیکنم هیچ تهیهکنندهای از این ایده استقبال میکرد اما سابقه فیلمهای پرفروش جوان و جایگاه شخصی او باعث شده به او اطمینان شود و این اتفاق مثبتی است.
امیر پوریا: فیلم کاملا در گروه فیلمهای در اقلیت است. منظور از این گروه، فیلمهایی است که حاضرند کمی دیوانهبازی به کار اضافه کنند، به خیالات بپردازند و سراغ فانتزی بروند. این ویژگی به خصوص در فضایی که منتقدان نیز همصدا با مردم از تکراریبودن فضای فیلمها حرف میزنند میتواند امتیاز محسوب شود. به همین دلیل من دوست دارم این فیلم دیده شود.
امیر پوریا: به نظر من فیلم 2شخصیت خیلی خاص دارد. انتخاب بازیگرها هم جالب بوده است. اینکه کارگردان برای بازی در نقش یک کاراکتر دستوپاچلفتی سراغ امیر جدیدی برود کار سادهای نیست. این انتخاب پر ریسک بوده اما جدیدی خوب از پس آن برآمده است.
نیما حسنینسب: این همه ماجرا نیست و مشکل از همین جا شروع میشود. انگار فقط تمایز و تفاوت برای شخص رامبد جوان کافی بوده یا بر اثر مشغولیت زیاد و نداشتن تمرکز کافی، بههمین حد قناعت کرده است. متاسفانه در فیلم چیزی بیش از این تفاوت که چشمگیر و قابلتوجه باشد دیده نمیشود.
فیلم خوبی نیست
چون:
نیما حسنینسب: وقتی کسی میتواند این امتیاز را به دست بیاورد و این میزان از پتانسیل را در خود کشف کند که با به کارگیری تکنولوژی روز سینما، فیلمی خلاقانه بسازد، چرا باید تا این اندازه به کم قانع و بیتمرکز باشد؟
نیما حسنینسب: در قانون مورفی داستان نه تنها پیش نمیرود، بلکه من فکر میکنم اصلا شروع هم نمیشود. فقدان داستان و کمبود داشتههای لازم و عدمشخصیتپردازی در فیلم برای پیش بردن داستان، نکات منفی قانون مورفی هستند.
نیما حسنینسب: قانون مورفی میتوانست داستان پلیسی باشد که از فرط بدشانسیهای متعدد، در مسیر ماجرایی کمدی قرار میگیرد. اما در فیلم انگار فقط هر بار نیاز به موقعیتی جالب بوده، از این ویژگی کاراکتر استفاده شده است. به همین دلیل شخصیتپردازی در فیلم ضعیف بوده است.
نیما حسنینسب: به نظرم کارگردان هر ایده را بیش از حد کش داده تا به زمان موردنظر برای تکمیل فیلم برسد. بعضی صحنهها بیدلیل طولانی شدهاند. عدمتمرکز و تعمق، قاتل هوش و ایده است.
نیما حسنینسب: ضعف فیلم در جاهایی که از موزیک و بدلکاری، یعنی نقاط قوت آن، خبری نیست، در کارگردانی به شدت دیده میشود. سکانسی که امیر جعفری دخترش را پیدا میکند نمونه یکی از ضعیفترین سکانسهاست که مشت خالی کارگردان را باز میکند.
نیما حسنینسب: بازی بازیگران نقطه قوت کار بوده؛ هم جدیدی هم جعفری قوی ظاهر شدهاند. هرچند باز هم فیلم نتوانسته آنها را به شکل یک زوج به تماشاگر معرفی کند. امیدوار بودیم که این اتفاق در این فیلم بیفتد اما متاسفانه ممکن نشد. به هرحال بازیگری، نکته مثبت قانون مورفی است.
نیما حسنینسب: جوان با دیدگاه خندوانه نمیتواند به سینمای ذهنی کارگردانان بزرگ و سینمای روز نزدیک شود. فاصله و دره عمیقی بین این دیدگاهها هست. جوان اگر بخواهد فیلمساز خوبی باشد باید جاهطلبیها را در انتخاب ایده و ژانر، با انرژی لازم برای کارگردانی و فیلمسازی خود همسو کند. در غیر این صورت شاید از سینمای ایران کمی بالاتر به نظر برسد اما در واقع این کار را نکرده است. نباید بگوید فیلم بد بهتر از بدترها بسازم کافی است.
امیر پوریا: «نگار» به عنوان تجربه قبلی کارگردانی رامبد جوان، جهانی میساخت که شروع و پایانی مشخص داشت. اما در قانون مورفی جهانی خلق نمیشود. فانتزی در فضای فیلم جاری است اما داستان را پیش نمیبرد.
امیر پوریا: در کنار ترکیب خوب امیر جعفری و امیر جدیدی، بازی خود رامبد جوان در فیلم یکی از بدترین تصمیمها بوده است. گاهی کارگردانان در فیلم خود نقشی را بازی میکنند که میدانند در جای دیگر فرصت حضور در آن را نخواهند داشت. البته به نظر من حتی اگر دیگری هم این نقش را به او پیشنهاد میداد، نباید میپذیرفت. ضمن اینکه ایده حضور او هم کهنه و تکراری بود.
امیر پوریا: فیلمهایی در این حد فانتزی، نیازی به رفتن سراغ شوخیهای کلامی نگو و نپرس ندارند. البته که این شوخیها اگر درست و بجا به کار برده شوند و در چهارچوب خانوادگی مطرح شوند خندهدار و جذاب هستند اما قانون مورفی به آنها نیاز نداشته است. با این شوخیها فیلم تبدیل شده به ترکیبی از داشتههای متضاد و متفاوت.
امیر پوریا:نقد برای مخاطب استنه سازنده
نباید با این تصور که فیلمساز باید فرصت پاسخگویی داشته باشد، مسیر نقد سازنده را تغییر دهیم. قبل از اکران قانون مورفی من در صفحه شخصی خود در فضای مجازی نسبت به این فیلم نظری دادم که البته بعدها بنا به دلایلی آن نظر را از صفحه پاک کردم. بعضی افراد معتقدند منتقد نباید قبل از اکران فیلم درباره آن نظر دهد در حالی که بازنگری فیلم اصلا به همین معناست؛ یعنی باید به مخاطب فرصت داده شود با خواندن نظر منتقد، تصمیم بگیرد که این فیلم را تماشا کند یا نه؟ این حرف منطقی نیست که صبر کنیم همه فیلم را ببینند بعد درباره آن حرف بزنیم. البته که نباید داستان فیلم را پیشاپیش مطرح کنیم تا اشتیاق تماشا از بین نرود اما نقد اصول خود را دارد. به هر حال من نظرم را به احترام مخاطبانم حذف کردم.
واکنش رامبد جوان به انتقادات نسبت به آخرین ساخته سینمایی خود؛ قانون مورفیبا ما وقت تلف نکنید
رامبد جوان نسبت به انتقادات مطرح شده درباره قانون مورفی واکنش نشان داد؛ واکنشی که باعث شد این بار منتقدان از خود جوان و رفتار به اعتقاد آنها غیرحرفهای او انتقاد کنند. جوان در واکنش به صحبتهای منتقدان گفت: «قانون مورفی را ساختیم تا یک جنس کمدی و سینمای تازه و جاندار به سینما و علاقهمندان آن تقدیم کنیم. هر تجربه تازهای قطعا خطاهایی هم دارد وگرنه تجربه به حساب نمیآید. تمام رفقای سینمایی خودم که خیلی هم «خفن» هستند تحلیلهای درجه یکی راجع به قانون مورفی کردند که حالا حالاها از شنیدن آنها کیف میکنم. مهمترین نکته هم تماشاگرهایی هستند که با حال خوش و سرحال و لبخندهای اساسی از سالن سینما بیرون میآیند». اما جوان صحبتهایش را با گفتن حرفهایی ادامه داد که منتقدان را به واکنش دوباره واداشت؛ « کسانی و نفراتی و دانشمندانی اینطرف و آنطرف گفتند این فیلم مستهجن است و کمدی نیست، به درد بچهها نمیخورد و فیلم بدی است. باید عرض کنم عزیزان محترم شما وقتتان را با ما تلف نکنید و بروید به موضوعات مهم خود برسید که انشاالله دنیا را نجات بدهید. ما همین گوشه کنارها بازیهای خودمان را میکنیم و با رفقای خودمان حالمان خوب است یا اگر هم بد بود ربطی به شما ندارد!»
تئاتر
بازی و نمایش همزمان
برای اولین بار یک بازی تئاتر مهیج دیجیتالی به کارگردانی هانی حسینی و مرضیه نادری در مرکز تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان روی صحنه است. «راز گنجور» یک بار هم در شهریور ماه در جشنواره تهران مبارک اجرا شد. تفاوت این تئاتر با تئاترهای دیگر این است که کودکان و نوجوانان در آن بازی هم میکنند و به نوعی هدفمند و هوشمندانه رمز و راز شاد زیستن، مشارکت و دوستی را یاد میگیرند؛ مسئلهای که به قول کارگردانش در جامعه کمتر وجود دارد و کودکان ما برای اینکه زندگی شادی داشته باشند و کار گروهی انجام دهند، نیاز به تمرین و بازی دارند تا به این مهم دست یابند. در این نمایش کاراکتری بهنام گنجور هست که شخصیت مثبت داستان است و کاراکتر دیگری به نام پلشت شخصیت منفی این کار است. پلشت راز شادی را از سرزمین گنجور گرفته و با خود برده و حالا گنجور برای اینکه بتواند دوباره راز شادی را به دست بیاورد باید از چند خوان و مرحله عبور کند. هر کدام از این مراحل یک معما و یک بازی دارد که در آن چالشهایی است که باید از آن عبور کند و چون انجام این بازیها بهصورت گروهی است و نیاز به همکاری تیمی دارد، از همان ابتدا 4نفر از تماشاگران را که به سالن آمدهاند، انتخاب و وارد نمایش میکنند، برایشان نقشی را طراحی میکنند و بههمراه گنجور 5 نفر میشوند. آنها شروع به طی کردن این مراحل میکنند و در بعضی از مراحل هم با کمک سایر تماشاگران که در سالن نشستهاند میتوانند معماها را حل کنند. در حقیقت تمام بچهها در سالن این بازی را با مشارکت هم انجام میدهند. فضای کف و بک سالن و دیوارهها همه ویدئومپ شده و بچهها وارد فضای دیجیتالی میشوند و در این فضا بازی میکنند. کودکان از 5 سال تا 13 سال میتوانند در این تئاتر شرکت کنند. این نمایش 55 دقیقهای تا پایان بهمن هر روز ساعت 17 در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در خیابان حجاب اجرا میشود و بهای بلیت آن 12هزار تومان است.
انیمیشن
جایزه انیمیشنهای برتر برای روباه و گرگ
زمان زیادی از برگزاری دهمین جشن مستقل انیمیشن ایران نگذشته و شاید بسیاری از علاقهمندان، هنوز فرصت نکردهاند برترینهای این جشن را ببینند. اگر شما هم از طرفداران انیمیشن ایرانی هستید، بد نیست سراغ «گرگم و گله میبرم» بروید. جایزه بهترین انیمیت برای این انیمیشن به امیرهوشنگ معین اهدا شد. شاید نام انیمیشن باعث شود تصور کنید ماجرای آن را میدانید. اما در این انیمیشن کودکان داستان آشنای گرگ و بزغالهها را در مدرسه به شکل نمایش عروسکی به اجرا درمیآورند. بز مادر در فراق بزغالههایش و گرگ خشمگین در تنهایی، با هم رودررو میشوند و مثل همیشه گرگ شکست میخورد، اما اتفاق بعد از آن دور از پیشبینیهاست. پویانمایی «گرگم و گله میبرم» برگرفته از داستانی با همین نام نوشته افسانه شعباننژاد است که با تکنیک انیمیشن دیجیتال به مدت 8دقیقه بدون کلام در سال1396 در امور سینمایی کانون تولید شده است. یکی دیگر از انیمیشنهای برتر ایرانی که ارزش تماشا دارد «روباه» است. در چهاردهمین دوره جشنواره انیمیشن وارنا که در کشور بلغارستان برگزار شد، انیمیشن روباه ساخته صادق جوادی در رقابت با ۳۹ فیلم انیمیشن دیگر، موفق به کسب جایزه بهترین فیلم کوتاه شد. در خلاصه داستان انیمیشن روباه آمده است: «روباه جوان و چالاکی هنگام تجربه اولین عشق به دست شکارچی اسیر میشود. شکارچی زنگولهای بر گردنش آویخته و رهایش میکند. روباه زنگوله بر گردن توانایی زندگی در جنگل، شکار و... را از دست میدهد و تنها راه نجاتش، اهلی شدن و بازگشت نزد شکارچی است.»
نمایش خانگی
دو فیلم نهچندان مشابه
این هفته برای رفتن سراغ شبکه نمایش خانگی،2 پیشنهاد کاملا متفاوت پیشروی ماست. کمدی «همه چی عادیه» ساخته محسن دامادی به شبکه خانگی عرضه شده است . این کمدی داستان جوانی روستایی را روایت میکند که بعد از حضور در تهران با اتفاقات مختلفی روبهرو میشود. عباس غزالی بازیگر اصلی این فیلم است که البته مشخص نیست چرا تصویرش در روی جلد نسخه خانگی به شدت کوچک شده. بهنوش بختیاری، سحر قریشی، رز رضوی، پژمان بازغی، لیلا بلوکات، رضا رویگری، نگین معتضدی و امیر جنانی دیگر بازیگران فیلم هستند. فیلم دیگری که هیچ شباهتی به این گزینه کمدی ندارد، «تمارض» ساخته عبد آبست است که از طریق هنر اول به شبکه خانگی عرضه شده است. فیلم تمارض از جمله آثار فرمگرای سینمای ایران است که بیشتر از آنکه سینمایی باشد ساختاری مشابه تلهتئاترهایی دارد که زمانی از شبکه چهارم سیما پخش میشد.عبد آبست کارگردان فیلم همزمان بازیگری در فیلم را هم برعهده داشته است و در کنارش بازیگرانی مانند وحید راد، مجید یوسفی، دانیال خجسته، شهرزاد سیفی، اصغر پیران، جواد پورحیدری، جواد پولادی، علیرضا ساوه درودی، ایمان بسیم، حنانه شاهرخی، حسن جعفری و حسین جعفری بازیگری کردهاند.